چارچوب آزادی بیان و قلم در کلام امام خمینی(س)
من در نجف هم که بودم، در مصاحبهای که از لوموند (۱) آمدند کردند، گفتم به آنها که وضعمان چه جوری است. خودمان از اینهایی که دارای کذا و کذا هستند حساب میکشیم و حسابهایشان را رسیدگی میکنیم. اسلام اینطور نیست که همچو اجازه بدهد که این دسته آنطور، و آن دسته آنطور، ابداً اسلام همچو اجازهای نداده. اینها باید حسابهایشان کشیده بشود، اینها اصلاً حساب نداشتند با اسلام. رباخوارها باید حسابشان کشیده بشود در موقعش، البته حالا هم میکنند، اما باید به طور صحیح بشود. در هر صورت، شما متوجه باشید به اینکه ما میدانیم این گرفتاریها را. و من میدانم که در بعضی از جاها چه میشود.
عصر خبر: شان فقیه در حکومت اسلامی یکی از مباحثی است که همواره مد نظر و مورد تاکید رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران بوده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آستان، کم شدن فاصله طبقاتی و چارچوب آزادی بیان و قلم نیز از دیگر مقوله هایی است که امام راحل به آن توجه ویژه داشتند.
امام خمینی(س) در سوم آبان 1358، در قم در جمع پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بابل در خصوص این مقولات سخنرانی کردند.شرح این سخنرانی در زیر آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ریشه مشکلات انقلاب
من این چیزهایی که شما خواندید نه اینکه دفعه اول بوده است که میشنوم. ما از اول که این انقلاب بحمدالله به آن پیروزی نِسبی رسید، و سی و پنج میلیون جمعیت از حبسها بیرون آمدند و بیرون ریختند، و بعد از اینکه از آن جهتِ هَجْمهای بیرون آمدند، به فکر خودشان افتادند و توجهشان از نهضت کم شد و به فکر گرفتاریها افتادند، تقریباً هر روز چندین مرتبه یا در کاغذها میخوانیم یا در صحبتها میشنویم. نه این است که ما غافل باشیم از این مسائل، این مسائل معلوم است. و شما میدانید که اقلاً – وقتی صرف نظر از دوهزار و پانصد سال بکنیم – در این پنجاه و چند سال، برنامه این بوده است که وضعیت ایران را به آشوب بکشند، به تباهی بکشند؛ یعنی همه چیز ما را از بین ببرند.
کشاورزی را که خود شماها مطّلع بر آن هستید میبینید که چه به روزش درآوردند به اسم اصلاحات. و همه چیز را، همه جا را، عقب مانده نگه داشتند؛ که الآن از هر جا که میآیند هر گروهی که میآیند، میگویند که آنجایی که ما هستیم از همه جا بدتر است! از کردستان همین حرف را میزنند، از بختیاری همین حرف را میزنند، از بلوچستان همین را میگویند، از خوزستان همین را میگویند؛ و برای این است که در همه جا این حرفها هست.
این عقب افتادگیها و نگه داشتن مردم در فقر و فاقه و بردن ذخایر ملت و دادن به دشمنهای اسلام به طور رایگان، تقریباً این مسائل را پیش آورده است. و مسائل هم بیشتر از اینهاست که شما میگویید. شما یک مقدارش را البته گفتید، لکن میدانید که بیشتر از اینهاست.
نیازمندی رفع مشکلات به زمان و آرامش
یک مملکتی که اولاً جمعیت سی و پنج میلیونیش یکدفعه از اختناق بیرون آمده و آزاد این تقریباً بعد از آزادی، همه برای خودشان حق قائلاند که در همه مسائل دخالت کنند. و باید هم بکنند. خوب، مسائل مسائل خودشان است. لکن باید فکر این هم بکنند که آیا این مسائل که ذکر میشود همهاش قابل حل است به این زودیها؟ این خانه نداری مردم، این فقر و فلاکت مردم، این زاغه نشینی مردم، این عقب ماندگی اقتصاد، این فاسد شدن رژیم، کار کردن و – عرض میکنم – کشاورزی، و امثال ذلک، اینها قابل این است که یک دولتی، یک مثلاً جمعی، بتوانند این را به این زودیها به حال صحیح برگردانند؟ این البته وقت لازم دارد. از آن طرف هم که شما میبینید که مهلت نمیدهند به دولت، مهلت نمی دهند به ما که بتوانیم با یک فراغیِ فکر، این مسائل را درست بکنیم. آشوب بپا میکنند. خوب، در یک کردستانی که آشوب هست، زد و خورد هست، و دائماً فتنهگری هست، میشود در آنجا حالا اسفالت بکنند؟ در نظر بگیرند اسفالتش بکنند؟ خوب، جنگ است؛ در یک حال جنگ نمیشود که اسفالت کرد؛ نمیشود که خانه سازی کرد؛ نمیشود که کارهای عمرانی کرد. در حالی که دامن دارند میزنند به اینکه مردم را مأیوس کنند از این مسائل. باز مردم را میخواهند کنار بزنند، مأیوس بکنند، تا اینکه آن قدرتی که میتواند کارها را انجام بدهد – و آن قدرت ملت است – متشتت بشود، و مأیوس بشود و نتواند کار بکند. باید همه این امور را در نظر گرفت.
نفی اتهام ناروا
این مسائلی که گفتید بسیاریش در دست مطالعه است که انجام بدهند. همین دیروز، که بعضی از آقایان اینجا بودند، راجع به بعضی از مسائلی که گفتید با من صحبت کردند و عرض میکنم که – بناست که مطالعه کنند و عمل بکنند. شما خیال نکنید که ما به فکر نیستیم – ما – میبینید که الآن همه اینجا هستند و مسائل خودشان را میگویند؛ و بعد از شما هم باز یک دسته دیگر هستند؛ بعد از آنها هم باز یک دسته دیگر هستند. و ما باید بالای پشت بام برویم با مردم تماس بگیریم، پایین و اینجا، در عین حال میبینید که آنهایی که میخواهند مفسده کنند میگویند که اصلاً کسی با فلانی ملاقات نمیکند! الآن شما که اینجا هستید، آنها نشستهاند با قلم خودشان میگویند که با فلانی اصلاً کسی ملاقات نمی کند. یک کانال دارد، و آن هم مثلاً بعض از اهل علم هست! در صورتی که من از صبح که پا میشوم – که شما میدانید خوب، من سنم هشتاد سال است – از صبح که پا میشوم تا ظهر – که گاهی وقتها نماز ظهرم یک قدری عقب میافتد – با مردم مختلف، با اشخاص مختلف، با زنها، با مردها، با اهل علم، با غیر اهل علم، طوایف مختلف با من صحبت میکنند و حرفهایشان را میزنند. همین طور که شما دارید میگویید، شما حرفهایتان را زدید. اینها که میگویند که فلانی کسی با او ملاقات نمیکند، نظرشان این است که به مردم حالی کنند که فلانی نمیتواند کار بکند، برای اینکه هیچ اطلاع از هیچ جا ندارد! آدمی که هیچ اطلاع از جایی ندارد خوب، نمیتواند یک کاری انجام بدهد. در صورتی که من از همه جاها مطلعم. الآن مسائلی که آقا راجع به کردستان گفتند من مطلع بودم. آن مسائل را بیشترش را مطلع بودیم.
هشدار نسبت به فاصله طبقاتی
و مسائلی که شما الآن [مطرح] کردید مسائلی است که مکرر صحبت شده است. عرض میکنم که در فکر هستیم، و شما مطمئن باشید که اسلام برای مستضعفین است. من اشخاصی که سرمایه دار بودند، اشخاصی که عرض میکنم کارخانه دار بودند، مکرر اینجا جمعیتشان گاهی آمدند، من با آنها صحبت کردم گفتم به اینکه نمیشود اینطور که یک دستهای آنطور زندگی بکنند و حتی برای سگهایشان اتومبیل داشته باشند؛ و یک دسته دیگر توی این زاغهها باشند که هر ده نفرشان توی سوراخی. این اصلاً قابل تحمل نیست.
و من اعلام خطر کردم به آنها، گفتم اگر خدای نخواسته یک وقت در متن اسلام انفجار پیدا بشود – یک وقت این است که در زمان طاغوت یک چیزی واقع میشد، خوب، میگفتند طاغوت است، و ماها هم به آنها میگفتیم که ان شاء الله اسلام اگر تحقق پیدا بکند، کارها ان شاء الله درست میشود، و حالا هم همان معنا را میگوییم، یک وقت این است که در اسلام خدای نخواسته یک یأسی پیدا بشود، برای خاطر اینکه ما نتوانیم این اشخاص فاسد را بِکشیم یک قدری پایین، و این مستضعفین را یک قدری بالا و به هم نزدیکشان بکنیم – اگر یک انفجاری پیدا بشود با یأس از اسلام، هیچ قدرتی نمیتواند خاموشش کند. و این خطری است برای این طبقهای که به فکر نیستند. من به آنها نصیحت کردم. حالا هم به همه کسانی که دارای اموال زیاد هستند نصیحت میکنم که شما فکر بکنید، بدانید که اگر خدای نخواسته این جمعیت مأیوس بشوند، انفجار در آنها پیدا بشود، همه شما و همه ما از بین خواهیم رفت. باید فکری بنشینید بکنید خودتان، خودتان فکر بکنید، البته آنها فکر نکنند، ما فکر میکنیم، اینطور نیست که ما فکر نکنیم. ما با وجوه شرعیه، با ولایت الهیه با آنها عمل میکنیم.
ثروتمندان رباخوار
من در نجف هم که بودم، در مصاحبهای که از لوموند (۱) آمدند کردند، گفتم به آنها که وضعمان چه جوری است. خودمان از اینهایی که دارای کذا و کذا هستند حساب میکشیم و حسابهایشان را رسیدگی میکنیم. اسلام اینطور نیست که همچو اجازه بدهد که این دسته آنطور، و آن دسته آنطور، ابداً اسلام همچو اجازهای نداده. اینها باید حسابهایشان کشیده بشود، اینها اصلاً حساب نداشتند با اسلام. رباخوارها باید حسابشان کشیده بشود در موقعش، البته حالا هم میکنند، اما باید به طور صحیح بشود. در هر صورت، شما متوجه باشید به اینکه ما میدانیم این گرفتاریها را. و من میدانم که در بعضی از جاها چه میشود.
1- روزنامه فرانسوی لوموند. مصاحبه با امام در نجف توسط آقای «اریک رولو» مفسر و خبرنگارمعروف روزنامه لوموند صورت گرفت، و این نخستین مصاحبه یک روزنامه خارجی با امام خمینی به شمار میرود.
منبع: صحیفه امام جلد ده ص 345