۵ راهبرد جدید آمریکاییها در مقابله با ایران
مایکل روبین کارشناس اندیشکده اِمریکن اِنترپرایز، در گزارش جدید خود، پنج راهبرد مقابله با ایران را ارائه میدهد. مهمترین راهبرد این گزارش، همراستا با خط جدید تحریمی کنگره آمریکا، دستور به تحریم کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
خبرگزاری فارس: مهمترین راهبرد این گزارش، همراستا با خط جدید تحریمی کنگره آمریکا، دستور به تحریم کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. در ادامه، متن کامل این گزارش ارائه شده است.
رییسجمهور سابق، باراک اوباما و نیز وزیر امور خارجۀ سابق، جان کری، توافق هستهای در جولای 2015 با ایران را همچون آغاز جدیدی بر دفع جنگ و شاید حتی صلحآفرینی ترسیم کردند. اوباما اعلام کرد: «برای اولین بار طی یک دهۀ گذشته، پیشرفت برنامۀ هستهای ایران متوقف شد.»
پس از آن، ایران 9 بار موشکهای بالستیک را امتحان کرد، و تنها چند کلمۀ خشمگینانه از سوی سامانتا پاور سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد دامنش را گرفت.
اما پس از آزمایش دهمین موشک در 29 ژانویه، تیم دولت ترامپ مقابله کرد: مایک فلین مشاور امنیت ملی با «هشدار رسمی به ایران» پاسخ داد و ترامپ نیز در یک توییت گفت ایران «با آتش بازی» میکند.
توقف نگاه دولت سابق هیچ ایرادی ندارد. گویا اوباما و کری به رعایت این قصه که «توافق هستهای جواب میدهد» بیشتر علاقه داشتند تا واقعیت که در بهترین حالت، این توافق چنان آکنده از سوراخهای مختلف است که ایران به دنبال بهرهگیری از آنهاست و در بدترین حالت مقامات ایران روزبهروز بیشتر از آن تخطی میکنند. هیچ دلیلی ندارد که کاخ سفید یا وزارت خارجه به میل حقوقدانهای ایرانی بازی کنند.
اما درشتگویی با یک چماق کوچک، خطری به دنبال دارد. اخطار فلین یادآور بدترین کار اوباماست: بهکارگیری خط قرمز به عنوان یک ابزار لفّاظی و شعاری، بدون آمادگی و اراده برای اجرای تهدید. فلین لابد میداند که بازدارندگی بیشتر یک استراتژی نظامی است تا یک استراتژی شعاری.
اما در روز تحلیف ترامپ، برای اولین بار در 25 سال گذشته، نیروی دریایی ایالات متحده هیچ ناو هواپیمابری در مجاورت ایران نداشت و منهای دیدار جیمز ماتیس وزیر دفاع از کشورهای خلیج فارس و اسرائیل (چون بالأخره آنها هستند که احتمالاً در انتقام ایران به خاطر هرگونه اقدام آمریکا، تقاص میدهند)، هیچ اقدام نظامیای در افق دید نیست.
اگر قوای مسلح ایران شعارهای تندوتیز واشنگتون را بشنوند اما ناوگان نوپای پهپادهایش هیچ کشتی آمریکاییای در سواحل این کشور نبینند، لابد نتیجه میگیرند که ایالات متحده طبل توخالی است. این کار به اندازۀ ترس و تبعیت اوباما و کری، رهبران ایران را جسورتر میکند.
ایالات متحده چه باید بکند؟
اول؛ ایالات متحده میتواند دو گروه ضربت ناوهایش را در شمال اقیانوس هند مستقر کند. تهران از نیروهای مستقر در اقیانوس هند بیشتر از خلیج فارس میترسد چون نیروی دریایی ایالات متحده از اقیانوس هند میتواند به ایران ضربه بزند و قایقهای کوچک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بُرد کافی برای حمله به کشتیهای آمریکا را نخواهند داشت. با این کار، اقدام نظامی گریزناپذیر و حتمی نمیشود، اما پشتوانۀ معتبری برای دیپلماسی دستوپا میشود.
دوم؛ تحریمهای چندپاره متوقف شود. آن ژنرالهای سپاه که در فهرست تحریمها هستند، میلی به دیدار از دیزنیلند ندارند! خطرناکترین میراث معاملۀ هستهای دوران اوباما، تقدیم پول بادآوردهای به سپاه بود که حداقل دهبرابر بودجۀ رسمی 5 میلیارد دلاری سالانۀ آن است و درآمد سرمایهگذاریهای شرکتهای تحت کنترل سپاه هم مجزای از این رقماند. وقت آن رسیده که کل سپاه پاسداران به خاطر حمایت از تروریسم تحریم شود.
سوم؛ از مردم ایران پشتیبانی کنید. بیخیال جنبشهای سیاسی و فعالان بیرونی شوید که اکثرشان 40 تا آدم با یک روزنامهاند. در عوض، از احزاب چپ و سبز اروپایی بخواهید تا از اتحادیههای تجاری مستقل ایرانی حمایت کنند. هرچه پولی که حکومت ایران بابت دستمزدهای کارمندانش میپردازد بیشتر شود، پول کمتری برای برنامههای هستهای و موشکهای بالستیک خواهد داشت.
چهارم؛ وقت آن رسیده که از «صدای آمریکا» هوشمندانه استفاده شود. سخنپراکنی حکومت آمریکا باید کاملاً روی مواردی متمرکز شود که رسانههای خود آن کشور هدف، مجاز به گزارش دادنشان نیستند. مخاطب را اینطور باید جلب کرد. پس بیایید حسابهای بانکی و فساد را افشاء کنیم و به گونهای این کار را بکنیم که 80 میلیون ایرانی بتوانند بشنوند.
پنجم؛ از توافق هستهای پا پس نکشید، اما تهران را متعهد به آن کنید. ایران هماکنون سانتریفیوژهای پیشرفته را آزمایش میکند. تکتک خطوط قرمز ایران را محک بزنید. پاسخ اوباما به امتناع ایران از بازرسی مکانهای نظامیاش آن بود که اجازه دهد خودشان تستهای بازرسی را انجام دهند، مثل اینکه به بازیکنان المپیکی اجازه دهیم نمونۀ ادرار را خودشان آزمایش کنند! وقت آن رسیده که اطمینان حاصل کنیم بازرسیهای مکرر مکانهای نظامی انجام شوند. بهانه برای تولید اضافۀ آب سنگین را نپذیرید و مشخص کنید اگر ایران به تعهدات خود در توافق پایبند نباشد، چه پیامدهای مشخصی در انتظارش است.
در نهایت، چه توافق هستهای را دوست داشته باشید یا از آن بدتان بیاید، زمان به سمت خاتمۀ آن پیش میرود. پس وقت آن رسیده است که اهرمهایی جهت فردای خاتمۀ توافق بسازیم. وقتی مدت توافق منقضی شود، محدودیتها برداشته میشوند و یک توافق هستهای با منابع کامل و در مقیاس صنعتی در اختیار ایران میماند؛ آنگاه ایالات متحده چه خواهد کرد؟
پاسخ به این پرسش است که به مراتب بیش از «هشدار رسمی به ایران»، نماد و نشانگر [قدرت] رهبری آمریکا خواهد بود.