جنایت دختر جوان علیه والدینش
مینا در ادامه اظهارات خود و در خصوص ارائه مشخصات ظاهری سه جوان متواری شده از محل جنایت، به كارآگاهان گفت: هر سه جوان صورتهای خود را پوشانده بودند، اما با این وجود فكر كنم یكی از آنان جوانی به نام ناصر است كه چند وقت پیش، از طریق دو تن از همكلاسیهایم كه دو خواهر هستند با وی آشنا شدم.
ماموران پلیس آگاهی دختری را كه با اجیركردن سه آدمكش نقشه قتل پدر و مادرش را كشیده بود، دستگیر كردند.
وقوع یك فقره قتل در میدان پونك، سیمون بولیوار منطقه شهرك نفت در ساعت
18:30، از طریق مركز فوریتهای پلیسی 110 به كلانتری140 باغفیض اعلام شد و
پس حضور عوامل كلانتری در محل و تأیید خبر، موضوع به پلیس آگاهی تهران
بزرگ اعلام و تیم بررسی صحنه اداره دهم پلیس آگاهی در محل حاضر شدند.
در ادامه در بررسیهای اولیه مشخص شد؛ افراد ناشناس ضمن ورود به این منزل،
اقدام به بستن دست و پای افراد داخل خانه كرده و زنی به هویت «صغری – پ»
35 ساله را با خفهكردن به قتل رسانده و پس از حضور همسر مقتوله به هویت
«اسماعیل – ش» 45 ساله در خانه نیز، وی را مورد اصابت ضربات متعدد چاقو
قرار داده و از محل متواری شدهاند.
با تشكیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستوربازپرس شعبه دوم
بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار كارآگاهان
اداره دهم پلیس آگاهی تهرانبزرگ قرار گرفت و با حضور كارآگاهان اداره دهم
در محل جنایت و آغاز تحقیقات، همسایه طبقه پائین واحد مسكونی محل جنایت كه
موضوع را به پلیس و اورژانس اطلاع داده بود، در اظهارات خود به كارآگاهان
گفت كه در حدود ساعت 18، در حالی كه به همراه دیگر اعضای خانواده در خانه
حضور داشته، ناگهان متوجه ضربات شدیدی شده كه به درخانه زده شده و بلافاصله
به در خانه مراجعه كرده و زمانی كه در را باز كرده، ناگهان همسر
همسایهشان به هویت «اسماعیل – ش» را در حالی كه خون زیادی از وی رفته بود
روی زمین مشاهده كرده و اسماعیل تنها توانسته از وی درخواست كند تا با
اورژانس تماس بگیرد و پس از آن بیهوش شده كه وی نیز موضوع را به پلیس و
اورژانس اطلاع داد.
با توجه به شدت جراحات وارده ناشی از اصابت 17 ضربه چاقو به ناحیه سینه و
گردن «اسماعیل – ش» و انجام اقدامات درمانی برای نجات وی، امكان تحقیق از
وی وجود نداشت؛ بنابراین با وجود آن كه دختر وی به هویت «مینا»، 18 ساله
نیز مورد اصابت ضربه چاقو از ناحیه دست راست قرار گرفته بود، پس از انجام
اقدامات درمانی و انجام عمل جراحی روی دست وی تحقیقات از او و دو برادر
كوچكتر 12 ساله و 7 سالهاش كه در زمان جنایت، با دست و پای بسته شده در
یكی از اتاقهای خواب محبوس شده بودند، در دستور كار كارآگاهان اداره دهم
قرار گرفت.
مینا، دختر مقتوله در اظهارات اولیه خود به كارآگاهان گفت: سه جوان در
حالی كه صورتهای خود را با ماسك پوشانده بودند، وارد خانه شده و ابتدا با
تهدید چاقو اقدام به بستن دست و پای مادرم كردند و زمانی كه دو برادر
كوچكترم در ساعت 13:30 از مدرسه به خانه آمدند، آنان را نیز جدای از مادرم و
در یكی از اتاقها حبس كردند و پس از خفهكردن مادرم، در ساعت 16 یكی از
برادرانم را مجبور كردند تا به بهانه خرید دفتر نقاشی، با پدرم تماس بگیرد و
زمانی كه پدرم وارد خانه شد او را نیز مورد اصابت ضربات چاقو قرار داده و
در حالی كه مرا نیز از ناحیه دست راست مجروح كرده بودند، به سرعت از خانه
خارج شدند.
مینا در ادامه اظهارات خود و در خصوص ارائه مشخصات ظاهری سه جوان متواری
شده از محل جنایت، به كارآگاهان گفت: هر سه جوان صورتهای خود را پوشانده
بودند، اما با این وجود فكر كنم یكی از آنان جوانی به نام ناصر است كه چند
وقت پیش، از طریق دو تن از همكلاسیهایم كه دو خواهر هستند با وی آشنا شدم.
با توجه به اظهارات مینا، كارآگاهان با شناسایی هویت دقیق «ناصر – س» 26
ساله، وی را در روز چهارم بهمنماه در منطقه تهرانپارس شناسایی و برای
انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران به اداره دهم پلیس آگاهی
منتقل كردند.
با انتقال ناصر به اداره دهم و آغاز تحقیقات، وی در اظهارات خود ضمن بیان
آشنایی كوتاه خود با مینا از وقوع هرگونه جنایت در محل زندگی مینا اظهار
بیاطلاعی كرد و در خصوص نحوه آشنایی خود با مینا نیز به كارآگاهان گفت:
چندی پیش از ارتباطات نامناسب اجتماعی دو تن از بستگان نزدیكم كه بعدا
متوجه شدم كه همكلاسیهای مینا هستند با چند پسر جوان مطلع شدم و به همین
علت آنان را تحت فشار قرار دادم تا از كار خود، دست بكشند و مدتی از
اختلافم با این دو خواهر گذشت اما آنها حاضر به گوش كردن به نصیحتها و
قبول حرفهایم نبودند و به همین علت تصمیم گرفتم تا موضوع را به پدر و
مادرشان اطلاع دهم
وی ادامه داد: در همین زمان دختر غریبهای به نام مینا با تلفن من تماس
گرفت و مدعی شد كه از مدتها پیش مرا شناخته و به من علاقه مند شده، اما پس
از گذشت چند جلسه ملاقات با وی، متوجه شدم كه بستگانم سعی داشتند تا از
طریق آشناكردن این دختر، مرا تحت فشار گذاشته و مانع از آن شوند تا موضوع
ارتباطات آنان در خارج از خانه را به پدر و مادرشان اطلاع دهم كه به همین
علت بلافاصله ارتباط خود را با مینا قطع كرده و ضمن آن كه، موضوع سوء
رفتارهای بستگان نزدیك خود را به پدر و مادرشان اطلاع دادم، با خانواده
مینا نیز تماس گرفته و از آنان درخواست كردم تا مراقبت بیشتری از دخترشان
داشته باشند و از آن پس هیچ اطلاعی از مینا و اتفاقی كه برای خانوادهاش
افتاده ندارم.
با توجه به اظهارات ناصر و دیگر اقدامات پلیس، كارآگاهان اطمینان پیدا
كردند كه ناصر هیچ نقشی در جنایت ندارد؛ بنابراین ضمن انجام هماهنگیهای
قضایی و با توجه به اظهارات ضد و نقیض بهدست آمده از مینا، وی را دستگیر و
برای انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل كردند.
مینا در اظهارات خود ضمن تأیید صحبتهای ناصر، در خصوص انگیزه خود برای
معرفی ناصر به كارآگاهان گفت: زمانی كه ناصر با پدر و مادرم تماس گرفت،
باعث شد تا آنان متوجه برخی ارتباطات، دوستان و رفتارهای نامتعارفم در خارج
از خانه شده و به همین علت رابطه من با آنان خراب شد؛ به همین علت تصمیم
گرفتم تا از طریق جوانی به نام «مرتضی» كه پیش از آن با وی دوست بودم،
اقدام به سرقت از خانه پدرم كنم و ضمن معرفی ناصر به عنوان سارق، از وی
انتقام بگیرم و به همین علت با مرتضی تماس گرفته و به او پیشنهاد دادم تا
در ازای گرفتن مبلغ 100 هزار تومان، به صورت ناشناس وارد خانه ما شده و پس
از تهدید من و مادرم متواری شود.
مینا در ادامه اعترافات خود به كارآگاهان گفت: در ساعت 9 صبح روز حادثه
ابتدا با توجه به هماهنگی قبلی، در مجتمع را برای مرتضی باز كرده و زمانی
كه مرتضی داخل خانه شد، متوجه شدم كه او دو تن از دوستانش به اسامی پوریا و
ایمان را نیز به همراه خود آورده است كه آنان پس از ورود به خانه، ابتدا
من و مادرم را به صورت گروگان گرفته و هر كدام از ما را در اتاقهای
جداگانه حبس كرده و زمانی كه چشمها و دست و پای مادرم را بستند، مرا به
داخل اتاق محل حبس وی بردند و آنان ابتدا قصد داشتند تا مادرم را بیهوش
كنند كه در همین زمان، دو برادرم از مدرسه به خانه آمدند كه بلافاصله مرا
داخل اتاق برده و پس از بستن دست و پای برادرانم و حبس كردنشان داخل یكی از
اتاقها، بار دیگر مرا از اتاق بیرون آوردند و در حدود ساعت 15، مرتضی
مدعی شد كه مادرم را خفه كرده و به خاطر آن كه كسی متوجه موضوع نشود باید
پدرم را نیز به قتل برساند كه به همین علت یكی از برادرانم را با تهدید
چاقو مجبور كردند با پدرم تماس گرفته و از وی بخواهد یك دفتر نقاشی خریده و
به خانه مراجعه كند.
مینا ادامهداد: پدرم حدود ساعت 17:30، در حالیكه دفتر نقاشی را خریده بود
به خانه مراجعه كرد كه در همین زمان مرتضی به همراه دوستانش به وی حملهور
شده و پوریا ضربات متعدد چاقو را به وی وارد كرد و پدرم روی زمین افتاد و
آنان با تصور این كه پدرم به قتل رسیده و برای گمراهكردن مأموران، ضربه
چاقویی به دست من زده و سپس از خانه خارج شدند؛ پس از گذشت ساعتی از خروج
مرتضی و دوستانش از خانه، در حالی كه قصد داشتم تا با 110 تماس بگیرم، بدون
آن كه متوجه شوم پدرم به هوش آمده و از خانه خارج شده بود و زمانی من
متوجه زنده بودن پدرم شدم كه او خودش را به در منزل همسایه طبقه پایین
رسانده بود.
با توجه به اعترافات مینا، كارآگاهان بلافاصله اقدام به شناسایی مرتضی با
هویت واقعی «ابوالفضل – ت» متولد 1370 كرده و ضمن شناسایی محل سكونتش در
منطقه سردارجنگل، وی را تحت مراقبتهای نامحسوس پلیسی قرار دادند تا
سرانجام «پوریا» با هویت واقعی «رضا – ت» متولد 1372 و «ایمان – خ» متولد
1371 نیز توسط كارآگاهان شناسایی شدند.
كارآگاهان در ادامه تحقیقات خود اطلاع پیدا كردند كه رضا (پوریا) و ایمان
هر دو از مجرمان سابقهدار در زمینه زورگیری بوده و رضا، پسرخاله مرتضی
بوده و ایمان نیز دوست صمیمی رضا است كه مخفیگاه هر دوی آنان در غرب كشور
مورد شناسایی قرار گرفت.
با شناسایی مخفیگاه متهمان در تهران و غرب كشور، اكیپی از كارآگاهان
اداره دهم به غرب كشور اعزام و طی دو مرحله عملیات همزمان در تهران و غرب
كشور، هر سه متهم را در28 اسفندماه 1391 دستگیر و به پلیس آگاهی تهرانبزرگ
منتقل كردند.
با دستگیری متهمان و آغاز تحقیقات، مرتضی در اعترافات اولیه خود به
كارآگاهان گفت: حدود 1.5 سال پیش و در خیابان با مینا آشنا شده اما پس از
گذشت مدتی ارتباط ما با یكدیگر قطع شد تا این كه یك روز قبل از حادثه، مینا
با من تماس گرفت و به من پیشنهاد داد كه در صورت تهدید پدر و مادرش مبلغی
را به من پرداخت خواهد كرد و زمانی كه وارد خانه شده و دست پای مادر مینا
را بسته و او را داخل اتاقی حبس كردیم، مینا پیشنهاد داد كه اگر پدر و
مادرش را به قتل برسانیم، پس از رسیدن اموال پدر و مادرش به وی مبلغی در
حدود 700 میلیون تومان به ما پرداخت خواهد كرد و من نیز در حالی كه، مادر
مینا داخل یكی از اتاقهای خواب حبس بود، وی را با سیم برق خفه كرده و قرار
شد تا پوریا نیز در زمان حضور پدر مینا، او را با چاقو به قتل برساند كه
به محض ورود پدر مینا به خانه، هر سه به وی حملهور شده و پوریا ضربات
متعدد چاقو را به بدن وی وارد كرد تا این كه پدر مینا روی زمین افتاد و به
تصور این كه وی نیز به قتل رسیده و در حالی كه دو برادر مینا نیز با دست و
پای بسته داخل یكی از اتاقها حبس شده بودند، ابتدا با چاقو ضربهای به دست
مینا زده و از خانه خارج شدیم.
سرهنگ كارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی
تهرانبزرگ ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات بهدست آمده از
متهمان و برای انجام تحقیقات تكمیلی، قرار بازداشت موقت برای هر چهار متهم
صادر و در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتهاند. (ایسنا)