متهمان آزارجنسی دخترجوان درانتظار محاکمه
با انتقال متهمان به شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران تحقیقات از آنها آغاز شد. سعید اتهامات را قبول کرد و گفت دختر جوان را با تهدید و زور وادار به تمکین کرد اما محمد این اتهام را نپذیرفت.
مردانی که متهم هستند دختری جوان را ربوده و مورد آزار جنسی قرار دادهاند
با نقض حکمشان از سوی دیوانعالی کشور یکبار دیگر پای میز محاکمه
میروند.
به گزارش شرق، دختر جوانی6 سال پیش به ماموران پلیس
شکایت کرد و مدعی شد توسط دو مرد جوان مورد آزار جنسی قرار گرفته است. این
دختر گفت: با دو پسر جوان آشنایی داشتم. آنها هممحلی من بودند. «سعید» با
من دوست بود و میخواست با هم رابطه داشتهباشیم اما من هیچ وقت قبول
نکرده بودم تا اینکه روز حادثه منتظر ماشین بودم باران شدیدی هم میبارید
سعید من را در خیابان دید و گفت میخواهد کمکم کند. او مرا سوار ماشین کرد و
گفت به خانه میبرد، من هم به او اعتماد کردم و سوار ماشین شدم. در راه او
به سمت یک ترهبار که تعطیل بود پیچید و درهای ماشین را قفل و به من تعرض
کرد من جیغ کشیدم و کمک خواستم اما فایدهای نداشت کسی آنجا نبود.
این
دختر در ادامه اظهاراتش به ماموران گفت: سعید سپس برای دوستش که در آژانس
کار میکرد پیام کوتاه فرستاد و او را هم خبر کرد. بعد دست و پای من را با
طناب بست و گفت اگر صدایی از تو بشنوم میکشمت با این حال من جیغ میکشیدم و
دنبال راهی بودم که خودم را از این مخمصه نجات بدهم. تا اینکه «حمید» هم
سررسید. او به من گفت: هر کاری میگوییم انجام بده و خودت را به دردسر
نینداز. قبول نکردم و مقاومت کردم و گفتم من اجازه نمیدهم هر کاری دوست
دارید بکنید. یکدفعه حمید شیشهای را شکست و تکه تیز آن را برداشت و به سمت
من گرفت. آنها میخواستند من را بکشند به همین خاطر هم مجبور به سکوت شدم و
دیگر نتوانستم مقاومتی از خود نشان بدهم. این دو مرد رفتار خیلی بدی
داشتند و آسیبی که به من وارد کردند آنقدر شدید بود که تا ماهها بعد از
این ماجرا برای درمان پیش دکتر میرفتم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم علیه
آنها شکایت کنم تا به سزای عملشان برسند.
پلیس با توجه به شکایت
ارایه شده تحقیقات خود را آغاز کرد و متوجه شد این دو متهم از اهالی
اسلامشهر هستند. ماموران با شناسایی مخفیگاه این دو نفر آنها را بازداشت
کردند. دو مرد جوان در اعترافات خود جزییات را توضیح دادند و قبول کردند
دختر جوان را ربوده و مورد آزار قرار دادند. با انتقال متهمان به شعبه 79
دادگاه کیفری استان تهران تحقیقات از آنها آغاز شد. سعید اتهامات را قبول
کرد و گفت دختر جوان را با تهدید و زور وادار به تمکین کرد اما محمد این
اتهام را نپذیرفت.
سرانجام جلسه محاکمه تشکیل شد و دختر جوان در
جلسه دادگاه و قبل از حضور متهمان یکبار دیگر جزییات تعرض را توضیح داد و
گفت: آنها بهشدت به من آسیب رساندند و هرچه خواهش و التماس کردم فایدهای
نداشت حتی از در تهدید وارد شدم ولی باز هم آن دو اعتنایی نکردند. وقتی که
من را مورد آزار قرار دادند و متوجه شدند نمیتوانم حرکت کنم با ماشین مرا
به سمت خانه بردند و مقابل منزلمان رهایم کردند. چند روزی خیلی بدحال بودم
تا اینکه مجبور شدم پیش دکتر بروم. بعد هم که شکایت کردم پزشکی قانونی من
را مورد معاینه قرارداد و تایید کرد مورد آزار جنسی قرار گرفتهام.
دو
متهم در ادامه در جایگاه حاضر شدند آنها اتهام را رد کردند و مدعی شدند
آنچه در جلسات بازجویی گفتند دروغ است البته متهمان قبول کردند با دختر
جوان رابطه داشتند اما گفتند این رابطه عنف نبود. هرچند متهمان و وکلایشان
اتهام را انکار کردند اما هیات قضات آنها را مجرم شناختند و هر دو نفر را
به اعدام محکوم کردند. با اعتراض متهمان دیوانعالی کشور پرونده را مورد
بررسی قرار دادند آنها رای صادره را نقض کردند و خواستار مواجهه حضوری
متهمان با شاکی پرونده شدند. قضات دیوانعالی اعلام کردند از آنجایی که
شاکی حاضر به دیدن متهمان نیست بنابراین نمیتوان رای صادر کرد و حتما باید
آن دونفر را ببیند و تایید کند آنها متجاوز هستند. پرونده یکبار دیگر به
جریان افتاد و هیات قضات جدید با ریاست قاضی کشکولی پرونده را مورد بررسی
قرار دادند آنها هم بهرغم انکار متهمان مدارک را برای اثبات تجاوز به عنف
کافی دانستند و یکبار دیگر متهمان را به اعدام محکوم کردند. حکم دوباره
مورد اعتراض قرار گرفت و دیوانعالی کشور بار دیگر پرونده را مورد بررسی
قرار داد و باز هم حکم نقض شد چراکه قضات دیوانعالی اعلام کردند درخواست
دیوانعالی کشور در مورد مواجهه حضوری شاکی و متهمان اتفاق نیفتاده است.
آنها همچنین رای صادره را درست ندانستند و خواستار رسیدگی پرونده در شعبه
همعرض شدند. به این ترتیب پرونده به شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران
فرستاده شد و دو مرد بهزودی یکبار دیگر به اتهام تجاوز به دختر جوان
محاکمه میشوند.