دلار چند هزار تومان شود ماجرا پایان مییابد؟
فارس نوشت:
هنوز یادمان نرفته که یک سال پیش در چنین روزهایی آقای رئیس جمهور در جمع مردم همدان گفته بود، «الان یک دلار آمریکا 900تومان هم نمیارزد»، حال چه شده که قیمت دلار به 3500 تومان رسیده ولی صدایی از دولت به گوش نمی رسد.
دقیقاً یک سال پیش در چنین روزهایی (13 مهر 90) بود که دلار به قیمت بی سابقه 1250 تومان رسید و آقای احمدی نژاد رئیس جمهور در جمع مردم همدان به بحث بازار ارز و فعالیتهای عدهای در این بازار اشاره کرده و گفته بود: “در بازار ارز نیز این کار را (اخلال در بازار) میکنند. ما آنقدر ذخیره ارزی داریم که تمام نیازهای کشور، تمام واردات کشور و مسافرتهای کشور را به خوبی انجام دهیم، به خدا اگر این زشتکاریها و خودخواهیها نباشد قیمت ارز باید پایین بیاید. الان یک دلار آمریکا در اقتصاد ما به اندازه 900 تومان هم نمیارزد. آنها وارد میشوند و هرچه بانک مرکزی میریزد میخرند و فضاسازی میکنند و میگویند قیمت ارز باید بالا برود چرا؟”. یک سال از این ماجرا گذشت و اکنون دلار به قیمتهایی رسید که هیچ کس تصور نمی کرد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار شهریورماه هیات دولت یکی از مهمترین مشکلات اقتصادی را «افزایش نرخ تورم و کاهش قدرت خرید مردم» ارزیابی کردند و فرمودند«آنچه که به نظر من مهم است، این است که براى قشرهاى ضعیف، مشکلات اقتصادىاى وجود دارد؛ این را باید برطرف کنید. حالا بخشى از این مشکلات، ناشى از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهاى گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئلهى گرانى و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید.»
بزرگترین آسیب اقتصادی افزایش حدود سه برابری نرخ دلار در یک سال گذشته (از 1250 تومان به حدود 3500)تومان کاهش شدید قدرت خرید مردم است؛ به طوری که بازار تمامی کالاهای داخلی و خارجی را تحت تاثیر قرار داده و قیمت کالاهایی که حتی یک دلار هم خرج آن نشده است، هر روز به بهانه افزایش قیمت دلار گران تر می شود.
در چنین شرایطی از مسئولان عالی اقتصادی و اجرایی کشور و در راس آنها جناب آقای رئیس جمهور باید این سوال را مطرح کرد که قیمت دلار چقدر باید بشود تا آنها یک راه چارهای بیابند و از وضعیت سکوت و یا بعضاً وعده و وعیدهای مکرر خارج شوند.
نمی خواهیم به گمانه زنی هایی که هر روز درباره نرخ ارز و سکه و دلایل گرانی آن از جمله درآمدزایی برای دولت منتشر می شود، اعتنایی کنیم ولی نشانههای زیادی وجود دارد که این گمان ها را به یقین نزدیک تر می کند و این ظن را تقویت می کند که در دولت جریانهایی وجود دارند که بر خلاف رویه اصولی دولت حرکت می کنند و با در پیش گرفتن سیاستهای غلط( به عمد یا غیر عمد )چنین التهابی را در بازار ارز ایجاد می کنند.
سال 84 که آقای احمدی نژاد از داخل یک محیط علمی و دانشگاهی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، اداره اقتصاد کشور به صورت علمی و دقیق و با بکارگیری همه ظرفیتهای علمی کشور انتظاری بی مورد نبود، ولی به مرور عملکرد ها رویه دیگری را نشان داد و به نظر می رسد که حلقه علمی و کارشناسی رئیس جمهور در پرداختن به مسائل اقتصادی کشور هر روز تنگ تر می شود و از ظرفیت بزرگی که در جامعه اقتصاددانان کشور وجود دارد، استفاده نمی شود.
هر چند دشمنان این مروز و بوم سعی میکنند از این فضای مه آلود بازار ارز و سکه برای القای گسست در بدنه مدیران ارشد کشور استفاده کنند، مسئولان و جناب آقای رئیس جمهور باید با ورود جدی به موضوع و جلوگیری از برخی سیاستهای غلط اقتصادی که در تعدادی از دستگاه ها و شاید جریانهای خاص پیگیری می شود، مانع سوء استفاده دشمنان و نارضایتی مردم از این مساله شوند.
گفتوگوی مسئولان و رئیس جمهور با مردم و در میان گذاشتن مسائل و مشکلات به همراه توصیه هایی به مردم برای برون رفت از این معضل، کمترین کاری است که باید در اداره چنین شرایطی انجام شود.
اگر مسئولان اجرایی کشور صادقانه با مردم مسائل را در میان بگذارند، حتما این مردم که در سخت ترین شرایط کشور از جمله جنگ تحمیلی و صحنههای پر خطر دیگر نظام را تنها نگذاشتند، امروز هم می پذیرند که نباید با هجوم به بازار، به افزایش قیمت کالاها دامن بزنند، قبول می کنند که تشدید تقاضا برای دلار در این شرایط خود به گرانی بیشتر دلار دامن می زند و گرانی کالاها و کمتر شدن قدرت خریدشان را درپی دارد. تردید نمی کنند که خرید کالای ایرانی که دلار کمتری خرج آن شده است، به اقتصاد و اشتغال فرزندان خودشان کمک می کند و به جان و دل می خرند همه مشکلاتی را که دشمنان این ملت برای آنها به ارمغان آورده اند.
جناب آقای رئیس جمهور که روزگاری برای اجرای قانون هدفمندی یارانهها همه دستگاههای دولتی و حتی غیردولتی را به خط کرده بود و همه هم پذیرفتند که باید برای این اصلاح اساسی همدل باشند و همراهی کنند، امروز هم باید تکانی به این دستگاه های نظارتی بازار بدهد؛ دستگاههایی که گویی در تعطیلات بسر می برند؟! چرا در این شرایط خبری از مسئولان بازرسی و نظارت، سازمان حمایت و سازمان تعزیرات حکومتی و از این قبیل در بازار نیست و چرا باید مردم هر روز شاهد گرانی انواع کالاها در بازار به بهانههای واهی باشند؟
امروز قرار است رئیس جمهور در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی حاضر شود و به سوالات رسانهها که زبان گویای مردم هستند، پاسخ دهد. انتظار می رود صحبت های ایشان آب سردی باشد بر آتشی که در بازار ارز و سکه افروخته شده و پایانی باشد بر التهابی که دشمنان برای آن نقشه ها کشیدند.