دولت می گوید وزیر آموزش وپرورش را از بین 150گزینه انتخاب کرده/ شما که گزینه اول و دوم و سوم تان ماهگلی و فیاضی و نوری است،147نفر دیگر چه کسانی اند!

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:درباره وضعیت فعلی آموزش و پرورش کشور اظهارنظرهای متفاوتی می‌شود که برخی از این نقطه‌نظرات در فضای مجازی در حال گردش است. متن زیر نقطه‌نظرات یک معلم است که در جلسه‌ای با مسئولان آموزش و پرورش مطرح شده است.

دولت می گوید وزیر آموزش وپرورش را از بین 150گزینه انتخاب کرده/ شما که گزینه اول و دوم و سوم تان ماهگلی و فیاضی و نوری است،147نفر دیگر چه کسانی اند!

یکی از دوستان درباره هزینه تمام‌شده دانش‌آموز صحبت کرد. حالا اسم علمی این را می‌گویند سرانه دانش‌آموزی. ما همین سرانه دانش‌آموزی را هم اگر بخواهیم با دنیا مقایسه کنیم، سرانه دانش‌آموزی ما در سال گذشته حدود 180 دلار بوده است. اینهایی که من عرض می‌کنم، خودم مقایسه کرده‌ام با دلار 26 هزار تومانی. کل بودجه آموزش و پرورش را به تعداد دانش‌آموزان تقسیم کنیم، عددی به دست می‌آید که به آن می‌گویند سرانه دانش‌آموزی.

این عدد در ایران 188 دلار است. من یک نکته‌ای را می‌خواهم بگویم، این عدد در سوئد یازده هزار و دویست دلار است. خب، شما چه انتظاری دارید وقتی که یک نفر را 180 دلار بدهید دستش و با یک نفر دیگر که 11/200 دلار در دستش دارد، بگوئید این دو نفر با هم مسابقه بدهند؟ شما باید یا انتظارات را از آموزش و پرورش کم کنید تا اندازه همان 180 دلار، یا اگر می‌خواهیم در دنیا حرف بزنیم، شعار بدهیم، شعارهایتان را رها کنید دیگر. نمی‌شود بنشینید پشت میز دولت، پشت میز رئیس‌جمهور، شعار در حد فنلاند و روسیه و چین و ژاپن و فلان بدهید، بعد بودجه را از گواتمالا هم کمتر بدهید! اینطوری که نمی‌شود. همین الان، اگر بودجه را سه برابر کنیم، سهم‌مان از بودجه عمومی دولت تازه می‌رسد به آفریقای جنوبی. ما داریم در مورد اینها صحبت می‌کنیم. من چون رشته‌ام تحلیل است مجبورم مقایسه کنم. اینکه آقای بهجت گفتند نباید با کشورهای فلان مقایسه کنیم، چون من رشته‌ام اینست مجبورم یک نمونه‌ای بگیرم که اینها را با آن مقایسه کنیم.


من نمی‌توانم بیایم همینطوری که مستقیم و مستقل ایران را یک دیواری دورش بکشم و بعد مقایسه کنم. مجبورم سرانه دانش‌آموزی را با سرانه دانش‌آموز یک کشوری مقایسه کنم. حقوق معلم را با یک کشور دیگری مقایسه کنم.
من یک پیغام از یک معلم ایتالیایی داشتم. پیامش این بود که من یک جایی خواندم حقوق معلم‌های ایرانی 400 دلار است، آیا صحت دارد؟ گفتم: نه! درست نیست اینکه به شما گفته‌اند. گفت: من گفتم که درست نیست مگر امکان دارد حقوق یک معلم 400 دلار باشد؟ گفتم: پوزش می‌خواهم، نه اینکه درست نیست، بلکه حقوق من با سی سال سابقه 240 تا 250 دلار است. باز تعجب کرد و گفت: شوخی می‌کنی؟ گفتم: نه! گفت:‌ داری مرا مسخره می‌کنی؟ طعنه می‌زنی به من؟

ببینید، باورکردنی نیست حقوق ماهانه یک معلم با سی و یک سال کار، 250 دلار؟ در همین کشور فسقلی بغل‌دستمان یعنی عُمان، حقوق روزانه یک معلم 200 دلار است. اینکه من گفتم که فعلاً نمی‌توانیم در مورد عمان صحبت کنیم به این دلیل بود. نگاه کنید جناب فانی، صحبت این جمله‌ام خطابش به شماست. اداره این 105 هزار مدرسه با این آموزش و پرورش امکان ندارد. نه با هیچ آموزش و پرورشی، یکبار اینها را تخلیه کنید و بیاندازید بیرون، 4 تا معلم متخصص بگذارید آنجا، ببینید چطوری به جای 480 هزار تا معلم با 4800 تا معلم، همه اینها را می‌چرخانند. امکان دارد، اما نه با این آموزش و پرورشی که ما داریم صحبت می‌کنیم، که ماهگلی می‌شود گزینه اول وزارتش، گزینه دومش می‌شود فیاضی، گزینه سومش می‌شود نوری. حالا می‌گویند اینها را ما از بین 147 تا 150 نفر انتخاب کرده‌ایم. آن 147 نفر چه کسانی بوده‌اند که این سه نفر اصلی‌هایش هستند؟

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک