سکوت اصولگرایان و غوغای اصلاح طلبان درباره نامه احمدی نژاد به اوباما
امروز در یک اقدام عجیب هیچکدام از روزنامه های اصولگرا به موضوع نامه احمدی نژاد به اوباما نپرداخته اند. این در حالی است که اکثر روزنامه های اصلاح طلب این مطلب را در صفحه اول خود پوشش داده اند. دیدار پوتین و آقای روحانی نیز از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
امروز در یک اقدام عجیب هیچکدام از
روزنامه های اصولگرا به موضوع نامه احمدی نژاد به اوباما نپرداخته اند. این در
حالی است که اکثر روزنامه های اصلاح طلب این مطلب را در صفحه اول خود پوشش داده
اند. دیدار پوتین و آقای روحانی نیز از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
به گزارش«»، روزنامه های اصولگرا در
اقدام تعجب برانگیز هیچکدام به موضوع نامه احمدی نژاد به اوباما نپرداخته اند. این
در حالی است که روزنامه های اصلاح طلب هر کدام به نحوی به این موضوع پرداخته اند.
روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان« دلواپسي
احمدينژاد براي اوباما! » نوشت:« ۱۰ سال از نامه محمود احمدينژاد به جورجدبليوبوش،
چهلوسومين رئيسجمهور ايالاتمتحده آمريكا ميگذرد؛ نامهاي كه قريب به ۲۰ صفحه بود
و رسانههاي جهان، ذيل عنوان «براي نخستينبار» از آن ياد ميكردند! همگان چشمانتظار
بودند تا ببينند رئيسجمهور ايران، بعد از سالها خصومت ميان ايران و آمريكا، چه سخني
با رئيسجمهور آمريكا خواهد داشت! اما احمدينژاد بار ديگر همگان را نااميد كرد! كاخسفيد
هم در آن زمان، بهاندازه رسانههاي خبري، به وجد نيامد! چراكه نامه احمدينژاد مثل
سخنرانيهاي او در سازمان مللمتحد، پر بود از نصايح «مصلحي» كه به «مديريت جهاني»
و «حل مسائل اساسي جهان» ميانديشد! آن زمان كاخسفيد رسما اعلام كرد كه پاسخي به نامه
محموداحمدينژاد نخواهد داد؛ رفتاري كه احمدينژاد آن را «بياعتنايي رئيسجمهور آمريكا
به نداهاي صلحجويان جهان» تلقي كرد. البته در داخل، بودند كساني كه نامه احمدينژاد
به جورجبوش را با نامه امام راحل به ميخائيلگورباچف مقايسه كردند و آن را «فوقالعاده»
و از «الهامات الهي» خواندند!
احمدينژاد در پي چيست؟!
محموداحمدينژاد درحالي براي سومين بار
به باراكاوباما و چهارمين بار، براي مقام رياستجمهوري ايالاتمتحده آمريكا نامه مينويسد
كه به هيچ يك از چهار نامه قبلي او، آن هم درهنگامي كه حائز مقام رياست دولت ايران
بود، پاسخي داده نشد! اين درحالي است كه با پيروزي حسنروحاني در انتخابات ۲۴ خرداد
۹۲، رئيسجمهور ايالاتمتحده آمريكا، با ارسال نامهاي، پيروزي رئيس دولت تدبير و اميد
در انتخابات را به او تبريك گفته و مسائلي را مطرح ميكند. در مقابل، رياستجمهوري
ايران نيز ضمن پاسخ به نامه باراكاوباما، مواضع جمهورياسلامي ايران را در باب مسائل
مطروحه توسط اوباما بيان ميكند. از سوي ديگر، احمدينژاد درباره موضوعي اقدام به نگارش
نامه به باراك اوباما كرده كه دولت او، در موضوع اهمال و كوتاهي در سرمايههاي ملي
در بانكهاي آمريكايي، به عنوان بانكهاي دولت متخاصم، در مظان انتقاداتي جدي است
كه شرح مفصل آن را ميتوان در گزارش دولت يازدهم خواند! نكته سوم آن است كه محموداحمدينژاد
بهخوبي واقف است كه باراكاوباما، همچنان كه مسبوق به سابقه است، پاسخ نامه او را
نخواهد داد. اينكه احمدينژاد يا مشاوران و نزديكان او دقيقا چه هدفي را از ارسال اين
نامه دنبال ميكنند، در هالهاي از ابهام است اما ميتوان حدس زد كه رئيسجمهور سابق،
ميكوشد مضاف بر مطرح كردن نام خود در عرصه داخلي، بار ديگر به سرخط خبر خبرگزاريهاي
خارجي نيز بدل شود! آنهم در هنگامهاي كه پوپوليستي همچون دونالدترامپ، با شديدترين
و تندترين لحن ممكن، عليه ايران موضعگيري ميكند.
نخستين واكنش دولتي به نامه
ساعتي پس از انتشار اين نامه بود كه حجتالاسلام
مجيد انصاري، معاون حقوقي رئيسجمهو ارسال اين نامه را انتخاباتي دانست و گفت: آقاي
احمدينژاد مانند ساير شهروندان از حقوقي برخوردار است و ميتواند به هر كسي كه ميخواهد
نامه بنويسد. بنده از محتوا و اهداف آن اطلاع ندارم. برخي اسب انتخابات را از يك سال
پيش زين كردهاند. اين اظهارنظر نخستين واكنش مقامات دولتي و چهرههاي سياسي به خبر
نامه احمدينژاد است.
*در حالی روزنامه های اصولگرا از
جمله:کیهان، سیاست روز، رسالت، وطن امروز مطلبی در این باره منتشر نکرده اند که البته
فقط روزنامه اصولگرای جوان در مطلب کوتاهی در زیر صفحه اول با عنوان«درباره نامه احمدينژاد
به اوباما » نوشت:« انتشار نامهاي منسوب به احمدينژاد خطاب به رئيسجمهور امريكا
در فضاي مجازي تحليلهاي متفاوتي را به همراه داشت.اما آنچه مسلم است آوردهاي براي
منافع ملي ندارد. اينكه از بين دهها موضوعي كه احمدينژاد ميتواند درباره آن نامه
بنويسد موضوع 2ميليارد دلار انتخاب شده است نشان از مصرف داخلي نامه دارد و شايد در
پاسخ به نفس لوامهاي باشد كه ايشان را هم در اين موضوع مقصر ميداند. شايد اگر درباره
حمايت غرب از تروريسم يا بدعهدي در برجام بود، برداشتهاي ديگري ميتوانست به همراه
داشته باشد. احمدينژاد مانند هر شهروند ديگر ميتواند و حق دارد كه به ديگران نامه
بنويسد اما درباره نامه دو نكته قابل تأمل است؛ اول اينكه بدون جايگاه حقوقي از طرف
ملت ايران مكاتبه كرده است و دوم اينكه بين رئيسجمهور فعلي امريكا با رؤساي جمهور
قبلي تفاوت قائل است كه اين نگاه همان نگاه روحاني به اوباماست. »
طرح از روزنامه نوآوران
پوریا عالمی در روزنامه شرق نیز در
مطلبی با عنوان« متن نامه محرمانه احمدینژاد به اوباما
منتشر شد » نوشت:« من
محمودم. یه دوره با هم همکار بودیم. تو رئیسجمهور آمریکا بودی، من رئیسجمهور ایران.
یادمه چند دفعه با بچهها و مشایی اینا، وانت گرفتیم تا فرودگاه – چون باروبندیل زیاد
بود – و هواپیمای دربست گرفتیم و اومدیم آمریکای شما. یادشبهخیر. قبلا ما با همین
تیم میرفتیم سیزدهبهدر پارک چیتگر. البته توی دو سال گذشته هم مجبور شدیم بریم پارک
چیتگر و نشد به شما سر بزنیم. این مأمورای فرودگاه هم یکجوری هستند. نمیدونم چطور
شد که دیگه از این در پشتیه هست – که پر از کولر گازیه – راهمون ندادند و گفتند داداش
برو از آنطرف. البته ثمرههاشمی به من گفت اگه دوباره رئیسجمهور بشم، میذارن از همین
در برم و بیام و حتی باز میتونم هلیکوپتر بگیرم تا گرمسار. چون گرمسار فرودگاه نداره
و من هرچی بودجه گذاشتم، وزیر راه گفت اگه توی گرمسار فرودگاه بزنیم، خود گرمسار رو
کجا بذاریم؟ من گفتم گرمسار رو بیارید سمنان که هواش بهتره. خلاصه باراکجان، بارکالله
به تو. من یه شعار طراحی کردم برای دور بعدی انتخابات تو: احمدینژاد آمریکا کیه؟ اوبامای باراکیه… . البته
بقایی به من گفت شما نمیتونی دیگه توی انتخابات آمریکا شرکت کنی.
باراک
من این نامه رو به تو نوشتم چون من فقط آدرس تو رو بلدم: آمریکا – همون خونه سفید بزرگه
که حیاطش چمنه.
متأسفانه
من با هرکی رفتوآمد داشتم، توی اون هشت سال یا نشونیش عوض شد یا خودش. چه خبره توی
دنیا باراک؟ چرا هیشکی و هیچی عین سابق نیست.
قربونت.
محمود قبلا رئیسجمهور.
توضیح:
این
متن نامه محمود احمدینژاد است خطاب به «باراک اوباما»، رئیسجمهور آمریکا که دیروز،
دوشنبه، به سفارت سوئیس در تهران بهعنوان حافظ منافع آمریکا تحویل داده شد.
این
متن محرمانه است و لطفا آن را پیش خودتان نگه دارید. »
سغر
رئیس جمهور به آذربایجان
روزنامه
دولتی ایران نیز با بی تفاوتی نسبت به نامه احمدی نژاد به اوباما گذشته است. این
روزنامه در گزارش اول خود به سفر رئیس جمهور به آذربایجان می پردازد. همچنین علیرضا
صانعی در یادداشتی در این روزنامه با عنوان« عزم
راهبردی روحانی و پوتین » نوشت:« دیروز در حاشیه اجلاس سهجانبه سران سه کشور
همسایه جمهوری اسلامی ایران، فدراسیون روسیه و جمهوری آذربایجان در باکو که در نوع خود ایده و ابتکاری جدید است، رؤسای جمهوری
اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، با یکدیگر ملاقات و درخصوص موضوعهای دوجانبه، منطقهای
و بینالمللی گفتوگو کردند. به نظر میرسد انجام این ملاقات که هشتمین ملاقات دو رئیس
جمهوری ظرف حدود سه سال گذشته است، به دلیل
شرایط حاکم بر منطقه و تحولات اخیر در سطح منطقهای و بینالمللی و تأثیر آن بر روند
آتی این تحولات، از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است، به گونهای که شاید بتوان اذعان
کرد از این منظر حاشیه اجلاس بر متن آن غلبه داشته است. این ملاقات در شرایطی برگزار
میشود که:
1-
سیاستهای کلان و راهبردی امریکا و غرب در قبال روسیه، سمت و سوی تقابل به خود گرفته
و با توجه به رویکرد ناتو در نزدیکی به مرزهای روسیه نوعی جنگ سرد نانوشته در حال شکلگیری
است.
2-
تحولات خاورمیانه و بالاخص سوریه طبق برآورد و ارزیابی امریکا و غرب و متحدان منطقهای
آنها پیش نرفته و ایران و روسیه در یک اتحاد راهبردی در سوریه در حال ایجاد تغییر در
روند تحولات در منطقه بوده و در حال تجربه
یک نوع از مشارکت و همکاری راهبردی در حوزه نظامی در سوریه هستند.
3-
تحولات اخیر در ترکیه، باعث ایجاد شکاف در ائتلاف امریکایی- غربی در خاورمیانه شده
است و نزدیکی ترکیه به روسیه یا حداقل از بین رفتن تنش بین این دو کشور، زمینه و بستر
را برای تغییر معادلات در خاورمیانه فراهم کرده است.
4-
با تضعیف و شکست داعش و گروههای تروریستی این نگرانی یا تهدید بالقوه بالاخص برای
روسیه و کشورهای منطقه وجود دارد که تروریستهای تکفیری رانده شده از سوریه، منطقه
قفقاز و آسیای مرکزی از جمله افغانستان را برای گشودن جبهههای جدید انتخاب کنند.
5-
روسیه در نتیجه تحولات اوکراین و رویکرد تقابلی امریکا و غرب بالاخص مواجهه با تهدیدهای
ناشی از تحریمهای اقتصادی، کاهش قیمت نفت و…
رویکرد جدید سیاست خارجی و جهتگیری اقتصادی خود را بر تقویت اقتصاد ملی با تکیه بر ظرفیتهای داخلی
و همچنین توسعه روابط و همکاریها با شرق و کشورهای همسایه از جمله جمهوری اسلامی ایران متمرکز کرده است.
6-
تحولات پسابرجام باعث ایجاد فرصتها و ظرفیتهای جدید همکاری در حوزههای
مختلف سیاسی،
اقتصادی، علمی و فناوری، فرهنگی و… برای جمهوری اسلامی ایران گردیده و
مجدداً جایگاه و موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیک ایران در آسیای میانه،
دریای خزر، خلیج فارس و… در حوزه تجارت و اقتصاد مورد توجه کشورهای منطقه
و فرامنطقهای
قرار گرفته، به گونهای که روسیه نمیتواند نسبت به این تحولات و فرصتهای
فراهم شده
بی تفاوت بماند.
7-
روسیه که در تلاش است جایگاه از دست رفته خود را در ابتدا در منطقه خاورمیانه و در
مراحل بعد در مناسبات بینالمللی باز یافته و آن را بازتعریف کند، بدون شک در این راستا
نمیتواند نقش و نفوذ جمهوری اسلامی ایران را در منطقه به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار
نادیده بگیرد.
بدون
شک شرایط مورد اشاره، موجب شکلگیری یک عزم جدی در رهبران دو کشور برای توسعه و گسترش
مناسبات دوجانبه شده است. همکاری برای مقابله با تروریسم و تهدیدهای ناشی از افراط
گرایی در منطقه خاورمیانه و همچنین آسیای میانه یکی از مهمترین موضوعهای مورد علاقه
دو کشور است. از این منظر در کنار پیشبینی افزایش همکاریهای دفاعی، تجربه مقابله
با تروریسم در سوریه بدون تردید مبنایی برای همکاریهای آتی نظامی و امنیتی دو کشور
خواهد بود.»
روزنامه
اعتماد نیز در گزارشی با عنوان« شكايت از «توهينكنندگان» به رييسجمهور » با اشاره
به اینکه معاونت حقوقی دولت خبر از اقامه دعوي عليه حملهها و نسبتهاي بيسابقه به
روحاني داد؛ نوشت:« نخستين شكايت از توهينكنندگان به رييس
دولت يازدهم در راه است. خبري كه مجيد انصاري در نخستين نشست خبري خود پس از تصدي سمت
معاونت حقوقي رييسجمهوري اعلام ميكند، مدتها قبل بايد رخ ميداد تا اندكي از شمار
مهاجمان كم كند. اما اين اتفاق از سوي نهادي كه بارها اعلام ميكند، وظيفه خود ميداند
در برابر بيقانونيها طرح شكايت كرده و از حقوق دولتمرداني دفاع كند كه با راي اكثريت
ملت بر سر كار آمدهاند، هيچ گاه رخ نداد تا قرعه به نام معاون جديد بخورد. مجيد انصاري
اگرچه سعه صدر روحاني را دليل عدم ثبت شكايت تا اين زمان ميداند، اما انگار با ورود
خود به اين معاونت كه همزمان با تشديد هجمهها ميشود، ترجيح را بر اقدامات حقوقي ميداند
ولو اينكه حسن روحاني راضي نباشد. مجيد انصاري با دستهبندي هجمههايي كه به دولت ميشود،
عنوان داشت: «دو بحث را بايد از هم جدا كنيم. يكي بحث شخصي اعضاي دولت و شخص آقاي رييسجمهور
است. آقاي رييسجمهور با بزرگواري و سعه صدري كه دارند از اول هم تاكيد ميكردند جايي
كه حق شخصي من هست ورود نكنيد و شكايتي انجام ندهيد، اگر شكايت شده بود هم ميگفتند
كه پس بگيريد. ساير اعضاي دولت هم به همين صورت.» انصاري يكي از علل هجمههاي شديدي
كه اين دو هفته اخير به رييسجمهور ميشود، را مربوط به گفتوگوي او در صدا و سيما
دانست و گفت: بعد از انجام اين مصاحبه، عليه ايشان اهانت و هتاكي بيسابقهاي رخ داد،
متاسفانه حتي از سوي بعضي از هم لباسان بنده كه لباس اخلاق و پيامبر را پوشيدهاند.
آنچه باعث شد اينها پيشتاز شكستن حريم اخلاق بشوند، صبوري و بردباري رييسجمهور بود.
آنها خيلي تلاش كردند كه حسن روحاني عصباني شوند و آن شب هم منتظر بودند رييسجمهور
از اين همه بيمهري، حق كشي و تهاجم، عصباني شوند و بيايند در تلويزيون و از روي عصبانيت
صحبت كنند. ولي متانت و صبوري رييسجمهور در اين گفتوگو با همان منطق حقوقيشان عدهاي
را عصباني كرده است و بعد از آن مصاحبه ميبينيم كه ناراحتند كه چرا سوژه مناسبي را
براي تشديد تهاجم خود به رييسجمهور پيدا نكردهاند.»