سرنوشت سیاه یک زن زندانی
وطن امروز نوشت:
به چه جرمی در زندانی؟
خرید و فروش موادمخدر.
سن زیادی نداری، کی ازدواج کردی که 4 بچه داری؟
شوهرم دوست شوهرخواهرم بود، 12 ساله بودم که به خواستگاریام آمد. خودش 19 ساله بود، خانوادهام موافق بودند و من هم مخالفتی نکردم.
همسرت چطور معتاد شد؟
دوستی
داشت که از کرمان به خانه ما میآمد و موادفروش بود و گاهی در خانه ما
بافور میکشید. یک بار گفت بده یک پک هم من بزنم، همین یک پک شروع اعتیادش
بود.
شوهرت سابقه دارد؟
2 یا 3 سابقه برای مواد دارد.
خانواده شوهرت ناراضی نبودند؟
آنها نمیخواستند من عروسشان باشم، به همین دلیل رابطه خوبی با من نداشتند.
خانواده خودت چطور؟
پدر
و 4 برادرم به خاطر مواد در قزلحصار زندانی هستند و تنها خواهرم معتاد
نیست. مادرم نیز معتاد است اما به زندان نرفته و در خانه است. پدرم تریاک
میکشید اما بعدها به سمت کراک و شیشه رفت. این اواخر شوهرم هم با آنها
مواد میکشید، هر وقت هم که توهم شیشه به سراغش میآمد به من بدبین میشد و
میگفت با کسی ارتباط داری. کتک میخوردم و اعتراض هم که میکردم
خانوادهام را به رخم میکشید.
خودت به سمت مواد رفتی؟
من
مصرفکننده مواد نبودم. بچه آخرم را باردار بودم که شوهرم به زندان رفت.
پدر و برادرانم هم زندان بودند. کسی را نداشتم تا در سیر کردن شکم بچههایم
کمکم کند، از روی نداری به حرف شوهرم گوش دادم. او به من گفت سراغ یکی از
دوستانش بروم. دوستش به من مواد میداد و من خرد میکردم و میفروختم.
چه مدت این کار را میکردی؟
2 ماه.
چه مقدار مواد همراه داشتی که دستگیر شدی؟
10 گرم کراک و 10 گرم شیشه.
چه حکمی صادر شد؟
7 سال زندان و 5 میلیون جریمه.
از کی زندان هستی؟
7
ماهی میشود، البته 2 ماه پیش شوهرم با 2 تا از بچهها به دیدنم آمدند.
دختر کوچکم را به من داد تا از وی در زندان مراقبت کنم. آنجا با شوهرم
دعوایم شد. من اعصابم خرد است و به وی گفتم نمیتوانم از بچه مراقبت کنم
اما وی لجاجت کرد. دعوای سختی کردیم و ماموران شوهرم را بیرون بردند. وقتی
مرا میبردند یک بسته مواد روی زمین سالن ملاقات دیدم، آن را برداشتم که در
همان لحظه یکی از زنان کارمند مرا دید و دستگیر شدم.
شوهرت برایت آورده بود؟
من
معتاد نیستم تا حالا هم مواد نکشیدهام. خودشان دیدند که دعوایمان شد.
شوهرم آدمی نیست که بخواهد برایم مواد بیاورد. میدانم برای یک زندانی دیگر
است ولی از دستش افتاده و من برداشتم.
چه مقدار بود؟
2 گرم و 70 سانت شیشه.
چه حکمی برایت بریدند؟
5 سال دیگر حبس و 800 هزار تومان جریمه.
شوهرت آزاد است؟
با
آنکه شوهرم در زندان بود یک بار هم پایم را کج نگذاشتم اما شنیدهام وی با
زنان دیگری در ارتباط است، حتی یکبار هم به بچهها سرنمیزند.
پس 10 سال در زندانی؟
شاید
عفو بخورد اما جریمهها را نمیدانم چطور پرداخت کنم، کسی را ندارم که
کمکم کند، با این حال از زندان راضی هستم؛ اینجا کلاسهای آموزشی میروم
حتی کار با کامپیوتر را یاد گرفتهام.