چهار راهکار برای انتخاب رئیس بعدی فلسطین
ساکنان سرزمین اشغالی فلسطین امروزه به شخصیت رئیس بعدی فلسطین فکر می کنند، به این دلیل که رئیس کنونی دورانش به سر آمده است و دیگر قادر به کاری نیست. بنابراین، رئیس آتی فلسطین چه کسی خواهد بود؟ مردم فلسطین چه گزینه های در این خصوص دارند؟
خبرگزاری قدس: نویسنده: دکتر فایز ابو شماله
(گزینه اول)راهکار اول بر هماهنگی میان دولت مصر و امارات متحده عربی و نقش این دو کشور در کمیته چهارجانبه عربی استوار است. این راهکار محمد دحلان یا یک شخصیت نزدیک به او را برای پست ریاست تشکیلات خودگردان ترجیح می دهد. این گزینه با مجموعه روابط فلسطینی، عربی و منطقه ای گروه خورده است. این امر خارج از وضعیت عمومی جهان عرب نیست که میان بهار عربی و “قحطی سیاسی” سرگردان است. این رویکرد چیز تازه ای نیست و بر ممانعت از مقاومت مسلحانه در برابر اشغالگران اسرائیلی پافشاری خواهد کرد و به همکاری امنیتی با آنها ادامه خواهد داد، اما با رکود سیاسی کنونی در فلسطین مخالف است و به تحرکاتی در چند جهت اقدام خواهد کرد، از جمله در محور آشتی ملی. همچنی تلاش خواهد کرد که به راه حلی سیاسی با “اسرائیل” بر اساس طرح صلح عربی برسد.
(گزینه دوم)راهکار دوم همان دیدگاه اسرائیل است و بر رها کردن وضعیت در فلسطین در سایه حضور رئیس کنونی آن استوار است تا این وضعیت به لبه پرتگاه برسد و آن وقت به شیوه ای مناسب و اسرائیلی پسند مهار خواهد شد. این گزینه بر تجزیه تشکیلات خودگردان فلسطینی در مرحله آتی و نبود رهبری یکپارچه برای ملت فلسطین تاکید دارد. همچنین طبق این سیاست، کرانه باختری چند پاره خواهد شد و به مناطقی تقسیم می شود که هر منطقه تحت حاکمیتی محلی و خیالی قرار می گیرد که موجودیت شان و بقایشان به کمک “اسرائیل” بستگی دارد و در راستای طمع ورزی های سیاسی رژیم صهیونیستی برای الحاق منطقه “جیم” در کرانه باختری به فلسطین اشغالی 1948 با هدف تمرکز بیشتر بر مساله مهار ساکنان شهرهای بزرگ این منطقه کار خواهند کرد و در این راستا هم منافع مالی کلانی را به دست خواهند آورد. این راهکار با مقاومت برخورد بسیار شدیدی خواهد کرد و تمام تلاشش صرف نابودی آرمان فلسطین می شود.
(گزینه سوم)راهکار سوم قانونی و متکی به قوانین فلسطینی است که تاکید می کند در صورت درگذشت یا کناره گیری رئیس فلسطین، رئیس مجلس قانونگذاری تا زمان برگزاری انتخابات جانشین موقت وی است. این گزینه نتایجی تضمین نشده دارد و چه بسا نتیجه آن قرار دادن جنبش حماس در راس امور باشد و در این صورت کودتایی در سیاست فلسطین و تحولات عمیقی در ساختار جامعه فلسطین ایجاد می کند که از راهکار مقاومت برای آزادی فلسطین حمایت می کند و مانع اصلی هر گونه راه حل مرحله ای است. این گزینه خوشآیند خیلی از کشورهای عربی نیست و اسرائیل و آمریکا نیز به آن رضایت نمی دهند. موفقیت این گزینه به خود ملت فلسطین بسته است که همچنان در میان توطئه ها محاصره است و خیلی ها با طمع ورزی هایشان گلوی این ملت را می فشارند تا آن را از بین ببرند.
(گزینه چهارم)گزینه چهارم همان راهکار محمود عباس و اعضای کمیته مرکزی جنبش فتح است که از یک سو بر ناکام گذاشتن مداخلات عربی برای معرفی دحلان و از سوی دیگر بر دور زدن جنبش حماس متکی است. این جنبش خواهان اعمال قانون در این خصوص است. (همان گزینه سوم که به آن اشاره شد)این راهکار چهارم (محمود عباس و کمیته مرکزی فتح) تنها زمانی محقق می شود که کنگره هفتم جنبش فتح سریعا برای انتخاب معاون برای محمود عباس برگزار شود تا در صورت هر گونه اتفاق ناگهانی برای رئیس تشکیلات خودگردان، با توسل به حکم (قابل پیش بینی) دادگاه قانون اساسی جانشین وی شود. این گزینه بر تداوم وضعیت کنونی فلسطین طی چند سال آینده، ادامه همکاری امنیتی با اشغالگران، محاکمه لفظی شهرک سازی و مشغول شدن به مذاکرات وهمی تاکید دارد ؛ مذاکراتی که هیلاری کلینتون آن را بر رکود سیاسی ترجیح می داد.چهار گزینه یاد شده با زمان سر جنگ و دعوا و با هم نیز سر نزاع دارند. در پشت پرده سیاست نیز هر چهار گزینه با مجموعه ای از بلوک بندی ها، دیدارها، کنفرانس ها، همایش ها و ارزیابی ها نه فقط در فلسطین بلکه در خارج از آن و در چند جهت در مقابل هم صف آرایی کرده است. رژیم صهیونیستی زیاد خودش را به این وضعیت فلسطین که گرفتار اختلافات و چنددستگی است، مشغول نمی کند، بلکه آنچه این رژیم را به خود مشغول کرده است، الحاق کرانه باختری به فلسطین اشغالی است. آیا با این وجود، همه فلسطینیان فراتر از مصالح شخصی و گروهی به مصلحت عالی ملی توجه خواهند کرد؟