افزایش حقوق معلمان در سال جدید چقدر است؟

روزنامه شرق ، یادداشت یک معلم باسابقه را در باره مشکلات معیشتی هم صنفان خود منتشر کرده است.

در این یادداشت آمده است:

*منِ معلمی با30 سال سابقه‌ام. حکم کارگزینی سال 1401 هفته پیش به دستم رسید؛ همان حکمی که بنا بر بودجه امسال 10 درصد افزایش حقوق را درپی خواهد داشت. شگفت‌زده و عصبانی رقم حکم سال پیش را منهای رقم امسال کردم و تفاوت این دو عدد شد 870 هزار تومان! 870 هزار تومانی که پس از کسری‌های قانونی در فیش حقوقی، خوش‌بینانه به 500، 600 هزار تومان می‌رسد.

*این افزایش توهین‌آمیز را در کنار حذف یارانه‌های‌مان قرار دادم و عصبانیتم چندین برابر شد! بی‌گمان هم‌میهنان زیادی هستند که همین شندغاز حقوق معلمی را ندارند و این باعث می‌شود که طرح گلایه‌های این‌چنینی در فضای عمومی را سخت دشوار و شرمگینانه کند اما بارها و بارها از خودم می‌پرسم که این عدد چگونه می‌تواند پاسخ‌گوی افزایش‌های همین یکی، دو ماه نخست سال برای من و یک‌میلیون‌و 600 معلم و بازنشسته باشد؟! و البته این در حالی است که ماه دوم سال به پایان رسیده و هنوز همین افزایش حقوق اندک واریز نشده است! این پرسش رهایم نمی‌کند که مسئولان سیاسی و آموزشی چگونه بدون کوچک‌ترین عذاب وجدانی برای میلیون‌ها ایرانی چنین شرایطی را پدید آورده و ادامه‌اش می‌دهند؟

روزنامه شرق سپس نوشته است:

*کمتر کسی هست که از نارضایتی‌های گسترده و اعتراضات پرشمار فرهنگیان در ماه‌های گذشته بی‌خبر باشد؛ اما این همه ماجرا نیست! گرچه پنج شش سال است که شرایط اقتصادی به چنان روزی افتاده که بخش‌های بزرگی از طبقه متوسط اقتصادی و حتی بالاتر را به زیر خط فقر کشانده و این باعث توجه این بخش از جامعه به شغل‌های دوم و سوم شده است اما این تلاش آزاردهنده برای بسیاری از معلمان مرد بیش از دو دهه است تجربه شده و شوربختانه در شرایط کنونی گسترش و ژرفای بیشتری یافته است.

*در نگاهی سطحی شاید این کار طبیعی و حتی پسندیده به نظر آید، اما بی‌گمان آسیب‌های جبران‌ناپذیری در پی دارد. به باور بسیاری از اندیشمندان آموزشی، آموزش کنشی اخلاقی- فرهنگی است که نیازمند ارتباطی انسانی و اخلاقی میان ذی‌نفعان آن است. هنگامی این کنش به درستی و اثربخش پیش می‌رود که دل‌نگرانی‌های حاشیه‌ای این ذی‌نفعان به کمترین میزان ممکن برسد. دست و پنجه نرم‌کردن معلمان و البته خانواده‌ها با گرفتاری‌های مادی و تمرکزشان بر غم نان، سرراست بر آموزش نوباوگان آسیب‌های جبران‌ناپذیری وارد کرده و در نتیجه آینده آنان را با دشواری‌های فردی و اجتماعی روبه‌رو می‌کند. معلمی که درگیر شغل دوم و سوم است و البته به شدت ناراضی و دلخور، خود به خود نمی‌تواند آنچنان که باید و شاید دل به کار دهد و فرایند آموزش را پیش ببرد.

*اگر اندکی نگران آینده این کشور هستیم از مهم‌ترین کارها رسیدگی به وضع ذی‌نفعان آموزش و از آن میان تأمین یک زندگی آبرومند، شرافتمندانه و در حد متوسط برای شاغلان و بازنشستگان این نهاد گسترده و مهم است. فریادها و ناله‌های دلسوزانه درگوشی، گوهری‌ است که ارزش‌شان درست‌شنیدن‌ و به‌موقع عمل‌کردن است.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک