آقای وزیر بهداشت، به جای آواربرداری دست به تخریب پایه های بنا زده اید!

عصرخبر – یکی از پزشکان، نامه ای سرگشاده خطاب به وزیر بهداشت نوشته و ارسال کرده است که متن آن به شرح زیر است.

به نام خداوند راستی ها
جناب آقای دکتر حسن قاضی زاده هاشمی
وزیر محترم بهداشت جمهوری اسلامی ایران

از طلا بودن پشیمان گشته ایم  مرحمت فرموده ما را مس کنید

جناب آقای دکتر هاشمی،به رسم ادب سلام عرض می نماییم،هر چند انتظار پاسخ آن را از شما نداریم!با آغاز به کار دولت تدبیر و امید سکان وزارت بهداشت را به دستان شما سپردند.در ابتدا این موضوع باعث خوشحالی بخش بزرگی از پزشکان کشور شد.عده ای به این خاطر که می دانستند شما در آن چنان شرایط مادی قرار دارید که از طریق این جایگاه به فکر استفاده شخصی بر نخواهید آمد ، به اصطلاح با داشتن بیمارستان خصوصی و حساب بانکی سرشار برای این پست وزارت کیسه ای ندوخته اید.عده ای دیگر هم شادمان شدند که با توجه به سابقه مدیریتی شما در بخش دولتی و جایگاه علمی شما،آمده اید تا گرهی از وضعیت نابسامان درمان و آموزش پزشکی کشور بگشایید.در زمانی که دولت جدید با شعار تدبیر و اعتدال جلو آمده بود و وعده آواربرداری از خرابی های گذشته را می داد،بسیاری به این موضوع دل بستند.

دکتر هاشمی گرامی
ناگهان چشم باز کردیم و دیدیم که شما به جای آواربرداری دست به تخریب پایه های بنا زده اید! هر روز شما را در برنامه های صدا و سیما و یا در رسانه ها مشاهده کردیم به گونه ای که شما و رسانه را دو همزاد یافتیم. گوش فرا دادیم تا بشنویم چه می گویید.اما باور نمی کردیم!شما ناگهان جامه طبابت درآورده جامه مصلحان و منجیان به تن کردید ،یک طرفه تاختید بر تن نحیف جامعه پزشکی کشور. شعار ثروت اندوزی پزشکان را مطرح کردید در حالی که از نگاه کردن در آیینه غافل شدید! گویا تا روزی که به وزارت رسیدید نه در مدیریت کشور و همین تشکیلات که امروز منتقد آن شده اید دستی بر آتش  و نه از مشکلات خبر داشته اید. ضربه های دمادم شلاق انتقادات شما نه بر تن متخلفانی که از آنها دم می زدید که بر تن اکثریت مطلقی از پزشکان فرود آمد که در بخشهای دولتی و خصوصی و در دورترین مناطق محروم کشور با پایین ترین درآمد ها و کمترین توقع در حال خدمت بودند.

جناب آقای وزیر
حقیقت را نعل وارانه زدید،و از «تدبیر» شما ،تحقیر پزشکان نصیبمان شد! چنان در غوغاسالاری رسانه ای دم از مردم می زنید که هر بیننده با انصافی را به یاد عوام فریبی افرادی می اندازد که شمایان خود را منتقد ایشان معرفی می کردید. تخم تفرقه را در بین مردم و پزشکان،پزشکان و دیگر کادر درمان مانند پرستاران کاشتید و آبیاری کردید که امروز با ثمر دادن آن شاهد آنچنان جو نارضایتی در سیستم درمانی کشور هستیم که تنها تعریف آن را می توان در کلمه «بشکه باروت» متجلی دانست!

حضرت آقای هاشمی
کاهش کیفیت خدمات در بخشهای دولتی در اثر ازدحام مراجعان و نبود زیر ساختهای لازم، پرهیز بسیاری از پزشکان از ارایه خدمات برای بیماران پر خطر با توجه به تهدیدات موجود در اثر قوانین حبس، سلب اعتماد بیماران به کادر درمان در اثر غوغای رسانه ای که شما پایه گذار آن بوده اید و در نتیجه به خطر افتادن سلامت هم وطنان، عدم پرداخت ۹ ماهه حقوق و کارکرد پزشکان در بخش دولتی و در نتیجه دلسردی ایشان از ارایه خدمات، تنها گوشه ای از نتایج زودرس طرحی شعاری و عجولانه است که شما بنیان گذار آن هستید. هیچ یک از پزشکان این کشور مخالف تغییر و اصلاح در سیستم درمان و سلامت کشور نبوده و نیستند،اما شما آن چنان سیلابی را روانه این بخش کردید که همگان را از بارش باران هم منزجر کرده است.

جناب آقای وزیر
در مورد استیصال مردم در نحوه پرداختهای بیمه های پایه و مکمل و به سخره گرفتن قوانین توسط ایشان ما مقصر هستیم یا شما!
آیا در مورد پرداختهای معوقه چندین ماهه به پزشکان و کارکنان بخش دولتی،ما مقصر هستیم یا شما!
آیا در زمینه وجود مافیای ورود تجهیزات پزشکی و فروش آن در کشور ما مقصریم یا شما!
آیا بابت رها شدن وضعیت سلامت و بهداشت شهروندان کلان شهرها ،ما مقصریم یا شما!
آیا با وجود بدترین آمارهای بهداشت دهان و دندان کشوری،ما مقصریم یا شما!
آیا بابت گسترش کمی و بدون ضابطه بخش آموزش پزشکی به بهای فدا شدن کیفیت،ما مقصر هستیم یا شما!

جناب دکتر هاشمی
در تاریخ آن چه باقی می ماند ،نام نیک است.بدون تردید وجدان مردم ایران به زودی قضاوت خواهد کرد شما چه کرده اید و ما چه می گوییم.این نامه را می نویسیم تا آیندگان بدانند جامعه پزشکی کشور خواب نبود،جاهل نبود و بصیرت افتراق حقیقت و دروغ را داشته است.
به یزدان اگر ما خرد داشتیم  کجا این سرانجام بد داشتیم

از طرفی یکی از پزشکان کشور