‍ما و معصومیت گُمشده!

عصرخبر-حميدهنرجو:عکاسباشی مشهدی که فهمید برای اولین بار به زیارت رفته ام، پیشنهاد کرد این لباس را بپوشم و عکس بگیرم، پدر و مادرم هم پذیرفتند.
این قاب سیاه و سفید بعد از گذشت سالها می کوشد معصومیت کودکی ام را حفظ کند؛ هرچند صرفا در عکس!
راستی خوش به حال دوران کودکی همه ما! اگر گریه می کردیم راست بود و از ته دل؛ و اشکها گزارشی از ناراحتی یا شوق و هیجان عاطفی و احساسی مان به موضوعی را برای شاهدان عینی ارسال می کردند و بوی جلب توجه دیگران و برخی ریاکاریها را نمی دادند! 
اگر می خندیدیم گواهی بر خوشحالیمان بود و خنده های کودکانه، هورمونهای شادی را سخاوتمندانه در وجود اطرافیان تکثیر می کرد، نه اینکه با هدف تمسخر کسی باشد! 
خدا نکند امروز انفجار قهقهه های شیطنت آمیزمان در واکنش به درماندگی و فلاکت دیگران باشد!ما بزرگ شدیم؛ بزرگ و بزرگتر… تا حدی که دیگر پیراهنهایمان و کفشهای قدیمیمان را قبول نداریم، امّا عجیب است که هنوز از بعضی نگاههای کهنه و رفتارهای سخیف گذشته، دل نمی کَنیم و حتی از آنها به عنوان بِرَند اصالت هم نام می بریم!
اصرار بیجا برهمین نگاهها و رفتارهای آمیخته به جهل، جاده را برای تاخت و تاز فرصت طلبان و منافع گراها آماده کرد تا به ما یورش بیاورند، داشته هایمان را به تاراج ببرند و موهبت فکر کردن و اندیشیدن را از یکایک ما سلب کنند! و حالا ما بمانیم با کوهی از خسارت معنوی و فرهنگی!
کاش مثل بچگیهایمان صریح و شجاع می ماندیم و قهر و آشتیهای پاک را ادامه می دادیم، چرا که این سالها دیدیم جُثه های کوچکی را که سرشار از عقل و جوانمردی اند! و می بینیم درشت هیکلهایی را که زمین خدا را بدجور سنگین کرده اند و نفرتشان جهانی شده است! 
کودک می کشند! شهروندان را بر اساس پول و پررویی درجه بندی می کنند! قلم می شکنند! لبخند را جیره بندی می کنند و امضای تحریم بشریت، سند افتخارشان است!
نامهای پوچی که رشد بادکنکی داشته اند و تضییع حقوق ملتها، برایشان تبدیل به یک عادت شده است…
شیاطین زمانه خودمان را بشناسیم و فریب آنها را نخوریم! یاد کودکیهایمان بخیر! که مادر، دائما از شیطان برحذرمان می داشت.