دلنوشته ییشکسوت رسانه ای به مناسبت درگذشت آیت اله هاشمی رفسنجانی

در نبرد با ستم و درکنار خمینى بت شکن هماوردی نداشت و در دوستی با رهبر معظم ، نظیری نداشت !

دلنوشته ییشکسوت رسانه ای به مناسبت درگذشت آیت اله هاشمی رفسنجانی
اسمعیل شاه محمدی فعال و پیشکسوت رسانه ای شهرستان ری دلنوشته ای به مناسب درگذشت آیت اله هاشمی رفسنجانی منتشر کرد.
به گزارش عصر خبر ،متن پیام اسماعیل شاه محمدی به شرح ذیل است:
هیچ روزی چون اکنون نیست  که در آن توفان مصیبت و عزا، بر این مردم تازیانه غم و اندوه فرود مى آورد. ایران یک‌دل شده و آن دل هم در حسرتی گدازنده مى سوزد و یک  چشم شد و آن چشم در مصیبتی عظیم مى گرید
مردی  رفت که  از قبیله مردان بود امیر کبیر زمانه بود   با دلی به وسعت ‏بی‏کرانه‏ااو را نه زمانه می‏شناختش، نه زمانیان اندیشناک بود بر «قوم خویش‏» و بر «ابنای روزگار» وبیمناک بر هوس ها و جاه طلبى هایی  که چشم های بصیرت را به یغما برده بود. به قدری که بر سرگذشت پیشینیان آگاه بود، بر سرنوشت آیندگان نیز اندیشه می‏کرد… چه شامگاهان که سر بر بالین آسایش ننهاد  مگر با قیام و قعود عارفانه‏اشو چه صبحگاهان که برنمی‏خاست جز با کمر بستن به خدمت خلق به که می‏مانست که کسی را با وی مانندی نیست  و که چون او می‏داند که دانای اسرار مگو او بود.در شجاعتش همه دانند که شیر بیشه سیاست بود و در داناییش همه معترف، تا بدانجا که بزرگ مرد سیاست ایران نام ‏گرفت. هیچ کس، چون او آن مقام نیافته، وطن  به یمن قدمش چاک می‏زند و مسجد به عطرش غسل طهارت می‏کند. کدام مرشد و مرادی توانی یافت چون او  که در تمام لحظه هاى بحرانى  پیشمرگی کند و کدام عاقبت اندیشى توانی جست جز او  که سپهر سیاست ایران  در شان او باشددر نبرد با ستم و درکنار خمینى بت شکن  هماوردی نداشت و در دوستی با رهبر معظم ، نظیری  نداشت !روح بی‏قرارش جز درگاه  خدمت ،قرار نمی‏یافت، لطایف حکمت و  و سیاست دور اندیشانه  حد کلام او بودو عمل به  حرفهایش مرام او…درس آموخته مکتب اسلام  بود و شکوه دین، و کشور دارى جلوه‏ای از شگفتی‏های او.به  کلامى رعدی در دلها برمی‏فروخت و به اشاره سرانگشتی، مس وجود، طلای حقیقت می‏شد و …اما آیا از غربت این اول مرد سیاست انقلاب   شنیده اىاز نجوای شبانه‏اش براى همدردى با ملت .از گریه‏های غریبانه ه‏اش در رثاى شهیداناز شکیبایی  چند ساله اش و سکوت و خانه ‏نشینی.از تازیانه ‏های ناجوانمردانه‏ افترا و تهمت که بر روحش زدند.از طعنه‏ ها و سبک‏سری‏های عده اى نادان  که چون گرز  بر قلب ش می‏کوفتند. و بیش از همه… تنهایی غریبانه  اشآن هم بعد از عروج  مرشد بزرگوار امام خمینى که وجودش از او هست ‏یافت که هماره یکتا انیس و مونس او بود.او در این عالم تنها بود، در نبرد با بد خلقی ها زیست و مظلومانه نیز زندگی را بدرود گفت.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک