اقدامات آمریکا برای مقابله و مهار ایران
اخیراً کنگره آمریکا جلسه استماع مهمی با افسر امنیتی آمریکا و از متخصصان حوزه ایران درباره سیاستهای دولت ترامپ درباره ایران برگزار کرده است. مامور بخش عملیات ویژه سیا یک طرح هفت بندی ارایه کرد.
خبرگزاری تسنیم: اسکات مودل؛ افسر امنیتی آمریکا و از متخصصان حوزه ایران در این کشور است. اخیراً کنگره آمریکا جلسه استماع مهمی با وی درباره سیاستهای دولت ترامپ درباره ایران برگزار کرده است. نسخه هفت بندی اسکات مودل – مامور بخش عملیات ویژه سیا که سالها تجربه کار در منطقه غرب آسیا را در کارنامه خود دارد- در مورد مقابله و مهار ایران بسیار قابل توجه و تامل است. وی که به زبان فارسی نیز مسلط است در این نسخه که در واقع میتوان آنرا «طرح مهار ایران» نامید بهطور خلاصه و فهرستوار به موارد بسیار مهم و قابل توجهی اشاره میکند. در این نوشتار به بررسی توصیههای این افسر امنیتی به دولت ترامپ جهت مهار جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت. اسکات مودل رئیس اجرایی شرکت «راپیدان گروپ» که اینک در زمینه انرژی کار میکند و رزومه امنیتی بالایی در دولت آمریکا دارد، در جلسه استماع کنگره که اخیرا برگزار شد، نقشه راه مهمی برای دولت آمریکا بهمنظور مواجهه با ایران مطرح کرد. او سالها در بخش عملیات ویژه سازمان سیا فعالیت میکرده و خاورمیانه – بهخصوص افغانستان – یکی از اصلیترین محلهای ماموریت وی بوده است. وی به سه زبان فارسی، پرتغالی و اسپانیایی مسلط است. مودل در این جلسه در مقدمه بحثی که با عنوان «ایران زیر نظر» ارائه داد، تأکید کرد که علیرغم همه فشارها و اقداماتی که آمریکا علیه ایران انجام داده، «جمهوری اسلامی علیرغم کاستیها و کوتاهیهایی که دارد، در شرف سقوط نیست.» او همچنین افزود که در حال حاضر شرایط لازم برای اصلاحات عمده در ایران یا «بهار پارسی» وجود ندارد. مودل در ادامه ضمن اشاره به شاخصهایی درباره استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران پیشنهاداتی را به دولت آمریکا برای مقابله با ایران در دوره جدید ارائه کرد و گفت: اگر این پیشنهادات اجرایی شوند، باعث سنگینتر شدن تصمیمی خواهند شد که مایکل فلین مشاور سابق امنیت ملی آمریکا درباره ایران گرفته بود و به ایران اخطار داده بود. 1. صدای آمریکا باید پنجرهای برای واشنگتن در راستای سیاست آمریکا در قبال ایران باشد وی در بخشی از صحبتهای خود به تغییر رویکرد در بازوهای رسانهای سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا اشاره کرد و گفت: باید تغییرات اساسی در ساختار برنامهسازی «صدای آمریکا» و بخش «رادیو فردا» ایجاد شود. هماکنون این رسانهها بهعلت برنامهسازیهای ضعیف و آبکی در بدترین وضعیت خود قرار دارند. رئیس اجرایی شرکت راپیدان گروپ تأکید کرد: همگرایی و ادغام رادیو آزاد اروپا و صدای آمریکا با سیاست آمریکا در قبال ایران باید صورت گیرد، رادیو آزاد و صدای آمریکا باید فراتر از گزارش اخبار فعالیت کنند. این دو باید جایی برای انعکاس سیاست آمریکا در قبال ایران باشند و بهره بردن از اختلافات درونی حکومت ایران، تقویت اصلاحطلبان، تبلیغات برای درخواست انجام (آنچه که آنرا) انتخابات آزاد (مینامد)، تضعیف حمایت بینالمللی از ایران و برجسته کردن ارتباط ایران با بیثباتیهای منطقه را در دستور کار خود قرار دهند. صدای آمریکا باید مانند پنجرهای برای واشنگتن در راستای سیاست آمریکا در قبال ایران باشد. انتشار اخبار ساختگی و دروغ از ایران مادل در بخش دیگری از پیشنهادات خود به رسانههای فارسیزبان بیگانه تأکید میکند: اخبار مربوط به کارگران، کارخانهها، فعالان حقوق زنان و معلمان باید بُلد و انعکاس بیشتری داده شوند، حتی اگر این اعتراضات محلی و کوتاهمدت باشند. فراهم کردن وایرلس در نقاط مرزی ایران افسر ارشد اطلاعاتی آمریکا در بخش دیگر اظهاراتش پیشنهاد کرد: کنگره باید اطمینان حاصل کند که صدای آمریکا و رادیو آزاد اروپا (رادیو فردا) و دیگر برنامهها، توانایی ارسال اخبار به ایران را داشته باشند. این اقدام شامل استفاده از سیگنالهای بیسیم (وایمکس) در مناطقی مانند کردستان است و متحدان ما در منطقه در اینراستا نقش بالقوهای میتوانند داشته باشند. فعالیتهای آبادانی و اقتصادی سپاه پاسداران باید مورد هجمه واقع شوند مادل در بخش دیگری از پیشنهادات خود به رسانههایی مانند صدای آمریکا و رادیو فردا، مورد هجمه قرار دادن فعالیتهای اقتصادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را مورد تأکید قرار میدهد که باعث بدبین شدن نظر مردم نسبت به پشتیبان انقلاب اسلامی شود. مادل تأکید میکند این رسانهها باید گزارشات مفصلی درباره فساد اقتصادی در ایران تهیه کنند و روی آن مانور دهند. 2. موج جنگ اطلاعاتی علیه ایران تشدید شود مشاور سازمانهای اطلاعاتی آمریکا ضمن تأکید بر انجام اصلاحات در بازوهای رسانهای فارسیزبان ضد ایرانی، گفت: این رسانهها باید روی خشم عمومی و اشتیاق برای سخن گفتن علیه حکومت تمرکز کنند. وی پیشنهاد میدهد مواردی مانند حقوق زنان، حقوق معلمان، ایجاد تفرقههای قومی و مذهبی، افزایش تنشها و ایجاد بحرانهای اجتماعی از معضلات موجود مثل آلودگی هوا، ایجاد جنبشهای کوچک اما سازماندهیشده، تمرکز روی موضوع بیکاری جوانان، حداکثر در رسانههای فارسیزبان خارج از ایران بزرگنمایی شوند تا بتوان روی ذهنیت مردم ایران تأثیرگذاشت. مرتبط کردن فعالیتهای ایران با گروههای تروریستی در منطقه برای تخریب وجهه تهران مادل همچنین اظهار داشت: اطلاعاتی که نشاندهنده ارتباط میان ایران با القاعده، طالبان و دیگر گروههای تروریستی هستند، افشا شود. ایران با موفقیت، رهبری جنگ علیه تروریسم را ربوده در حالی که رهبری این مبارزه باید در دست آمریکا باشد. ارتباط میان سرویسهای امنیتی ایران و القاعده باید خبر شود و این امر باید جزئی از برنامه کمپین رسانهای علیه ایران باشد. 3. کمک گرفتن از سعودیها برای ضربه زدن به ایران وی افزود: این اقدام باید همزمان با انتشار اخباری درباره حمایت شورای همکاری خلیج فارس از شبهنظامیان مسلح انجام پذیرد. آمریکا درصورتی از این اقدامات بهره خواهد برد که بتواند وضعیت نابسامان تمام طرفها در منطقه را نشان دهد. جانشین ولیعهد عربستان و همنسلهای او نیز که خواهان تعریف جدیدی از پادشاهی در عربستان هستند، میتوانند بهعنوان همکار مؤثر باشند. 4. استمداد از سازمان سیا برای تمرکز بر ایران اما یکی از مهمترین پیشنهادات مادل، تشویق نخبهها برای خروج از ایران و همچنین جاسوسگیری از داخل ایران است. وی گفت: در حال حاضر سازمان سیا این اجازه را دارد که سالانه 100 گرینکارت به افرادی دهد که کمکهای قابل توجهی به سازمانهای اطلاعاتی آمریکا میکنند و تلاشهای مخفیانه زیادی در راستای کمک به سازمانهای اطلاعاتی آمریکا انجام میدهند. این آمار باید به میزان قابل توجهی افزایش یابد تا تعداد افراد جداشده از حکومت افزایش پیدا کنند و نیز موجب تحریک، «فرار مغزها»، دانشمندان و متخصصان ارشد سازمانهای حساس حکومت ایران مانند سایتهای هستهای شود. ما باید متحدان اروپایی خود را نیز تشویق به انجام اینکار کنیم. 5. فشار بر ایران به بهانههای حقوق بشری مادل بخش دیگری از پیشنهادات خود را به فشار آوردن بر ایران در حوزه حقوق بشر اختصاص داد. وی تصریح کرد: افشای دامنه نقض حقوق بشر در ایران بهوسیله اضافه کردن نام افراد ایرانی به فهرست ماگنیتسکیو (لیستی که برخی از مقامات روسیه در آن قرار دارند) یا با ایجاد کردن لیستی مخصوص برای ایران. کنگره باید با تصویب قانونی، دولت را موظف به ارائه گزارش هر سه ماه یکبار درباره فساد و نقض حقوق بشر در ایران کند. وی تأکید کرد کنگره باید بودجهای برای اینکار در نظر بگیرد. 6. دامن زدن به فتنه مذهبی در جهت اهداف خاص افسر ارشد سازمان اطلاعات آمریکا ایجاد فتنه مذهبی در قم و نجف را نیز در فهرست پیشنهادات خود قرار داد. مادل اعتقاد دارد باید میان مراجع عظام تقلید قم و نجف اختلاف ایجاد کرد و از این تفرقه سود برد. حمایت از تشیع انگلیسی مادل صراحتاً اعلام میکند باید از افرادی مانند صادق شیرازی حمایت قاطع کرد. 7. تشدید ایرانهراسی در میان کشورهای عرب منطقه افسر ارشد سازمان اطلاعات آمریکا گفت: آمریکا باید با فراهم کردن سیستم موشک دفاعی، تضمینهای امنیتی و آموزش و پشتیبانی آشکار از بحرین و متحدان آمریکا در شورای همکاری خلیج فارس در برابر طیفی از تهدیدات نامتقارن ایران در منطقه بایستد. وی افزود: آمریکا همچنین باید عربستان و دیگر همکاران عربستان در شورای همکاری خلیج فارس را به حفظ استراتژی خود در راستای مقابله با تجاوزهای ایران در منطقه تشویق کند. بهخصوص ریاض در جنگ یمن و سوریه فهمیده است که یک الگویی در منطقه وجود دارد که تا چندین سال ادامه خواهد داشت و ایران از طرفی برای چندین دهه در حال جنگ نیابتی و جنگ سایبری و اشکال مختلف از عملیات مخفی بوده و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای توازن قدرت در منطقه باید تلاش بیشتری کنند. مادل گفت: آمریکا باید با تهدیدات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مزاحمتها در خلیج (فارس) برخورد نظامی داشته باشد. تحلیل سند هفت بندی اسکات مودل 70 سال پیش یکی از دیپلماتهای آمریکا در روسیه متنی محرمانه را از مسکو به واشنگتن مخابره کرد که برخلاف پیامهای مرسوم و دیپلماتیک بود. این پیام که بیش از 5هزار واژه بود به «تلگرام طولانی» شهرت یافت. جولای 1947 مقالهای بلند بالا در نشریه مشهور آمریکایی فارین افرز تحت عنوان «ریشههای رفتار اتحاد جماهیر شوروی» به چاپ رسید. مقاله برخلاف رویه معمول با امضای «آقای ایکس» منتشر شده بود. بهزودی مشخص شد نویسنده این مقاله همان کسی است که سال گذشته «تلگرام طولانی» را به واشنگتن مخابره کرده بود و هر دو متن محتوایی مشابه داشتند. آقای ایکس، جرج کنان، دیپلمات آمریکایی بود و متن مذکور به مقاله ایکس شهرت یافت و اهمیت آن در این بود که پایهگذار سیاست راهبردی آمریکا در مواجهه با اتحاد جماهیر شوروی در نیم قرن رقابت این دو ابرقدرت شد. مقاله جرج کنان حاصل سالهای متمادی تحقیق و مطالعه درباره فرهنگ، جامعه و سیاست شوروی بود. ترومن رئیسجمهور وقت آمریکا بر اساس همین متن، دکترین خود را بنیان نهاد و روسای جمهور بعدی آمریکا نیز همین راهبرد را در پیش گرفتند. راهبردی که در ادبیات سیاسی به «سد نفوذ» شهرت دارد. جرج کنان بعدها از کار دیپلماتیک رسمی کناره گرفت و به سیاست آمریکا انتقاد داشت و معتقد بود واشنگتن پیام تئوری وی را دریافت نکرده است. اگرچه قسمت اعظم راهبرد کنان معطوف به مهار و سد نفوذ شوروی در برابر آمریکا بود اما به موازات آن وی معتقد بود واشنگتن در کنار رقابت، تضعیف و مهار مسکو باید رابطه و گفتوگو با شوروی را نیز پیش ببرد. آنچه در سالهای پایانی عمر اتحاد جماهیر شوروی رخ داد و در نهایت به فروپاشی آن منجر شد، درستی نظریه جرج کنان را اثبات کرد. واشنگتن در آن سالها از در مذاکره و گفتوگوی بهاصطلاح سازنده و در جهت کاهش تنشها با رقیب خود درآمد. کنان معتقد بود اگر این سیاست از ابتدا به اجرا گذاشته میشد، جنگ سرد نیم قرن به طول نمیانجامید و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی خیلی زودتر از اینها اتفاق میافتاد. نشریه آتلانتیک اخیراً در مقالهای به سیاست دولت ترامپ در مقابل جمهوری اسلامی پرداخته و با تأیید مواضع خشن کاخ سفید علیه تهران، مینویسد این رویکرد به تنهایی کافی نیست؛ «دو سیاست متضاد در برخی مواقع میتواند مکمل یکدیگر باشند و هنوز برای ترامپ دیر نشده است تا رویه خود را تغییر دهد. در اینراستا ترامپ میتواند از درسهای باقیمانده از سیاست آمریکا در قبال شوروی بهره ببرد که بر پایه آن استراتژی بلندمدت «مهار صبورانه ولی هوشمندانه» پی گرفته شد و در نتیجه آن آمریکا به پیروزی در برابر شوروی دست یافت.» آنچه آتلانتیک از آن بهعنوان درسهای سیاست آمریکا در قبال شوروی و «مهار صبورانه ولی هوشمندانه» یاد میکند، در واقع ارجاع و برگردانی از همان نسخه قدیمی «تلگرام طولانی» یا «مقاله ایکس» است. نسخه هفت بندی اسکات مودل – مامور بخش عملیات ویژه سیا که سالها تجربه کار در منطقه غرب آسیا را در کارنامه خود دارد- که چندی پیش به جلسه استماع کنگره آمریکا ارائه شد، در این مورد بسیار قابل توجه و تامل است. وی که به زبان فارسی نیز مسلط است در این نسخه که در واقع میتوان آنرا «طرح مهار ایران» نامید بهطور خلاصه و فهرستوار به موارد بسیار مهم و قابل توجهی اشاره میکند. اولین جمله این طرح بسیار کلیدی است. مودل با ادبیاتی خصمانه تأکید میکند باید «پایه حمایت مردمی از رژیم» را هدف قرار داد. توجه به همین نکته کوتاه اما پرمغز برای تحلیل و بررسی بسیاری از مسائل کافی است و یک معیار اصولی و تعیینکننده بهحساب میآید. از این جهت که هر اقدامی – از سوی هر فرد، گروه، نهاد، مسؤول و… – که موجب تضعیف اعتماد و حمایت مردم از نظام جمهوری اسلامی شود – اعم از آگاهانه یا ناآگاهانه- در واقع تکمیلکننده پازل دشمن و گامی در راستای رسیدن دشمن به هدف مورد نظر خود است. اصلیترین نکتهای که مودل در ادامه مقدمه طرح خود به آن اشاره میکند آن است که با مطالعهای منطقی و حساب شده، جمهوری اسلامی به هیچ عنوان در شرایط یک تغییر ناگهانی و همهجانبه نیست و کاخ سفید رویای فروپاشی جمهوری اسلامی را باید کنار بگذارد. وی با ارائه جدول «شاخصهای برجسته برای تغییر» در ایران از زمان انقلاب اسلامی ایران تاکنون به این نتیجه درست رسیده است و پس از آن مینویسد؛ «پیشنهاداتی که در ذیل ارائه خواهند شد بهدنبال افزایش فشار نظامی و غیرنظامی هستند تا در طول زمان رفتار رژیم تعدیل شود.» این نسخه همانطور که برای جامعه و نهادهای سیاسی، امنیتی، اطلاعاتی، اقتصادی و رسانهای آمریکا برای چگونگی مواجهه با جمهوری اسلامی ایران یک نقشه راه است، میتواند برای نهادهای مزبور در ایران نیز یک نقشه تدافعی و در مواردی نیز تهاجمی باشد. چراکه دشمن بهروشنی و آشکارا اعلام کرده است بر چه موضوعات و مسائلی تمرکز دارد و چه میخواهد انجام دهد. طرح مودل از جهات مختلفی جالب توجه بوده و نشاندهنده عمق خباثت و پیچیدگی استراتژی آمریکا علیه جمهوری اسلامی است. در این استراتژی حتی از توجه به موضوعاتی مانند تغییرات آب و هوایی و مشکلات زیستمحیطی و آلودگی هوا نیز برای تضعیف جمهوری اسلامی دریغ نشده است! و یا در ششمین بند این طرح که نویسنده تأکید میکند باید حوزه علمیه و مرجعیت نجف را در مقابل قم تقویت کرد و از مراجعی همچون شیرازی که با سیاستهای استکباری مشکلی ندارند و تشیع را حداکثر در سطح عبادات فردی و جدای از سیاست تعریف میکنند، در برابر مرجعیت انقلابی حمایت کرد. مروری بر مواضع و تحلیلهای تصمیمسازان و اندیشکدههای آمریکایی بهروشنی گویای این واقعیت است که آنان پس از 70 سال یکبار دیگر نسخه «آقای ایکس» را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران روی میز گذاشتهاند. نسخهای که دو راهکار تعامل و فشار را به شکل موازی توصیه میکند. دولت ترامپ آمادگی خود برای ادامه و افزایش فشار را نشان داده است و تصمیمسازان آمریکایی در پی فهماندن این نکته به تازهواردان کاخ سفید هستند که از مسأله اول نیز نباید غفلت کند. در همینراستا بهتازگی فارین پالیسی در مقالهای با عنوان «حلقه مفقوده بزرگ سیاست ترامپ در قبال ایران» تأکید کرد؛ «کاملا منطقی و در واقع معقولانه است که در خصوص رفتارهای ایران که مغایر با منافع آمریکا و شرکای آن در خاورمیانه است، رویکرد سختگیرانهتری اتخاذ شود ولی با اینهمه دولت ترامپ باید کانالهای ارتباطی که دولت باراک اوباما با ایران باز کرده بود، همچنان باز نگه دارد.» و یا سوزان مالونی که سالهای متمادی روی مسائل ایران کار کرده است، در وبسایت اندیشکده بروکینگز با انتقاد از فرمان اجرایی ترامپ در ممنوعیت ورود اتباع ایران به آمریکا نوشت؛ «واشنگتن درهای آمریکا را بر روی ایران بسته و در بلندمدت از نفوذ قابلتوجه بر آینده ایران باز خواهد ماند.» عقبنشینی ترامپ از وعده پاره کردن برجام و گنجاندن نام سپاه در لیست تروریسم آمریکا، نشانههایی است از اینکه مستاجران کاخ سفید کمکم دارد گوشی دستشان میآید که چه باید کنند و چه نکنند. آیا در ایران اسلامی نیز گوشی دست آنهایی که باید، آمده است؟!