عرصه بیرقیب برای پراید و خیال محبوبیت!
این در حالی است که اگر با نگاهی کارشناسانه به سراغ محصول دهههای گذشته کمپانی «کیا موتورز» کره برویم در خواهیم یافت تمامی ویژگیهای مثبت آن روز این خودرو -که البته مبنای محبوبیت آن در کشورمان نیز بود، - در حال حاضر دیگر به هیچ عنوان مزیت محسوسی به حساب نیامده و تنها شاید به این دلیل تولید آن ادامه دارد که برای تولید کننده صرفه اقتصادی دارد.
سالهای ابتدایی دهه هفتاد، زمانی که خیابانهای شهرهای مختلف کشورمان پر
بود از انواع پیکانهای تولیدی ایران خودرو، آگهی انتخاب نام برای محصول
جدید خودروسازی سایپا، نیم صفحههای بسیاری از روزنامههای وقت را برای
مدتی مال خود کرد؛ فراخوانی که چندین هزار نفر در آن شرکت کردند و سرانجام
نامهای «صبا» و «نسیم»، انتخاب اکثریت شناخته شد و به دو نفر به قید قرعه
پراید صندوق دار و هاچ بک دادند تا ماجرای به خوشی آغاز شده و هنوز هم
ادامه داشته باشد؛ هرچند دیگر چندان هم خوش نیست.
به
گزارش «تابناک»، چند سالی است که «سایپا» در جایگاه بزرگترین تولید کننده
داخلی خودرو تکیه زده و علاوه بر آن بیشترین رشد تولید را به خود اختصاص
داده است در حالی که نگاهی به تولیدات این کارخانه نیمه دولتی نشان دهنده
وابستگی شدید این آمار به تولید خودروهای خانواده پراید است؛ خودرویی که
چند سال است لقب پر تیراژترین خودروی کشور را یدک میکشد و البته پر
تیراژترین خودروی تاریخ کشورمان نیز محسوب شده و تولیدش از مرز شش میلیون
نسخه گذشته است.
این در حالی است که افزایش
سالانه تولید این محصول هرگز با افت قیمت آن مواجه نشده تا تعبیر آن برای
برخی مدیران استقبال از «پراید» معنا شده و طرح موضوعاتی چون توقف شماره
گذاری به دلیل بهرهمند نبودن از حداقل استانداردها چون سیستم ترمز
ایبیاس و کیسه هوا در سال گذشته به تخلف قانونی و لابد مقابله با محبوبیت
این خودرو در نزد مردم تعبیر شود؛ ماجرایی که نهایتا با رونمایی از سری
X۱۰۰ و مجهز شدن خانواده پراید به چند تکنولوژی امن کننده به نوعی رفع و
رجوع شده و خودرورهای پینه دوزی شده کماکان راهی بازار شود.
این
در حالی است که اگر با نگاهی کارشناسانه به سراغ محصول دهههای گذشته
کمپانی «کیا موتورز» کره برویم در خواهیم یافت تمامی ویژگیهای مثبت آن روز
این خودرو -که البته مبنای محبوبیت آن در کشورمان نیز بود، – در حال حاضر
دیگر به هیچ عنوان مزیت محسوسی به حساب نیامده و تنها شاید به این دلیل
تولید آن ادامه دارد که برای تولید کننده صرفه اقتصادی دارد.
اکنون
کافی است به مزایایی چون «مصرف سوخت پایین»، «استهلاک کم» و «قیمت مناسب
برای اقشار متوسط» را به نرخ روز مورد ارزیابی قرار دهیم تا ابعاد ماجرا
بیشتر دستمان بیاید:
کافی
است سری به صفحه اصلی سایت این خودروساز بزنید و نگاهی به آخرین اخبار
منتشر شده در آن بیاندازید تا معجونی شبیه تصویر بالا پیش رویتان قرار
گیرد!
مصرف سوخت پراید واقعا پایین است؟
این
گونه شنیده میشود که پراید در سه خط تولید اصلی به تولید میرسد که ظاهرا
دو تای آنها در محل اصلی کارخانه سایپا واقع شده و البته خط یک این
مجموعه، از دستگاههای وارد شده از کره جنوبی بهره میگیرد. برخی از مردم
تفاوت کیفیت محصول عرضه شده در بازار را به تفاوت این خطوط تولید نسبت داده
و البته در مقیاس کلیتر، بسیاری درباره کیفیت این محصول از مثال «تخم مرغ
شانسی» استفاده میکنند؛ به این معنی که قبل از خریدن از کیفیت آن هیچ
اطلاعی نخواهید داشت!یکی از نکات کلیدی استقبال اولیه از پراید
در حجم موتور کوچک آن نهفته شده است؛ جایی که موتور تقریبا هزار و سیصد سی
سی (۱۳۲۳ سی سی) خطی آن در سال ۷۲ مصرفی بسیار کمتر از خودروهای آن روز
داشت اما اینکه آیا امروز هم کم مصرف محسوب میشود یا نه سوالی است که بهتر
است مسئولان در قیاس با خودروهای روز دنیا به آن پاسخ بگویند؛ البته شاید
بد نباشد یادآوری کنیم که در عمر طولانی مدت این محصول، علی رغم اتفاقات به
ظاهر زیادی که برای بدنه پراید رخ داده، موتور این خودرو تقریبا در شکل
اولیه حفظ شده و حتی تا حدودی به محصولات دیگر هم سرایت داده شده است!
استهلاک کم مزیت خودروساز است یا قطعه ساز؟
«استهلاک
کم و درنتیجه هزینة تعمیرات و نگهداری پایین» پراید در حالی مورد تایید
مسئولان سایپا قرار میگیرد که بسیاری از دارندگان این خودرو، علی رغم
تاکید بر ارزانتر بودن لوازم جانبی آن به نسبت سایر خودروها، از عمر
کوتاه مدت تجهیزات پراید و فرسودگی کلی خودرو در عرض چند سال گلایه داشته و
سن مفید اتومبیلشان را کمتر از ۵ سال میدانند.
اینجاست
که نخستین نکتهای که به ذهن متبادر خواهد شد، تشابه همان خرید جنس
ارزان به بهای عمر کم خواهد بود و استهلاک دیگر معنای نسبی خواهد یافت.
البته نکته بعدی از این رو جالبتر خواهد بود که بدانید محصول خروجی سایپا
بصورت قطعات مجزا در کارخانههای اقماری و البتهگاه خصوصی ساخته شده و از
این رو استهلاک کم، حتی اگر اثبات شده باشد، مزیتی برای قطعه ساز به نظر
خواهد رسید؛ فارغ از اینکه قطعات خودرو ممکن است عمر محدودی داشته باشند و
مصرفی (مثل لاستیک) محسوب شوند یا از نوع عمر بلند به حساب آمده و استهلاک
کمتری داشته باشند که البته تنها این دسته اخیر مشمول شعار «کم استهلاک»
خواهند شد و مراجعه به آمار قیاسی عرضه انواع لوازم یدکی این خودرو شاهدی
بر این ماجرا به حساب خواهد آمد.
البته پر واضح
است که آمار خاصی در این باره موجود نیست تا شاید هم خودرو ساز موقعیت خوبی
برای خود به نمایش بگذارد و هم قطعه ساز به سود مناسبی دست پیدا کند!
۱۰ میلیون تومان؛ معنای جدید از «قیمت مناسب»!
مدیران
سایپا در حالی مهمترین ویژگی محصولات خانواده پراید را «اقتصادی بودن آن»
میدانند که ظاهرا هیچ اطلاعی از حقوق ماهانه مصوب قانون کار ندارند وگرنه
چگونه است که انباشت حقوق دو سال یک کارگر معادل نرخ فعلی محصول خروجی
کارخانهشان بشود و باز از قیمت مناسب سخن بگویند؟ اصلا سطح متوسط را با
کدام معیار باید سنجید تا به نرخ ده میلیون تومانی و مناسب رسید؟! به
نظر میرسد چنین ارزیابیهایی بیشتر از آنکه مبنای فکری داشته باشد، بر
پایه بیرقیب بودن این خودرو از لحاظ قیمت استوار شده باشد، چراکه سایر
خودروهای موجود در بازار -شاید در قیاس با نرخ پراید- به شیوهای ارزش
گذاری شدهاند که با هیچ معیاری همخوانی ندارد!
کافی
است ماجرای سفر هیات ایرانی به افغانستان را در اواسط تابستان سال ۸۹ به
یاد بیاوریم که خبرنگاران اعزامی از حاشیههایش گزارشهای جالبی مخابره
کردند: «پراید کرهای یک میلیون و هفتصد هزار تومان بوده و ماکسیما که
خودرو لوکس ایرانی محسوب میشود درافغانستان حدود ۶ میلیون تومان قیمت
دارد.»
یا شاید بد نباشد ماجرای خبری را به یاد
بیاوریم آبان ماه سال پیش به تلکسهای خبری راه یافت که طی آن، «گمرک اعلام
کرد در هفت ماهه امسال بیش از ۷ هزار و ۹۰۰ دستگاه انواع پراید، در مجموع
با ارزش بیش از ۴۱ میلیارد تومان از کشور صادر شده است.» که البته ماحصل
تقسیم ارزش مالی صادرات بر تعداد خودروها به عدد جالبی میرسید که حکایت
از عرضه پراید ایرانی پنج میلیون تومانی در خارج از کشور داشت و البته پوشش
تاثیرات این خبر مدتهای مدیدی زمان میطلبید!
اکنون
کافی است معاون مبارزه با سرقت پلیس آگاهی نیروی انتظامی پراید را خودرو
محبوب سارقان لقب داده و رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی آن را
در صدر تصادفات رخ داده بداند تا در کنار عدم واردات محصولی که -حتی با
احتساب تعرفههای بالای واردات خودرو و مزیتهای نسبی- بتواند با این خودرو
رقابت کند، به این نتیجه برسیم که تنها مزیت احتمالی پراید، سود سرشاری
است که به سایپا میرسد نه اینکه مرکب خوبی برای سوارانش محسوب میشود!