از تهران تا لس آنجلس با لادن طباطبایی
. لادن طباطبایی مادر سها، یک کودک مبتلا به اوتیسم است و برای بهبود کیفیت زندگی دخترش در سالهای گذشته از هیچ تلاشی دریغ نکرده. بیشک 4سال پیش که او در یک برنامه تلویزیونی با اجرای فریدون جیرانی از دنیای بازیگری خداحافظی کرد، خواست بگوید که هیچ چیز در جهان جای مهر و عشق مادری را برایش نمیگیرد
بهخاطر سها ایران را ترک کردم
قطعا مهاجرت در شرایطی که ریشههای فرد در سرزمینش محکم شده، کار دشوار و سختی است. این اتفاقی است که لادن طباطبایی این روزها در 46سالگی آن را تجربه میکند. درست زمانی که ریشههایش در این خاک محکم شده است، اما او در شرایطی گرفتار شده که رفتن را به ماندن ترجیح میدهد و ماجرای رفتنش را در آخرین دقایقی که ایران را ترک میکند با هوادارانش در میان میگذارد. او مهمترین دلیل این مهاجرت را آینده سها اعلام میکند و میگوید: ما بهجای دورتری میرویم. دور و دورتر.
میپرسند چرا لسآنجلس؟
خیلی از هواداران و افرادی که از طریق اینستاگرام با لادن طباطبایی در ارتباطاند این سوال را مطرح کردند که چرا او لسآنجلس را برای مهاجرت انتخاب کرده است. او در این باره میگوید: بعد از سالها تحقیق متوجه شدم بزرگترین مهد تحقیقات و آموزش اوتیسم در دنیا در این شهر واقع شده است. البته باید بگویم در سوئد هم مرکز بسیار خوبی وجود دارد اما چون من با فکر کردن به سوئد هم از سرما فلج می شوم، تصمیم گرفتم به آنجا فکر نکنم. بهزودی سها را برای سنجش به این مرکز میبرم و حتما مراحل کار را از طریق صفحهام با مردم و مادران کودکان اوتیستیک به اشتراک میگذارم.
جلوی پایم سنگ انداختند
بهخاطر آینده سها میروم. بهخاطر ترسی که فکر میکنم ترس همیشگی مادران اوتیسم است. اینکه اگر من نباشم چه بر سر فرشتهام میآید؟ اگر خیالم راحت باشد دلتنگ نمیشوم. همه جای دنیا خانه من خواهد بود اگر بتوانم مفید و مثبت باشم. در چهار سال گذشته خیلی صبوری کردیم، چقدر حرف شنیدیم، دشمنی دیدیم، دروغ شنیدیم، چه سنگها که جلوی پایمان نینداختند، چه اشکالاتی که نتراشیدند و چقدر انرژی من بیهوده تلف شد و وقت گرانبهای سها از دست رفت. با همه اینها من از پا ننشستم و نمینشینم. میدانم زندگی زیباست، با همه چالشها و نبردهایش. خدا را شکر میکنم. خوشحالم که همیشه توکلم به خدا بوده است.
در مقطعی از زندگی آبروداری کردم
یکی از گلایههای لادن طباطبایی که او بارها در صفحه شخصیاش به آن اشاره کرده، زندگی سخت و دور از آرامشی بوده که در سالهای گذشته تجربه کرده است. او در تاریخ دوم خرداد94 مصادف با بیستوسوم ماه مه2015 در صفحه شخصیاش در اینستاگرام خطاب به دخترش سها مینویسد: دخترم، من گناهکارم، چون سالها سکوت کردم، چون توهین و تحقیر شنیدم و آبروداری کردم ، چون خواستم زندگی و آرامش تو را حفظ کنم . حقارتها و تهمتهایی را تحمل کردم که هیچ انسان با شرافتی تاب نمیآورد . کسی را که 17سال عاشقانه دوست داشتم، به ناجوانمردانهترین روشها مرا خرد کرد، غیراز حقوق قانونی خود هر راه و بیراهی را بهکار گرفت و من و خانوادهام سکوت کردیم. تو دختر زیبایم، اگر نیاز فوری به رسیدگی و آموزش نداشتی، اگر در آستانه بلوغ زودرس حاصل از اوتیسم نبودی، من همچنان سکوت میکردم. تو با پدر بمانی و من حتی با درد ندیدنت بمیرم.
بهخاطر اطلاعرسانی درباره اوتیسم سرزنش شدم
ابتلای سها به اوتیسم باعث شد تا لادن طباطبایی در سالهای گذشته فعالیتهای زیادی را با حمایت انجمن اوتیسم برای اطلاعرسانی درباره این بیماری و راههای کنترل و شناسایی آن انجام دهد. او بیدریغ و با پشتکار در این راه قدم برمیداشت و نیاز به حمایت و تشویق داشت اما گاهی برعکس میشد. او در این باره خطاب به سها مینویسد: مهمترین مسئله سلامت و آینده مستقل سهاست. امروز ، دو سال تلاش و دوندگی من بهثمر نشسته است. بزرگترین مرکز تخصصی و استعدادیابی اوتیسم در جهان پذیرای توست. باید برویم، تا دیرتر برگردیم، اما با سهایی شکوفا شده و مفید برای جامعه… دخترم مرا ببخش که برای کودکان اوتیسم فعالیت کردم، من از کجا میدانستم که بهخاطر حضور در تلویزیون و اطلاعرسانی درباره اوتیسم از سوی پدرت بازخواست میشوم و با سرزنش روبهرو میشوم.
سختیهای مادر یک کودک اوتیستیک بودن
لادن طباطبایی مادر یک کودک مبتلا به اوتیسم بودن را کاری بسیار دشوار و سخت میداند. اما او با همه این سختیها، ناامید نیست و میگوید: «گاهی مادر یک کودک اوتیستیک بودن، بهطرز ناجوانمردانهای سخت میشه. گاهی دلت میخواد ساعتها بنشینی و گریه کنی. گاهی فکر میکنی کاش میشد لااقل مرد. اما اینها در لحظه است وگذراست. این فرشتهای که خداوند به من داده مقصر نیست که مجبوره آداب زندگی امروزه رو یاد بگیره.اون فطرتی مثل روز اول آفرینش داره، صاف و خدایی. اون رو به دنیایی آوردیم که خودمون بهزور تحملش میکنیم . من همیشه احساس میکنم اوتیسم ، یک هشدار به انسان امروزه. کاش جرات پذیرفتن داشتیم . فعلا راه ما خانوادههای اوتیسم سخت و پیچیده است. از خدا میخوام که به همه ا اول صبر و سپس سلامتی بده. بالاخره ما هم یک روزی نتیجه تلاشمون رو خواهیم دید.»
اوتیسم بیماری نیست، تفاوت است
یکی از دغدغههای لادن طباطبایی در سالهای اخیر اطلاعرسانی درباره اوتیسم و شیوه مراقبت و همراهی با خانوادهها بهویژه مادرانی است که با جان و دل از کودک اوتیستیک خود مراقبت میکنند. او به افرادی که خودشان از نزدیک تجربه رویارویی و زندگی با کودکان یا افراد مبتلا به اوتیسم را ندارند، میگوید: واژه اوتیسم را جستوجو کنید. خوشبختانه این روزها گوشیهای هوشمند امکانات زیادی دارند. این کار را به خاطر ما انجام دهید. خانوادههای اوتیسم اغلب مثل من نیستند و بهراحتی نمیتوانند فرشته کوچولوی مبتلا به اوتیسمشان را از خانه بیرون بیاورند چون ممکن است او ناغافل بلندبلند بخندد یا داد بزند. شاید کلمات نامفهوم به زبان بیاورد. دور خودش بچرخد، روی نوک پا راه برود. توی رستوران سر میزتون بایستد و از بشقابتان سیبزمینی بردارد. بهخاطر همه اینها ممکن است پدر و مادر معذب شوند. خواهش میکنم پدر و مادر را خجالت ندهید. نگاههای خیره و چپچپ را فراموش کنید. اگر این روند را دنبال کنید والدین این کودکان و خود بچهها خودشان را در خانه حبس میکنند و به مرور منزوی میشوند. با یک لبخند میتوانید آنها را همراهی کنید حتما لازم نیست برای آنها آرزوی شفا کنید. اوتیسم بیماری نیست، پس درمان ندارد، یک تفاوت است. نمودهای این بیماری بسته به طیف و شدت این اختلال متفاوت هستند و میتوانند آزاردهنده باشند. امیدوارم بیشتر سعی کنید تا اوتیسم را بشناسید.
لطفا از اوتیسم هیولا نسازید
اوتیسم یک هیولای وحشتناک نیست. من با دخترم چشمم به عشق باز شد، چشمم به پاکی و معصومیت باز شد. او احساساتش را آنطور که بقیه نشان میدهند، نشان نمیدهد. همین برای من یک دنیا ارزش دارد. البته علل اصلی اوتیسم تا به حال بهطور قطعی شناسایی نشده و درمانی هم برای آن فعلا وجود ندارد اما این نوع ناهنجاری رفتاری میتواند با آموزش مداوم کنترل و هدایت شود.
گاهی فکر میکنم سر کارم!
یکی دیگر از نکاتی که لادن طباطبایی بارها به آن اشاره کرده صبوری و کشف ویژگیها و قابلیتهای جدید در دختر مبتلا به اوتیسمش، سهاست. ویژگیای که معتقد است هر مادری میتواند با حوصله و دلسوزی آن را شناسایی کند. او در این باره میگوید: یک بار که سها خوابید تبلتش را برداشتم تا چیزی را در اینترنت جستوجو کنم اما نکتهای مرا شگفتزده کرد؛ صفحه پترن روی تبلت بود. همان که باید با رسم شکل اجازه ورود به تبلت را صادر کنی. گفتم حتما اشتباهی شده . از مرورگر کروم درآمدم و وارد فایر فاکس شدم اما باز صفحه قفل شد و نیاز به کشیدن پترن داشت. با خودم فکر کردم که ای داد بیداد گرفتار شدم. سها اشتباهی صفحه را قفل کرده و حالا برای بازکردنش کلی دردسر دارم. اما فردایش سها در حال کار کردن با تبلت بود. تبلت را از دستش گرفتم و صفحه را بستم و باز کردم تا پترن نمایان شود. تبلت را به سها دادم او خیلی سریع شکل پیچیدهای کشید و قفل تبلت را باز کرد. برایم خیلی هیجانانگیز بود. گاهی فکر میکنم که کلا سر کارم.
هرگز سراغ ژل و بوتاکس نمیروم
لادن طباطبایی از آن دست بازیگرانی است که در سالهای گذشته ترجیح داده خودش باشد. او نه سراغ جراحی رفته و نه از شیوههای مدرن زیبایی برای جوانسازی پوستش استفاده میکند. او درصفحه شخصیاش در اینستاگرام با انتشار عکسی از خودش مینویسد: بهکرات متهم شدیم به آرایش زیاد و جراحیهای متعدد و ژل و بوتاکس. این عکس که می بینید صورت شسته و بدون کرم است. همین حالا این عکس را گرفتم. با داشتن یک فرزند 26ساله و یک دختر 10ساله . من کلا به میمیک صورتم علاقه دارم. هرگز طرف ژل و بوتاکس نمیروم. اهل آرایش کردن نیستم چون تنبلم! اصلا اعصاب معطلی جلوی آینه را ندارم. اگر باور ندارید از گریمورهایی که با من کار کردند، بپرسید.