آيت الله سید حسن خمینی در دوران پسا هاشمی
او اکنون از نظر برخی تصمیم سازان و نظریه پردازان از جمله معدود افرادی است که می تواند در کنار برخی دیگر از سیاسیون نزدیک به مشی آیت الله هاشمی، برای پرشدن جای آیت الله در معادلات تعیین کننده سیاسی برای طیفی که از سال 92 تا امروز در یک ائتلاف به سر می برند ایفای نقش کند.
عصر خبر : بیت امام سالهاست که از حاشیه سیاست وارد متن سیاست شده است، نگاههای سیاسی به بیت امام و مشخصا سیدحسن خمینی متفاوت از سالهایی است که او فقط گهگاه به استقبال سیاسیون در حرم میرفت، او حال یکی از مردان سیاستورز سیاست ایران شده است.
او را می توان در زمره آن دسته از شخصیت های سیاسی قرار داد که از درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی بسیار متاثر شده است. او سال ها همسایه و بالاتر از آن هم نشین آیت الله بود و با درگذشتش اکنون یک حامی بزرگ را از دست داده است. سید حسن خمینی روزهای سختی را آغاز کرده است، سخت تر از همه این سال هایی که منتقدانش بی رحمانه به او تاخته اند. اما همین جا باید این نکته مهم را ذکر کرد؛ «فاز تازه دوران سیاستورزی سیدحسن خمینی شاید درهمین زمانه پس از آیت الله آغاز شود.»
فرزند جماران در مسیر روحانیتسید حسن مصطفوی مشهور به سید حسن خمینی به تاریخ اول مرداد 1351 در قم به دنیا آمده است. پدر و مادرش هر دو از سادات هستند. مادرش سیده فاطمه طباطبایی دختر آیتالله سلطانی طباطبایی از سادات طباطبایی بروجرد است. مادر فاطمه نیز صدیقه نام داشت که فرزند آیتالله سید صدر الدین صدر از مراجع ثلاث و نوه آیتالله حاج آقا حسین قمی از مراجع وقت بود. پدر سید حسن، سید احمد خمینی فرزند سید روحالله خمینی و خدیجه ثقفی دختر آیتالله میرزا محمد ثقفی است.
او دوران کودکی را به تناوب در قم و نجف، در کنار پدر بزرگ مادری، آیتالله سلطانی طباطبایی و پدر بزرگ پدری، یعنی سید روحالله خمینی سپری کرد.
سید حسن دوران تحصیلات ابتدایی را در نجف (مدرسه علوی) شروع میکند و در مدارس ۱۹ دی و پارس (قم) و نیکان تهران ادامه میدهد و نهایتاً این دوره را در مدرسه حبیب ابن مظاهر جماران به پایان میبرد. انتخاب مدرسه اخیر به دلیل ملاحظات امنیتی صورت گرفت. دوره راهنمایی و پایههایی از دوره دبیرستان وی در مدرسه نیکان سپری میشود اما در سال ۱۳۶۶(در سال دوم دبیرستان)، عازم جبهه میشود و در سال ۱۳۶۹ در حالیکه سال چهارم را به طور متفرقه گذارنده بود، دیپلم ریاضی خود را اخذ میکند. در سال ۱۳۶۸ تحصیلات حوزوی خود را شروع میکند و چهار سال بعد روحانی میشود.
ابتدا در مدرسه رضویه و مدرسه کرمانیها مقدمات را خوانده و از سال ۱۳۷۲ به تحصیل در سطوح عالی میپردازد و تمام این مدت را در منزل پدر بزرگ خود سلطانی طباطبایی (قده) میگذارند. دو سال بعد از ورود به حوزه علمیه قم (سال ۱۳۷۰) در مدرسه کرمانیها فعالیت در زمینه تدریس مقدمات را شروع و در مدت ۸ سال کتابهایی نظیر: جامعالمقدمات، سیوطی، مغنی اللبیب و مختصرالمعانی، معالم، شرح لمعه، منطق مظفر را تدریس می کند. از سال ۱۳۷۹ به مدت ۱۰ سال به تدریس سطوح عالی میپردازد. تدریس خارج اصول وی از سال تحصیلی ۹۰-۱۳۸۹ شروع شده و هم اکنون در محل مدرسه دارالشفای قم ادامه دارد.
مرد آرام بیت امام گام به گام به سیاست نزدیک شد
مرد آرام بیت امام بود، گرچه برای مردم او بیش از دیگر نوادگان امام شناخته شده بود اما نامش بیش ازآنکه با سیاست پیوند خورده باشد با مرکز نشر امام، حرم امام و در کل اداره بیت امام همراه بود. مسئولیتی که بنا بر وصیت پدر به سیدحسن رسیده بود و فرزند ارشد سیداحمد خمینی نیز در همه سالهای بعد از پدر تلاش داشت بنا بر وصیت پدربزرگ خود از ورود به فضاهای سیاسی و انتخاباتی پرهیز کند. اما قرار سیاست ایران گویی چندسالی است بر مداری نشسته است که سیدحسن خمینی دیگر از آن چهره صرف اداره کننده بیت امام فاصله گرفته و به متن سیاست پا گذاشته است. آنگونه که با هر انتخاباتی نامش بر سر زبان ها بیفتد، یا دعوت به کاندیداتوری شود یا از نقشش در پشت صحنه تصمیمات سیاسی روایت کنند.
داستان یک نامزدی سید حسن خمینی از نیمه دوم دهه هشتاد به دلیل برخی فعالیت های سیاسی و اجتماعی به یکبار با نقدهای تندی مواجه شد . از همین جا اهل سیاست و تحلیل بیشتر به او خیره شدند. حالا دیگر می شد از نوع مواضع و تحرکات او نوع گرایشاتش را تعیین کرد.
سالهای آخر دهه هشتاد برای او همانقدر سخت شده بود که برای برخی دیگر از سیاسیون انقلابی. تلاش تندروها برای منزوی کردن او، برهم زن سخنرانی هایش یا نقدها و توهین های تند و تیز به او روز به روز بیشتر می شد، سیدحسن اما در همه آن سالها تلاش کرد با سکوت و مدارا از کنار این کنش های تند و تیز بگذرد.
دهه 90 اما گویی قرار بود فاز جدیدی از کنش های سیاسی سیدحسن آقا آغاز شود. هنگامه انتخابات سال 92 که رسید همان روزهایی که اعتدالیونی از چپ و راست بر کاندیداتوری حسن روحانی به توافق رسیده بودند او نیز از مردان میانه روی بود که در پشت صحنه تصمیم گیری های آن روز نقش آفرین شد و در کنار شیخ حسن قرار گرفت تا مردی اعتدالی راهی پاستور شود.
اما یک تصمیم مهم اش به یکباره صورت تازه ای از او میان اهل سیاست پدید آورد. او خواست که برای اولین بار در یک انتخابات شرکت کند.
«امیدوارم سید حسن خمینی کاندیدای خبرگان شود.» این را اکبر هاشمی رفسنجانی گفته بود، ماه ها قبل از اینکه بحث نامزدی خمینی جوان جدی شود. هاشمی رفسنجانی آنگونه که خودش روایت می کرد از مشوقین حضور سید حسن خمینی در مجلس خبرگان بوده است . او البته پیش تر هم یکبار دیگر نام خود را به سید حسن خمینی گره زده بود ؛ آنجا که لقب علامه را به جهت مراتب علمی و فقهی لایق سید حسن خمینی دانسته بود . چند ماه بعد از آن مصاحبه که هاشمی از میل باطنی خود برای نامزدی سید حسن رونمایی کرد در یک دیدار سیاسی خبر نامزدی خمینی جوان اعلام شد.
«خبر دارم كه برادر بزرگوارمان جناب حاج حسن آقاي خميني به تبع دعوتهاي گستردهاي كه توسط گروهها و اقشار مختلف از ايشان صورت گرفته و با توجه به مشورتهايي كه با بزرگان و صاحبان انديشه انجام داده است تصميمشان را گرفتهاند و براي انتخابات خبرگان ثبت نام خواهند كرد.» این خبر را سيدعلي خميني برادر کوچک تر سید حسن اعلام کرد و البته بلافاصله سيد احمد خميني فرزند سيد حسن نيز با انتشار مطلبي در اينستاگرام، نوشت: «عمو علي اعلام كرد: ورود رسمي پدرم در صحنه انتخابات خبرگان. يك دم از حمايت الطاف الهي خالي مباد/صبح است ساقيا قدحي پرشراب كن/دور فلك درنگ ندارد شتاب كن/زان پيشتر كه عالم فاني شود خراب/ما را ز جام باده گلگون خراب كن/خورشيد مي ز ساغر مشرق طلوع كرد/گر برگ عيش ميطلبي ترك خواب كن». حالا دیگر شکی نبود که خمینی جوان تصمیمش را برای ورود به عرصه قدرت رسمی گرفته است. واکنش ها شروع شد .
همانگونه که انتظار می رفت برخی علما و فقها و طیف های متعدد سیاسی و چهره هایی از اهل سیات به استقبال این نامزدی رفتند اما در میان بخشی از اصولگرایان وضع دیگری حاکم بود . طیفی که چند سال پيش در حرم امام شعار ميدادند: «نواده روحا… – سيد حسن نصرا…» حالا بیش از همه معترض این حضور بودند . یک بخش دیگر از اصولگرایان هم البته سید حسن خمینی را نصيحت کردند كه در بازي اصلاحطلبان قرار نگيرد. اما در میان اصولگرایان واكنش سوم هم وجود داشت . ميانه روها یا سکوت کردند یا از این نامزدی حمایت کردند . آنها هرگز دوست نداشتند در افكار عمومي اين انگاره شكل بگيرد كه يادگار امام تنها به يك جناح سياسي تعلق دارد.
چالش آزمونناگهان اما یک اتفاق دیگر رخ داد . شورای نگهبان در بیانیه ای اعلام کرد که برخی از نامزدهای انتخابات باید در آزمون فقهی این شورا شرکت کنند . در مواردی که شورای نهگبان ذیل نامه خود آورده بود می شد استنباط کرد که سید حسن خمینی هم برای حضور در انتخابات باید آزمون دهد. هر چند که حامیان او معتقد بودند که خمینی جوان یک مجتهد است و نیازی به آزمون نیست. شاید همین عقیده بود که موجب شد خمینی جوان روز امتحان خبرگان ، کلاس درسش را تعطیل نکند تا برای آزمون راهی تهران شود. موضوعی که برخی مخالفان البته آن را جور دیگری دیدند :«امتحان نداده تا بهانه ای برای عدم حضور در انتخابات و فشار حامیانش داشته باشد.» هر چه بود آن انتخابات با همه اتفاقات پیرامونی اش بدون حضور سید حسن خمینی برگزار شد. او مجوز حضور در انتخابات را دریافت نکرد تا اولین حضور رسمی او در انتخابات اینگونه با در بسته مواجه شود.
سید حسن خمینی در دوران پسا هاشمی سید حسن خمینی اما حالا که هاشمی رفسنجاین دیگر در قید حیات نیست با یک وضعیت متفاوت مواجه شده است . برخی او را حلقه وصل مناسبی می دانند برای دورانی که فراق آیت الله هاشمی ممکن است برخی همچسبی های سابق را در وضعیت جدایی قرار دهد. او اکنون از نظر برخی تصمیم سازان و نظریه پردازان از جمله معدود افرادی است که می تواند در کنار برخی دیگر از سیاسیون نزدیک به مشی آیت الله هاشمی، برای پرشدن جای آیت الله در معادلات تعیین کننده سیاسی برای طیفی که از سال 92 تا امروز در یک ائتلاف به سر می برند ایفای نقش کند. این ایده در حالی بیان می شود که سید حسن خمینی در میان اصلاح طلبان با وضعیت پذیرش تقریبا عمومی مواجه است و البته مورد حمایت بخش های مهمی از اعتدالگرایان نیز هست.
شاید اگر او میل به فعالیت سیاسی در این سطح داشته باشد و برای پذیرش او هم در آن بخش مورد اشاره سیاست سازی صورت گیرد آن وقت او با حضور در چنین جایگاهی دارای وجهه کاریزماتیک نیز بشود. برخی می گویند او شاید در انتخابات میان دوره ای خبرگان نامزد شود اما نه به نظر او برنامه ای دیگر دارد . او دیکر بنا ندارد سیاست را از همان جای قبلی کلید بزند. می خواهد میان تصمیم سازان باشد. حالا سوال مهم این است؛ آیا ممکن است سید حسن خمینی به یک باره به پدیده این روزهای سیاست ما تبدیل شود ؟