ارسال پول از داخل ایران برای منافقین
سردار ناصر شعبانی با بیان اینکه 85 نفر از منافقین در اسرائیل آموزش دیدهاند، گفت: منافقین هنوز هم از سوی برخی کشورها مثل آمریکا و فرانسه و عربستان حمایت میشوند ولی حمایت سعودی علنیتر است.
خبرگزاری فارس: گفتگو با سردار ناصر شعبانی به عنوان یکی از فرماندهان با سابقه سپاه پاسداران و یکی از افراد مطلع در حوزه منافقین، فرصت مغتنمی بود.
او در اواخر سالهای دفاع مقدس بخصوص هنگام عملیات مرصاد فرماندهی سپاه کرمانشاه را برعهده داشت که در صحنه نبرد جزو نیروهای اصلی به شمار میرفتند.
برای همین اگرچه نیت ما از این گفتگو بررسی وضعیت امروز گروهک منافقین بود اما در ابتدا مصاحبه را با چند سوال کوتاه درباره عملیات مرصاد آغاز کردیم.
خیانت رجوی صدای بنیصدر را هم درآورد
اگر اجازه بدهید، گفتگو را با این سوال آغاز کنیم که آیا نیروهای ایران در عملیات مرصاد و حرکت منافقین به سمت کرمانشاه غافلگیر شدند؟
برای پاسخ به این سوال در ابتدا لازم است کمی از قبلتر شروع کنیم و ببینیم اصلا چطور پای منافقین به عراق باز شد.
اواسط دهه 60 که رجوی بعد از فرار به همراه بنیصدر در فرانسه مستقر بودند و آنجا به اصطلاح «شورای ملی مقاومت» راه اندازی کردند، صدام پیامی را از طریق«طارق عزیز» برای رجوی میفرستد و از او میخواهد که به عراق بیاید.
اینجا حتی بنیصدر هم که خودش سابقه شرارت و ضدیت با نظام جمهوری اسلامی را داشت، به او معترض میشود و خرده میگیرد که همکاری تو با دشمن ملت ایران، خیانت است اما رجوی حتی به حرفهای متحد استراتژیک خودش هم گوش نداد و با یک هواپیمای اختصاصی به عراق رفت و بلافاصله نیروهای خودش را هم به این کشور فراخواند.
اینها در ابتدا، نیروهای نامنظم بوده و اصطلاحاً «پرده پوشش عراقیها» بودند، یعنی امکاناتی از عراق میگرفتند و از طرف آنها عملیات میکردند.
صدام در ماه، بیش از 20 میلیون دینار به آنها میداد و علاوه بر این، برخی تجهیزات نظامی از قبیل هلیکوپتر، تانک، زرهپوش و نفربر هم در اختیارشان قرار داده بود.
عملیات «فروغ جاویدان» قرار بود در شهریور انجام شود
اینها به خُرده کارهای خودشان ادامه دادند تا اواخر جنگ و مقطعی که ایران قطعنامه 598 را پذیرفت. یعنی در 27 تیر 67.
منافقین تا آن زمان به برخی خطوط ضعیف ما حمله میکردند و البته پیروزیهایی هم داشتند و برای همین احساس میکردند نیروی نظامی ایران در موضع ضعف قرار دارد و طرحریزی عملیات فروغ جاویدان هم براساس همین برداشتهای غلط بود.
البته این عملیات قرار بود در شهریورماه انجام شود اما قبول قطعنامه از سوی ایران در اواخر تیرماه، آنها را به موضع انفعال برد و کار آنها را جلو انداخت.
30 تیر 67 وقتی ایران قطعنامه را قبول کرده بود، ارتش بعث مجددا به برخی شهرهای ما حمله کرد و قصد داشت با تصرف این مناطق، موضع برتر را در جریان مذاکرات آینده داشته باشد.
اما اینکه ما در جریان مرصاد غافلگیر شدیم یا نه.
من در آن مقطع فرمانده سپاه کرمانشاه بودم یعنی جایی که منافقین حمله کردند. آن موقع تمام نیروها برای مقابله با تهاجم جدید عراق، در جنوب بود هرچند گمان نمی کردیم عراق با وجود قبول قطعنامه از سوی ایران دست به حمله بزند.
سوم مرداد یک مرتبه دیدیم که ستونکشی منافقین از دل نیروهای عراقی بیرون آمد در حالیکه از پشتیبانی همه جانبه ارتش بعثی هم برخوردار بودند.
امکانات و تجهیزات خوبی هم داشتند و برنامهشان این بود که ارتش عراق موانع را از سر راه اینها بردارد تا بتوانند به راحتی به سمت مرکز ایران پیشروی کنند.
من در کتابی که به نام «بنبست در استراتژی و شکست در تاکتیک» در همین رابطه نوشتم، به این موضوع به تفصیل پرداختم که اینها در همان ابتدا فکر مقاومت مردم را نکرده بودند و این مردم بودند که اجازه ندادند اینها از 35 کیلومتری کرمانشاه نزدیکتر بیایند.
صدام در فکر استفاده طلایی از منافقین بود
درخصوص وضعیت آمادی و تجهیزاتی منافقین هم من به سخنان سرلشکر «وفیق السامرایی» استناد میکنم که میگوید به محض قبول قطعنامه از جانب ایران، وقتی عراق مجددا حمله کرد، سپهبد «صابر الدوری» با من تماس گرفت و خواست که همدیگر را ببینیم.
میگفت با هم به جلسهای رفتیم که صدام حسین و مسعود رجوی هم در آن حضور داشتند. رجوی به صدام گفت مولای من! اگر به من کمک کنید، من ظرف چند ساعت خودم را به همدان میرسانم.
سکوتی بر جلسه حکمفرما شد و صدام هم فریب این حرف را خورد و فکر کرد این همان فرصت طلایی باشد. بنابر این دستور داد که اینها هرچه میخواهند در اختیارشان قرار دهید.
یعنی علاوه بر آن ماهی 20 میلیون دینار؟
بله. سرلشکر سامرایی میگفت وقتی صدام این حرف را زد، علاوه بر 25 میلیون دینار در سال، مهمات برخی زاغهها را هم تماما در اختیار مجاهدین گذاشتیم و صدام هم قبلا گفته بود که مجاهدین خلق، درست مانند ارتش عراق، حافظان مرزهای ایران و عراق هستند و دستور داد که از آنها حرفشنوی داشته باشیم.
از طرف دیگر در 30 خرداد سال 67، 138 تن از نمایندگان سنای آمریکا طی نامهای خواستار حمایت دولت ایالات متحده از این سازمان شده بودند.
تانکهای اردنی در اختیار منافقین
من خودم بعدها در زندان از اسرای منافقین که سوال کردم، میگفتند در فرودگاه واشنگتن هواپیمای چارتر گذاشته بودند تا هر کس میخواهد، از آنجا به عراق برود. در کنار اینها، اردن هم کمک تجهیزاتی میکرد و تانک در اختیارشان گذاشته بود.
با این تجهیزات و توان بود که وارد ایران شدند اما نیروهای ما جلوی اینها را گرفتند و مثل یک گربه در کیسه دربسته شدند.
خدا شهید صیاد شیرازی را رحمت کند. من در هلیکوپتر در کنار او بودم و میدیدم هوانیروز چطور اینها را قلع و قمع کرد و حق هم این بود که سالها بعد به دست همین منافقین که کثیفترین مردم بودند، به شهادت برسد چون خیلی از آنها را به درک واصل کرد.
هلاکت یکی از عوامل ترور صیاد در جریان حمله به اشرف
هرچند این را هم بگویم که بعدها در جریان حمله به اشرف، «زهره قائمی» که در ماجرای ترور صیاد و شناسایی منزل ایشان نقش موثری داشت کشته شد.
2هزار 263 کشته، زخمی و اسیر از منافقین در عملیات مرصاد
آماری دارید که در مرصاد چقدر تلفات دادند؟
کل نیروهای عملکننده آنها کمی بیشتر از 5هزار نفر بود که 4هزار نفر آنها توانسته بودند از مرز عبور کنند. اما در این عملیات دقیقا 2هزار و 263 نفر از آنها یا کشته شدند یا مجروح شدند و یا اسیر که از جمله آنها کشته شدن 16 نفر از فرماندهانشان بود.
در این عملیات فردی به نام «فتحالله نژاد» هم که از کادرهای بالای آنها بود کشته شد. او بخاطر تسلط به زبان عربی نقش موثری در عملیات های تخلیه تلفنی داشت و معروف به «روباه پیر» بود.
این تلفات کمر آنها را شکست هرچند تعدادی هم به عراق فرار کردند.
میدانستیم رجوی مجروح شده است
این روزها خصوصا پس از اظهارنظری که ترکی الفیصل در همایش منافقین در پاریس کرد، بحث بر سر زنده یا مرده بودن مسعود رجویست. شما تحلیل یا اطلاعاتی در این باره دارید؟
ما قبلا مطلع بودیم که رجوی مجروح شده ولی او را نشان نمیدهند اما وقتی ترکی الفیصل (وزیر سابق استخبارات سعودی) این حرف را زد (توضیح: فیصل در همایش اخیر منافقین دو مرتبه از لفظ «مرحوم» برای مسعود رجوی استفاده کرد) موضوع مجددا بر سر زبان ها افتاد. اعلام خبر مرگ رجوی؛ گاف یا عمد؟
البته میدانید که اینها (منافقین) به میهمانان خودشان پول میدهند تا متنی که آنها میگویند در سخنرانی استفاده کنند ولی گویا این بار وقت نکردند متن سخنرانی ترکی الفیصل را تنظیم کنند و او هم گاف داد.
به جان بولتون 10 میلیون دادند تا از آنها حمایت کند تا از لیست سیاه آمریکا خارج شوند.
برخی هم معتقدند که میخواهند کم کم مریم رجوی را به عنوان راس و شماره یک منافقین مطرح کنند.
البته اگر او بیاید در راس قرار بگیرد، میتوانند پول جمع کنند و یکی از شایعات هم این است که عمدا این جمله گفته شده باشد.
هرچند باید این را هم در نظر بگیریم که کلمه «مرحوم» در ادبیات ما برای مرده به کار میرود اما در ادبیات عرب به معنای مورد رحمت خدا قرار گرفته هم معنی میدهد. اما به هر حال بعد از اینکه مسئول سعودی این حرف را زد در همان سالن همهمهای درست شد.
قتل عام یک روستا در الجزایر توسط منافقین
آقای شعبانی! حضرتعالی پیش از این درخصوص جنایات منافقین در برخی کشورهای دیگر نظیر الجزایر هم صحبت کردید. کمی در این باره توضیح دهید و اینکه آیا این اقدام آنها نمونه های دیگری هم دارد؟
من خودم به زندان رفتم و آنجا از آنها پرسیدم و اظهاراتشان را در کتابی هم که نوشتم، آوردم. چند سال قبل در پایتخت الجزایر 250 نفر قتل عام شدند یا 180 نفر در جای دیگر. یکی از همین منافقین گفت من 2 جا از خودم بدم آمد، یکی اینجا بود که سازمان با سرویس امنیتی الجزایر قرارداد بست و ما را به عنوان مزدور به این کشور فرستاد.
او تعریف میکرد و میگفت که ما وارد یک روستا شدیم و همه را کُشتیم. میگفت آنها مخالفین دولت الجزایر بودند ولی به ما میگفتند اینها یک ویروسی در بدن دارند که حامل نوعی بیماری است و باید از بین بروند. گفت 2مرتبه ما را بردند و همه را کشتیم.
میگفت برای این کار، علاوه بر پولهایی که به سازمان داده شد، یک ساعت رادو هم به ما هدیه دادند.
حتی تعداد زیادی از آنها برای جنگیدن در یمن به نفع عربستان هم اعلام آمادگی کردند.
در یک کلام باید بگویم داعش آینده ما منافقین هستند.
فرانسه پول میگیرد و از منافقین حمایت میکند
پس چطور کشورهای اروپایی خصوصا فرانسه اینطور به این افراد مجال میدهد تا در این کشورها فعالیت کنند؟
ما تعجب میکنیم از اروپا و فرانسه، آنهم فرانسه که خودش درگیر گروههای تکفیری است.
ما به آنها هشدار میدهیم که ببینید شما از کسانی پذیرایی میکنید؟ چیزی که امروز مردم دنیا با عنوان خطر داعش با آن مواجهاند، ما در سال 60 تجربه کردیم. شهادت شهدای محراب، ائمه جمعه، شهید بهشتی، شهید رجایی کار چه کسانی بود؟
حالا اینکه اروپا نه تنها منافقین حتی تروریستهای دیگر مثل معارضین سوری را هم دور خودش جمع کند، ماجرای جالبی دارد.
من یک جایی خواندم که وقتی نماینده ایران در تیم دیپلماسی از یکی از مسئولین فرانسوی میپرسد که چرا شما حتی وقتی اینقدر فساد اینها را میبینید از آنها حمایت میکنید؟ او در جواب میگوید اشکال شما ایرانیها این است که پول نمیدهید، منافقین پول میدهند و هر کاری بخواهند ما برای آنها انجام میدهیم؛ جمله جالبی است.
ادعای برخی از همین کشورهای اروپایی در مجال دادن به منافقین، موضوع حقوق بشر است. چطور با این دستاویز میخواهند کار خودشان را توجیه کنند؟
موضوع حقوق بشر دیگر از آن حرفهای خندهدار است. اینها چه قرابتی با حقوق بشر دارند؟
جاسوسی، تخلیه تلفنی و ترور و بمبگذاری. فقط هم این موارد نیست. اینکه عربستان سعی دارد از آنها در جنگ یمن هم استفاده کند برای چیست؟ چون مزدور میخواهد آنها هم به پول احتیاج دارند.
سرویسهای اطلاعاتی آل سعود پشت سر اینهاست و به آنها کمک مالی میکند.
منافقین بعد از عراق به کجا میروند؟
طبق قراردادی که اعلام شده، منافقین تا سال آینده (2016) باید به طور کامل از عراق خارج شوند. الان آنها در این کشور چه وضعیتی دارند؟
اینکه تا الان عراق نتوانسته اینها را به طور کامل اخراج کند، برای این است که هم قدرت کافی را ندارد و هم آمریکا نمیخواهد.
مطلوب آمریکاییها این است که منافقین همچنان در نزدیکی مرزهای ما بمانند تا هروقت خواستند از آنها استفاده کنند.
اینها بعد از اخراج از عراق کجا خواهند رفت؟
دو جا میتوانند بروند. یکی کنار مرز اردن و در نزدیکی با اسرائیل (جایی که عراق هم آنجا تسلط ندارد) و دیگری هم که اخیراً مطرح شده است در یمن.
در یمن مناطق آزادی وجود دارد که در اختیار دولت مخلوع این کشور بود.
یک پیشبینی هم وجود داشت که اینها بروند در انتهای حلب یا شهر رِقّه در سوریه اما اگر این مناطق پاکسازی شود، انها دیگر جایگاهی نخواهند داشت.
البته یک اتفاق دیگر هم که اخیرا در منطقه افتاد این بود که سازمان امنیت ترکیه (میت) به عنوان یکی از مدافعان منافقین به دلیل کودتای اخیر وضعیت نامشخصی دارد. برای ایران کدام مورد بهتر است بروند در یمن یا بروند سمت اردن؟
برای ما فرقی ندارد. ما باید هوشیار باشیم و شما هم منتظر باشید که کارهای خوبی در حال انجام است.
اینها در عراق هم که بودند نمیتوانستند غلطی بکنند.
الان وضعیت اینها چطور است؟ چند نفر عضو دارند؟
اینها 2200 نفر هستند که متاسفانه برخی از آنها اعضای جدید هستند. البته تعدادی از کادر آنها در آلبانی هستند و تعدادی هم در لیبرتی در عراق.
اینهایی که در لیبرتی هستند، ما تمام مشخصات آنها را داریم و اسامی 280 نفرشان را به اینترپل داده ایم. اکثر افرادی که ما آنها را از اینترپل خواستهایم در عراق هستند و جالب است نمایندگان مجلس عراق هم خواستار مجازات تعدادی از همینها هستند.
برخی شرکتها از داخل ایران برای منافقین پول میفرستند
قدرت سازماندهی و جذب آنها الان چطور است؟
منافقین هنوز هم از سوی برخی کشورها مثل آمریکا و فرانسه و عربستان حمایت میشوند ولی حمایت سعودی علنی است.
ما 3 مرتبه اینها را زدیم ولی باز هم توان سازماندهی دارند. حتی جالب است که بدانید 180 شرکت به اینها پول میدهند که برخیشان در همین داخل ایران هستند.
اخیراً توسط انگلیس جذب داشتهاند و با کمال تاسف رفتند و جوانهایی را هم عضوگیری کردند. بالاخره یک رابطهایی در داخل دارند و سعی می کنند از فرصتها استفاده کنند.
طرف برای کاریابی رفته است ترکیه و سرویس اطلاعاتی ترکیه آنها را به منافقین وصل کرده است. شما کتاب خانم «مریم سنجابی» را بخوانید و ببینید. اول هم با وعده پول است ولی وقتی وارد این گروه میشوند، آنقدر فساد و جنایت هست که دیگر نمیتوانند خارج شوند.
من خودم با یکی از همین منافقین به نام «الف.پ» صحبت میکردم. میگفت خواهر و دخترعموی من در سازمان بودند و من میدانستم خواهرم در ماموریتی با 2 نفر از آقایان به اربیل رفته است ولی آنها نمیدانستند که او خواهر من است. وقتی آمدند و تعریف میکردند که ما با این دختر چه کردیم، خیلی از خودم بدم آمد ولی چارهای نداشتم و نمیتوانستم کاری کنم چون تشکیلات اینها را فرستاده بود.
برخی از اینها اعترافات عجیبی دارند که خیلی از آنها را نمیتوان گفت.
بیش از 800 نفر از منافقین در طول 3 سال اخیر تسلیم ایران شدند
اشراف اطلاعاتی ایران بر روی اینها چقدر است؟
اولا این را بگویم که بیش از 800 نفر از اینها از سال 92 تاکنون تسلیم ایران شدند.
ما هم البته اشراف اطلاعاتی خوبی داریم. مثلا همان سال 83 که رجوی وارد پادگان اشرف شد، بلافاصله آنجا را زدیم. این یعنی ما همانجا هم نفوذی داشتیم.
با پول هر کاری می شود کرد. برخی اطلاعات را حتی از خود استخبارات عراق میگرفتیم.
منافقین داعش آینده هستند
شما فرمودید که داعش آینده ما منافقین هستند. آیا واقعا منافقین این توان را دارند که حتی مثل داعش عمل کنند؟
بله یکبار دیگر میگویم که داعش آینده ما آنها هستند، یعنی گروههای افراطی خشن با قرائتهای غلط از اسلام. داعش که نمیآید در ایران، داعش برای عراق و شام است. اگر قرار است داعشی باشد، اینها هستند و اگر قرار است کسی بمبگذاری کند همینها هستند.
اگر بپذیریم داعش یک جریان تفکر منحرف و ظالم است، رابطه منافقین با ما مثل همین رابطه داعش با دنیای عرب است.
آموزش 85 نفر از منافقین در اسرائیل
گزارشهایی داریم که 85 نفر از آنها در اسرائیل آموزش دیدهاند پس نمیتوانند افراد سادهای باشند.
از القاعده افرادی در خود پادگان اشرف بودند. این حرفهای من، اعترافات یک نفر تنها نیست، چندین نفر از آنها به این موضوعات اعتراف کردهاند.