نفرين كردن آمريكا شرعاً حرام است!
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، اخبار ویژه روزنامه های امروز یکشنبه را در اینجا می توانید بخوانید:
روزنامه کیهان:
نفرين كردن آمريكا شرعاً حرام است!
شيخ
عبدالعزيز بن عبدالله آل الشيخ، مفتي و رئيس هيئت كبار العلماي عربستان
سعودي در واكنش به مطالب ضد آمريكايي مطرح شده در شبكه هاي اجتماعي در
عربستان پس از طوفان سندي مدعي شد: مسلمانان بايد از اين حوادث طبيعي عبرت
بگيرند، نبايد عليه همه دعا كرد چرا كه بين آنان مسلمانان بسياري هستند و
اين دعا به نفع مسلمانان نيست و حرام شرعي به شمار مي آيد.
تظاهر
مفتي كل عربستان به انسان دوستي و حمايت از مسلمانان آمريكا در حالي است كه
وي تاكنون فتواهاي بسياري را عليه مسلمانان منطقه به ويژه شيعيان جهت
تكفير آنها صادر كرده است. شيخ عبدالعزيز بن عبدالله در يكي از اين موضع
گيري هاي متناقض در اظهاراتي عليه حزب الله لبنان، مدعي شد كه گروه هايي كه
در لبنان، نمادهاي اسلامي را برافراشته اند، دشمنان اسلام هستند.
مفتي
كل عربستان همچنين با حمله به شيعيان، ادعا كرد كه برپايي عزاداري براي
سالار شهيدان مغاير با شرع خدا و اسلام است. شيخ عبدالعزيز در يكي ديگر از
فتواهاي عجيب خود، تظاهرات گسترده مردمي در كشورهاي عربي و اسلامي براي
اعلام همبستگي با مردم مظلوم و تحت محاصره فلسطين در نوار غزه را اقداماتي
جنجال برانگيز و هرج و مرجي بي فايده خوانده است.
وقتي راديو فردا سياست افزايش جمعيت ايران را مضر مي داند!
در
راستاي اعلام مخالفت راديوفردا وابسته به سازمان جاسوسي آمريكا با برنامه
هاي كلان و كليدي نظام ، اين بار هم اين رسانه تاكيدات اخير مبني بر لزوم
افزايش جمعيت كشور را بر خلاف منافع كشور دانست.
راديو فردا كه
وظيفه و رسالت اصلي خود را زير سوال بردن سياست هاي خرد و كلان نظام مي
داند و نيز از آنجايي كه اين رسانه آمريكايي موظف است مردم را نسبت به
تاكيدات رهبري و نيز مسئولان مختلف بدبين و بدگمان كند ( كه البته هميشه هم
ناكام بوده و نتيجه عكس گرفته است ) ، اين بار به بهانه هاي جديدي سياست
افزايش جمعيت كشورمان را زير سوال برد .
بر همين اساس به دنبال
تاكيدات فراوان مقام معظم رهبري مبني بر لزوم افزايش جمعيت كشور حتي تا
150و 200 ميليون نفر كه البته با ارائه دلايل منطقي و روشني مبني بر افزايش
جمعيت پير و بازنشسته كشور طي دهه هاي اينده و نيز كاهش نيروي كار جوان ،
همراه بود ، راديوفردا باز هم به مخالفت و جوسازي مبادرت كرد و به بهانه
هاي عوام گونه اي همچون نبود شرايط لازم در ايران و يا پيروي از برخي كشور
هاي پيشرفته در اين زمينه با اين سياست منطقي و لازم براي كشورمان مخالفت
كرد .
گفتني است در حال حاضر جمعيت كشور ما جمعيت جواني است كه اين
نسل طي چند دهه آينده با افزايش سن و از كار افتادگي مواجه خواهند بود و
البته رشد جمعيت كشور طي سالهاي نه چندان دور با اين روند فعلي بسيار پايين
خواهد بود كه با نياز هاي كشور به نيروي انساني و نيروي كار جوان به هيچ
وجه مطابقت ندارد و اما، نكته درخور توجه آن كه كشورهاي اروپايي از كاهش
شديد نرخ رشد جمعيت و پير شدن جوامع خود به شدت نگران هستند و از اين رو
آينده اي مبهم و تاريك را پيش بيني مي كنند. بسياري از كشورهاي اروپايي در
پي اين نگراني جدي، علاوه بر تشويق جوانان به ازدياد نسل، براي هر فرزندي
كه متولد مي شود، پاداش نقدي و كمك هاي غيرنقدي فراواني در نظر گرفته و
پرداخت مي كنند، ولي علي رغم اين تشويق و ترغيب ها، كاهش جمعيت در كشورهاي
غربي و بي ميلي جوانان به ازدواج و تشكيل خانواده همچنان به صورت يك معضل
بزرگ اجتماعي وجود دارد.
نسخه اپوزيسيون، برمي گرديم ولي بازنمي گرديم!
سايت
ضدانقلاب «خودنويس» در مطلبي مبسوط سعي كرد تا براي اوضاع وخامت بار
اپوزيسيون نسخه اي بپيچد و خارج نشينان فراري را از باتلاق بدبختي و سرطان
بي اقبالي برهاند.
اين سايت در مقاله اي به قلم «امير ح.م» مي نويسد
نگاهي ساده به آشفته بازاري به نام اپوزيسيون ايراني در خارج از كشور
نشانگر اين واقعيت است كه افراد و گروه هاي مخالف نتوانسته اند از دام
خودمحوري و انحصارطلبي رها شوند و هرگز نخواهند توانست براي يك روز هم كه
شده همديگر را تحمل كنند.
اين مقاله با تصريح بر بي خاصيتي انواع
منشورها، كنگره ها، همايش و نشست ها از سوي اپوزيسيون، از جمله دلايل شكست
اپوزيسيون و مخالفان نظام جمهوري اسلامي را «بي هويتي» آنها دانسته و مي
افزايد؛ «به جاي حضور در يك ظرف خودجوش، همه مدعيان دست به دعوت ديگران به
شوراها و گروه هايي كرده اند كه كساني به عنوان دعوت كننده و گروهي به
عنوان مدعو و به عبارت دقيق «سياهي لشكر» در آنها شركت كرده اند.»
همچنين
نويسنده در اين مقاله در حالي نسخه بازگشت به ميهن را براي اپوزيسيون مي
پيچد كه در عملي شدن آن ترديد مي كند و بلافاصله مي نويسد؛ اين پيشنهاد به
سرعت و به شدت مورد استقبال رسانه ها قرار مي گيرد!
«خودنويس»
همچنين در اين گزارش مطرح كرده است چنين پيشنهادي از سوي هر كسي مي تواند
سؤالات بسياري به اذهان متبادر كند، برخي نيز از ايراد اتهام و توهم به
پيشنهاد دهنده مضايقه نخواهند كرد كه گويا اين هم توطئه اي از سوي حكومت مي
باشد!
گفتني است در ميان گروههاي اپوزيسيون اين پرسش مطرح شده است
كه اگر آنگونه كه ادعا مي كنيد اهل مبارزه هستيد، چرا با اندك احساس خطر از
ايران گريخته ايد و چنانچه مدعي ايران دوستي هستيد چرا به دشمنان ايران
نظير آمريكا، انگليس، فرانسه و اسرائيل پناهنده شده ايد؟! در پي گسترش اين
پرسش كه تضاد ميان ادعا و عملكرد اپوزيسيون را برملا مي كند، برخي از
گروههاي اپوزيسيون براي فرار از اين تضاد رسوا كننده چاره كار را در اتخاذ
پز آمادگي براي بازگشت ديده اند ولي براي اينكه كسي انتظار عمل به اين ادعا
را نداشته باشد، بلافاصله مطرح مي كنند كه البته بازگشت، امكان پذير نيست و
آنها كه در داخل هستند بايد به جنبش سبز(!) ادامه دهند!
روزنامه وطن امروز :
اهالي مطبوعات نوريزاد را نپذيرفتند
محمد نوريزاد از عوامل فتنه 88 روز پنجشنبه توسط خبرنگاران و بازديدکنندگان از نمايشگاه مطبوعات اخراج شد.
نوريزاد
که پيشتر در نمايشگاه رسانههاي ديجيتال حاضر شده و بيتوجهي مسؤولان و
بازديدکنندگان به وي موجب سوژه شدن او شده بود؛ روز پنجشنبه همراه تعدادي
که او را دوره کرده و اصطلاحا از او محافظت ميکردند وارد نمايشگاه شد.
فارس
ادامه ماجرا را اينگونه شرح داده است: نوريزاد با حضور در نمايشگاه
بينالمللي مطبوعات و خبرگزاريها با تعدادي از جوانان که ميخواستند با وي
درباره تقابل روشنفکري و پوپوليسم، تلورانس و اخلاق رسانهاي مباحثه کنند،
مواجه شد.
وي از پاسخ به سؤالات مختلف خبرنگاران درباره اينکه منش
معرفتي و افعالي او چيست، طفره رفت و تنها گفت «من انسانم». گروهي از
بازديدکنندگان که شاهد طفره نوريزاد در مباحثه با جوانان و خبرنگاران
بودند، با سردادن شعار آمريکايي برو بيرون، مرگ بر ضدولايتفقيه، مرگ بر
منافق و نوريزاد- بيبيسي پيوندتان مبارک، اين روزنامهنگار حامي فتنه
را از مصلاي تهران به سمت اتومبيل شخصياش بدرقه کردند.
گفتني است، هيچگونه درگيري فيزيکي بين بازديدکنندگان نمايشگاه با نوريزاد شکل نگرفت.
اعلمي: عارف اصلاحطلب نيست!
اکبر
اعلمي، نماينده اصلاحطلب مجلاس ششم و هفتم درباره انتخابات رياستجمهوري و
نحوه حضور جريان متبوع وي در اين انتخابات گفت: هرچند هنوز هم شواهد حاکي
است جبهه اصلاحات باز همچون گذشته، اسير شخصيتزدگي، شخصيتمحوري، نداشتن
برنامه و راهبرد مشخص و عدم انسجام و سازماندهي و وجود شبپرههايي است که
در غياب ماه درخشنده به نام اصلاحطلب بازيگر ميدان ميشوند و براي کسب
موقعيت و مقام خود به معامله ميپردازند که البته بخشي از نواقص و کمبودها
مانند عدم انسجام و سازماندهي، ناخواسته بوده و بر اين جريان سياسي تحميل
شده است.
اعلمي درباره نامزدهاي احتمالي جريان اصلاحات همچون
محمدرضا عارف و محمدعلي نجفي بيان داشت: در واقع اصلاحطلب بودن يک فرد را
بايد از عملکرد و مواضع او تشخيص داد.
با تعريفي که بنده از اصلاحات و اصلاحطلبي دارم، آقاي عارف اصلاحطلب محسوب نميشود.
روزنامه تهران امروز:
محبوبيت احمدينژاد بين مسلمانان كاهش يافته است
حجتالاسلام
رسول جعفریان ،رئيس كتابخانه مجلس كشورمان در تازهترين اظهارات خود از
كاهش ميزان محبوبيت محمود احمدينژاد بين مسلمانان خبر داد.
او كه
اين يادداشت را هنگامي كه هنوز در سرزمين وحي بود،نگاشت تصريح كرد: وقتی
در سالهاي 85 تا 87 به مکه میآمدیم، ممکن نبود در مغازهای یا تاکسی
بنشینیم و سخنی از احمدينژاد نباشد.
مردم در اینجا، نه فقط مهاجرین بلکه حتی بسیاری از سعودیها شیفته حرفهايي بودند که او در باره آمریکا و اسرائیل میزد.
وي
با بيان اينكه «اما حتی در آن سه سال، هر سال که میآمدیم، این وضعیت کاهش
می یافت»،افزود: این وضعیت ادامه یافت تا در این سفر که امروز 29 روز است
اینجا هستم، حتی یک بار هم نام احمدينژاد را از هیچ کسی نشنیدم.
اين پژوهشگر و استاد تاريخ اسلام خاطرنشان كرد: اینکه چرا چنین شده است، به نظرم جالب است. افول با این سرعت شگفت است.
احمدينژاد
نه فقط در داخل کشور که در خارج کشور نیز به سرعت از زبانها افتاد و آن
احساسی که به صورت شگفت انگیز در آن سالها با نام وی به مردم در اینجا دست
می داد، همه از کف رفت.
وي معتقد است: شاید یک دلیلش موضعگیری علیه
جنبش های اسلامی معاصر در بهار عربی و ارائه تفسیرهایی متفاوت با آنچه بود
که در واقعیت وجود داشت و باعث شد او به سرعت از ذهنیت اعراب مسلمان کنار
گذاشته شود.
جعفريان خاطرنشان كرد: اعراب به هر دلیل، مسلمان و سکولار به راه افتاده بودند تا دولتهای نامطلوب و وابسته خود را کنار بگذارند.
در
این شرایط اگر احمدينژاد سال 85 وارد میدان حمایت از آنها شده بود،
میتوانست جایگاهی شبیه جمال عبدالناصر داشته باشد.اما چنین نکرد و چنان شد
که شد.
رئيس كتابخانه مجلس ايران در بخشي ديگر از يادداشت خود
افزود: از علل دیگر این اوضاع، ناکامیهای احمدينژاد در داخل و اختلافاتی
بود که میان او دیگران به وجود آمد. او حمایت اصولگرایان را اوايل به تدریج
و سپس به سرعت از دست داد.
سران اصلاحات مانند گروهک نهضت آزادی شدند
سيدمرتضي
نبوي از فعالان اصولگرا و نيز عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، با انتقاد از
سران اصلاحطلب، آنان را متهم كرد كه مانند گروهك نهضت آزادي شدند.
وی
در اين گفتوگو حضور اصلاحطلبان در انتخابات به عنوان یک قطب انتخاباتی
را رد ميكند و تاكيد دارد: اصلاحطلبان نميتوانند بر سر کاندیدای واحد به
وحدت نظر برسند و عدم جدايی آنان از سران رادیکال و تندرو، مانعی برای
حضور مجددشان در صحنه سیاسی کشور است.
عضو هیات عالی حل اختلاف در
واکنش به سر دادن شعار انتخابات آزاد توسط اصلاحطلبان اعتقاد دارد:
کسانیکه دوبار شانس خود را برای براندازی نظام امتحان کردهاند و سابقه
ساختار شکنی در کارنامه شان است، اصلا شرایط شرکت در انتخابات را ندارند؛
چه برسد به شرطگذاری.
وی با بیان اینکه سران اصلاحات به سران نهضت
آزادی تبدیل شدهاند، افزود: این جریان بارها ثابت کرده است که بنا ندارد
از پلههای قانونی بالا رود و در چارچوب قانون اساسی عمل کند.
عملکرد
آنان در مجلس ششم، حوادث سال 78 و فتنه 88 نمونهای از این
ساختارشکنیهاست. نبوي افزود: کسانی که در جایگاه رهبری این جریان بودند
برای چندمين بار اثبات کردند که بهدنبال ساختار شکنی هستند پس دیگر
نميتوانند ادعایی داشته باشند و جایی برای خودشان در این نظام قائل باشند.
به
آنها می گوییم اول شما برادریتان را ثابت کنید و بعد ادعای ارث و میراث
داشته باشید. وي گفت: باید در جواب به آنان گفت شما اصلاً شرایطش را ندارید
در انتخابات شرکت کنید و نظام لطف کرده تاکنون با شما حتی برخورد قانونی
هم نداشته است.
اما در مورد بدنه آنان نیز فکر میکنم در 9 دی سال 88
جماعتی که آمدند اعتراض کردند به فتنه از بدنه خود همین جریان نیز بودند و
نشان دادند دنبال ساختارشکنی نیستند و اشتباه رهبران تندرو برای آنان محرز
شد.
نبوي در عين حال گفت: البته شخصیتهایی هستند که جزو چهرههای
برجسته اصلاحات بودند و در عمل هم با فتنه مرزبندی کردند اما اینان به صورت
اشخاص هستند و در کادر رهبری نقشی ندارند.
روايت يك عضو پايداري از معامله گري اين جريان
حجتالاسلام
بزرگواری از اعضاي جبهه پايداري درباره اختلاف اصولگرايان بر سر انتخاب
رئيس مجلس به شبكه ايران گفت: بنده آقای لاریجانی را در مدیریت مجلس،
قویتر از آقای حداد می دانم.
آقای حداد دانشمند شریفی است اما در
اداره مجلس قدرتمند نیست. مثل آقای ابوترابی که وقتی مدیریت مجلس را در دست
می گیرد، من می گویم امروز روز تذکرات و سوالهاست.
وی افزود:
البته به آقای لاریجانی گفتم که بنده به شما رای میدهم اما اگر مثل فتنه
88 وارد جاده خاکی شوید، مثل گذشته در برابرتان خواهم ایستاد.
نماینده
مردم کهگیلویه خاطرنشان کرد: بنده به همراه بیش از 25 نماینده عضو جبهه
پایداری که از نزدیک شدن این جبهه به امثال زاکانی و توکلی ناراضی بودیم،
به آقای لاریجانی رای دادیم. اعتراض ما به رفتار های تناقض آمیز برخی از
دوستان بود. این نماینده اضافه کرد: متاسفانه در حالی که آقای زاکانی و
وابستگانش اساسا جبهه پایداری را به رسمیت نمی شناختند، شاهد بودیم که
عدهای از اعضای جبهه پایداری بعد از انتخابات با ایشان وحدت کرده و سر یک
سفره نشستند.
نماینده مردم کهگیلویه افزود: متاسفانه باید بگویم که
بخشی از جبهه پایداری را افراد معامله گر تشکیل میدهند و آقای آقا تهرانی
بانی اتحاد با آقای زاکانی است.
حتی آقای حسینیان هم از این رفتارها
ناراحت بود و برای اینکه رای ندهد، به مسافرت رفت. من می گویم چرا با
زاکانی نشست و برخاست می کنید؟ وی در خصوص طرح اصلاح قانون انتخابات
رياستجمهوري، تصریح کرد: بنده مخالف این طرح هستم و معتقدم انگیزههای
سیاسی و انتخاباتی عامل مطرح شدن آن است. فضای مجلس منفی است و این طرح،
رای نمی آورد.
البته ممکن است برخیها در مجلس تبلیغات کنند تا رای
بیاورد اما یقینا شورای نگهبان این طرح را رد خواهد کرد. نماینده مردم
کهگیلویه، ادامه داد: بنده به کسانی که این طرح را ارائه دادهاند، می گویم
آیا مایل هستید همین شرایطی که برای کاندیدا های رياستجمهوري در نظر
گرفته اید، در انتخابات مجلس هم لحاظ شود؟
وی همچنین در خصوص خصلت
برخی از نمایندگان مجلس که خود را نمایندهتر فرض میکنند، گفت: رسانهها
نقش مهمی در بهوجود آمدن این اخلاق نادرست در برخی از نمایندگان دارند و
باید به طور عادلانه به پوشش اخبار نمایندگان مبادرت کنند.
روزنامه جمهوری اسلامی:
*
روزنامههاي دولتي الجزاير با اشاره به آمار صادره ادعايي توسط كليساي
كاتوليك الجزاير نوشتند: روزانه 50 مسلمان در الجزاير دين خود را به مسيحيت
تغيير ميدهند.
به گزارش شفقنا، پاپ “دانيال سان وينسون دولايل” از
مسئولان كليساي كاتوليك الجزاير در اين باره گفت: 90 درصد از مسلمانان
الجزايري كه دين خود را تغيير دادهاند، به مذهب مسيحيت انگليك روي
ميآورند. وي ادعا كرد: در طول 4 سال گذشته تاكنون پديده تغيير دين
مسلمانان به مسيحيت به اوج خود رسيد.
براساس گزارش پايگاه دي پرس
نيوز، پاپ وينسون دليل چنين استقبالي از مسيحيت را آزاديهاي تبليغ مسيحيت
بر روي اينترنت و شبكههاي ارتباط جمعي در الجزاير معرفي كرد.
*
ارتكاب جنايات جنگي توسط مخالفان دولت سوريه، كه براساس گزارش عفو بين
الملل عدهاي از سربازان ارتش سوريه را بعد از به اسارت گرفتن و شكنجه كردن
با وضع فجيعي به قتل رساندند، همراه با گسترش اختلاف نظر ميان اعضاي شوراي
ملي مخالفان، به تحول جديدي عليه جبهه معارضان تبديل شده است.
اين
ماجرا حتي به وزارت خارجه آمريكا نيز كشيده شده و اين وزارت خانه با صدور
بيانيهاي رسماً اعلام كرد شوراي مخالفان سوريه در ايجاد وحدت ميان
گروههاي مخالف شكست خورده است.
همين امر موجب شده دولت آمريكا با
تصميم گيري اين شورا براي آينده سوريه مخالفت كند. آمريكا در نظر دارد اين
قبيل تصميمات را خود بگيرد و اجراي آن را برعهده مخالفان داخلي بگذارد،
مخالفاني كه از آمريكا، انگليس، عربستان و قطر كمك مالي ميگيرند و دولت
تركيه ساير امكانات را براي آنها فراهم ميسازد.
* تفسير محمد
مرسي رئيس جمهور مصر درباره آيه شريفه “انّما يَخشياللهَ من عباده
العلماءُ” (تنها بندگان دانا هستند كه خوف خدا در دل دارند)؛ باعث جنجال و
بحثهاي گسترده در محافل ديني و شماري از پايگاههاي اينترنتي مصر شد.
به
گزارش پايگاه اطلاع رساني شبكه العالم، بر اساس ويديويي كه به تازگي منتشر
شده، محمد مرسي در يك سخنراني اين آيه كريمه را با قرائتي كه هيچ كس آن را
نشنيده تلاوت كرد و گفت: چه بسا شما نميدانيد، شايد هم برخي از شما شنيده
باشيد كه اين آيه را اين طور هم قرائت كرده اند: “انّما يخشياللهُ من
عباده العلماءَ” (با رفع كلمهالله و نصب كلمه علماءَ؛ به معناي: خداوند،
تنها از بندگان عالم خود خشيت دارد!) مرسي سپس درباره معناي آيه با اين
قرائت، گفت:
خشيت خداوند از علما، خشيت به معناي تقدير است، نه به
معناي خوف و ترس به عقيده علماي ازهر، اين تفسير كاملا با اجماع ائمه تفسير
كه اين آيه را به معناي خوف و خشيت علما از خداوند عز و جل ميدانند،
مغاير است.
به نوشته پايگاه البشاير، جنبش ازهريهاي بدون مرز با
اشاره به اين تفسير گفت كه مرسي آيه را بر اساس رأي خود تفسير كرده و
برداشت وي نادرست بوده است.