«کلاه قرمزی» صدرنشین جدول
سینمای کمدی هم دیگر مورد توجه مخاطب قرار نمیگیرد و اگر نگاهی به فیلمهای کمدی اکران شده نیمه اول سال داشته باشیم خواهیم دید این دسته از فیلمها نیز در نیمه اول سال مورد توجه قرار نگرفته است از آن جمله میتوان به فیلمهای آزمایشگاه، ضدگلوله، خنده در باران و... اشاره کرد.
فارس: انبوهی از فیلمهای شکست خورده در گیشه که نشان از بی رونقی و بیرمقی سینما در ششماهه اول سال دارد.
اکران
فیلمها در شش ماه ابتدای سال به پایان رسید و زمان خوب نوروز و فصل
تابستان را سینمای ایران در سال 91 پشت سرگذاشت در حالی که فیلمهایی که
توانستند خود را به باشگاه میلیاردی برسانند به انگشتان یک دست هم نمیرسد.
در شرایطی که فیلمهای نوروز با چیدمان غلط و نظارت ناکارامد
روانه اکران شد شرایط خوبی را برای سینمای ایران رقم نزد و همین امر قابل
پیشبینی بود. اختلاف میان حوزه هنری و شورای صنفی نمایش باعث شد تا
مشکلاتی در اکران به وجود بیاورد و دو فیلم مسئلهدار «گشت ارشاد» و
«خصوصی» سینما را دچار التهاب کرد. نظارت ناکارا و بیتوجهی مدیران به آثار
مسئلهدار باعث شد تا «گشت ارشاد» با کمترین اصلاحات روانه اکران و سپس با
بی دقتی مدیران روانه شبکه نمایش خانگی شود که در هر دو صورت اعتراضاتی را
به همراه داشت و همین واکنشها حاشیه و جنجال برای سینما فراهم کرد.
اگر
نگاهی به جدول فروش فیلمها در نیمه اول سال بیاندازیم خواهیم دید 28
عنوان فیلم توانست در این زمان فرصت نمایش پیدا کند با توجه به شرایط
نامناسب اکران فیلمهای تولید شده در سال گذشته تقاضای اکران نداشتند و این
فرصتی را برای فیلمهایی ایجاد کرد که سالها پشت خط اکران مانده بودند و
هشت عنوان فیلم (انتهای خیابان هشتم، همه چی آرومه، خنده در باران، شبکه،
کیمیا و خاک، نامزد آمریکایی من، دوستی از جنس آتش) که مربوط به تولید چند
سال پیش بود از این فرصت استفاده کرده و فیلمهای در انبار مانده به نمایش
گذاشته شدند.
فروش فیلمها در این مقطع زمانی شش ماهه نسبت به
سالهای گذشته پایینتر بوده است و تنها پنج فیلم در تهران به باشگاه
میلیاردیها پیوستند.
در نیمه اول سال تنها یک فیلم «کلاه قرمزی و
بچه ننه» با فاصله زیاد از دیگر فیلمها صدر نشین جدول گیشه شد، عروسکهای
محبوبی که توانست تمام خانوادهها را به سمت و سوی سینماها بکشاند و
بیرونقی و کم فروغی گیشه را جبران کند و مخاطب را به سالنهای سینما
هدایت کند.
پس از آن فیلم «خوابم می آد» کمدیای که اولین ساخته
رضا عطاران بود، توانست موفق ظاهر شود و در رتبه سوم فیلم «قلادههای طلا»
سیاسیترین فیلم تاریخ سینما قرار میگیرد و در رتبههای بعدی به «گشت
ارشاد» و فیلم «نارنجیپوش» اختصاص یافت.
بسیاری معتقدند در
شرایطی که بسیاری از فیلمها در نوبت اکران قرار دارند، شرایط سینما
نابسامان است و در این شرایط حاضر نیستند فیلمهای خود را به نمایش بگذارند
اما این سکه روی دیگری هم دارد ، اکثر آثاری که توسط فیلمسازان ساخته
میشود نمیتواند با مخاطب ارتباط درستی برقرار کند. مخاطب به دور از
دعواها و حاشیههای درون سینما خواهان فیلم خوب است. فیلمی که بتواند روابط
انسانی و درست را در آن ببیند. اگر نگاهی به فیلمهای پرمخاطب دهه 60
داشته باشیم خواهیم دید فیلمها بیتجمل و زرق و برق تنها روابط و زندگی
قشری از جامعه را به درستی به تصویر کشیده است و در آن سالها نیز هنرمند
به معضلات اجتماعی پرداخته و مورد توجه مخاطب قرار گرفته است زیرا مخاطب
خود را به درستی در سینما میدید، حال باید دید چگونه به این دوران رسیدیم و
چه عواملی باعث شد تا مخاطب از فیلمها دلزده شده و حاضر نیست اثار رادر
سالن سینما ببیند.
سینمای کمدی هم دیگر مورد توجه مخاطب قرار
نمیگیرد و اگر نگاهی به فیلمهای کمدی اکران شده نیمه اول سال داشته باشیم
خواهیم دید این دسته از فیلمها نیز در نیمه اول سال مورد توجه قرار
نگرفته است از آن جمله میتوان به فیلمهای آزمایشگاه، ضدگلوله، خنده در
باران و… اشاره کرد.
با کنار گذاشتن «کلاه قرمزی و بچه ننه» و
چند فیلم دیگر آنچه برجا میماند انبوهی از فیلمهای شکستخورده در گیشه
است که نشان از بی رونق و بی رمق سینما در ششماه اول سال دارد. در این
اوضاع و احوال و گرانی صنعت سینما و تولید ، سازندگان آثار باید دقت نظر
بیشتری در حوزه تولید باید داشته باشند و با یک نیازسنجی دقیق آثاری ساخته
شود که مورد توجه مخاطب قرارگیرد و جامعه را دچار تنش و آسیب نکند.