مسئول اول قرارداد مشکوک روی تاتامی!
موضوع اختصاص 35 درصد از درآمد بلیت فروشی بازی ها لیگ برتر به شرکتی که انحصار فروش بلیت ها را تا 11 سال در اختیار گرفته است بدل به موضوعی تازه برای بحث در محافل فوتبالی شده است.
ورزش سه: این کارمزد عجیب و غریب در شرایطی مشمول این شرکت شده که آنها مخارج چندان عجیب و هزینه بری برای پوشش عملیات فروش بلیت در ایران ندارند و از این جهت شاید مستحق برخورداری از این درآمد نباشند. در این اثنا و در شرایطی که سازمان لیگ برتر فوتبال ایران درباره این اتفاق سکوت کرده و مسئولیت آن را متوجه کفاشیان می کند؛ فدراسیون فوتبال هم در گفت وگویی از امیر عابدینی در این باره به نرمی وعده تصحیح قرارداد را داده است. به گفته ایشان مسئول انعقاد این قرارداد محمد درخشان رئیس جدید فدراسیون جودو است که در دوره ریاست علی کفاشیان سال ها مدیر کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال بود. او کسی است که قراردادهای دیگری مثل جیووا و آل اشپورت را در کارنامه دارد که به این دو قرارداد هم سوال های زیادی وارد بوده اما رسانه ها و نهادهای مسئول کمتر تلاشی برای انتشار این قراردادها و بحث درباره آن انجام داده اند. درخشان که با حضور در مناصب مختلف دولتی از جمله معاونت پارلمانی وزارت ورزش به واسطه دوستی با کفاشیان به فدراسیون فوتبال آمد پس از حذف کفاشیان از گردونه انتخابات ریاست به فدراسیون جودو بازگشته، او دو روز پیش در انتخابات فشرده آرش میراسماعیلی را شکست داد تا دوباره رئیس فدراسیون جودو بشود و برای قهرمان های آن رشته برنامه بریزد. او حالا پستی در فوتبال ندارد و بعید هم هست که در صورت انجام مصاحبه، خطایی را به گردن بگیرد. سوالی که درباره این قرارداد وجود دارد و البته آن را می شود به اکثر قراردادهای منعقده در فوتبال ایران تعمیم داد این است که چرا قراردادی که امروز با یک برنامه تلویزیونی و 4 سوال ساده غیرمنطقی جلوه می کند در جلسات و نشست های اداره کنندگان فوتبال ایران هرگز مورد تشکیک و بازبینی قرار نگرفته بود؟(به یاد بیاورید حق با شماست های بهروان را در برنامه نود که تلخ و آزاردهنده بود) . سئوال اصلی این است که مگر نه اینکه با حذف موضوع حق پخش تلویزیونی و البته عدم بازپرداخت مبالغ قرارداد مالی تبلیغات محیطی در دو سال گذشته تنها ممر درآمد طبیعی فوتبال که باید از سوی برگزارکنندگان به باشگاه ها برسد، همین رقم بلیت فروشی است؟ اگر پاسخ مثبت است ، پس چگونه 35 درصد از این درآمد به شرکت مجری فروش بلیت می رسد؟ آیا حجم در آمدها و گردش مالی آنقدر بالاست که کسی متوجه این خطا نشده یا همه چیز به اهمال مدیران برمی گردد؟ راستی خود باشگاه ها در این باره چرا هرگز اعتراضی به زبان نیاورده اند؟ فدراسیون علی کفاشیان که 8 سال با جنجال های مختلف و به واسطه حمایت مستقیم هیات های فوتبال به عمر خود ادامه داد، هرگز ریز درآمد خود را منتشر نکرده و در اختیار افکار عمومی قرار نداده است تا بتوانیم درباره شکل اداره فدراسیون و نحوه خرج منابع به جمع بندی برسیم. اما اگر کسی امروز ادعا کند که در دوران 8 ساله کفاشیان، علامت سوال های بیشماری درباره سلامت مالی اداره کنندگان فوتبال وجود دارد آیا کسی هست که بتواند پاسخ مستدلی به مدعی بدهد؟ هنوز به یاد داریم که در مجمع سه سال پیش فدراسیون، موضوع بودجه بندی در فدراسیون چگونه با اشتباهاتی فاحش و سرفصل های عجیب در اختیار اعضای مجمع قرار گرفته بود. راستی آقای عابدینی که آن روز منتقد شماره یک فدراسیون و نحوه هزینه کرد غیرشفاف سالیانه آن بود حالا هم همان موضع گذشته را دارد یا برشی از کیک قدرت و حضور در کابینه تاج و کفاشیان برای وی کافی بوده است؟ ورزش سه از امروز آمادگی خود را برای ادامه این بحث که شاید به اندکی شفافیت در فوتبال ایران بیانجامد اعلام می کند. با ذکر این نکته که قدیمی ترین فدراسیون فوتبال جهان دیشب سرمربی خود را به علت تخلف مالی از کار برکنار کرد، به یاد بیاوریم که از این اتفاق ها هرگز در ایران رخ نخواهد داد چراکه دیرزمانی است حساسیت در این باره به حداقل رسیده است.
نگاه کارشناس: موضوع ایجاد زیرساخت برای بلیت فروشی الکترونیکی برای باشگاه ها که از سوی شرکت مجری اتفاق افتاده قابل تقدیر است و طبعا یک شرکت خصوصی برای پیش برد یک پروژه بزرگ به منافع مالی می اندیشد و طبعا عقد قرارداد اتهامی را متوجه این شرکت نمی کند. نکته مهمتر به ثمر نشستن تصمیمی است که به این سادگی ها هم گرفته نشده چراکه در زمان رای آوردن طرح الکترونیکی شدن بلیت بسیاری از نهادها مخالف این ماجرا بودند. فدراسیون فوتبال باید به طور رسمی در این باره اطلاع رسانی کرده و درباره میزان درآمد و نحوه توزیع آن شفاف سازی کند. این را هم به خاطر داشته باشید که موضوع بلیت فروشی و نحوه توزیع درآمد آن حداقل 4 دهه است که از چالش های باشگاه داری در ایران محسوب می شود. نقطه ضعف اصلی در این زمینه نبود زیرساخت های مشابه کشورهای صاحب فوتبال در این حوزه است. اگر باشگاه های ما برای انجام بازی نیازمند فضاهای عمومی نبودند این مشکل به سادگی قابل حل بود.