هوس خوراکی نشان از کمبود مواد مغذی در بدن است؟!
بسیاری بر این باورند که هوس های غذایی روش ناخودآگاه بدن برای تامین یک نیاز تغذیه ای هستند. آنها فرض می کنند زمانی که بدن با کمبود یک ماده مغذی خاص مواجه است، به طور طبیعی هوس برای مواد غذایی که سرشار از آن ماده مغذی هستند را شکل می دهد.
هوس خوراکی نشان از کمبود مواد مغذی در بدن است؟!
هوس ها به عنوان آرزوها و اشتیاق فراوان، شدید، فوری یا غیر طبیعی تعریف می شوند. نه تنها آنها شایع هستند، بلکه یکی از شدیدترین احساساتی هستند که در زمینه غذا می توانید تجربه کنید.
برخی بر این باورند که هوس های غذایی به واسطه کمبود مواد مغذی شکل می گیرند و آن را به عنوان روش مورد استفاده بدن به منظور اصلاح این کمبودها در نظر می گیرند. در مقابل، برخی دیگر معتقدند که بر خلاف گرسنگی، هوس های غذایی بیشتر با خواسته های مغز مرتبط هستند تا با آن چه بدن به واقع نیاز دارد.
پیوند ارائه شده بین کمبود مواد مغذی و هوس های غذایی
بسیاری بر این باورند که هوس های غذایی روش ناخودآگاه بدن برای تامین یک نیاز تغذیه ای هستند. آنها فرض می کنند زمانی که بدن با کمبود یک ماده مغذی خاص مواجه است، به طور طبیعی هوس برای مواد غذایی که سرشار از آن ماده مغذی هستند را شکل می دهد.
به عنوان مثال، هوس خوردن شکلات اغلب با سطوح پایین منیزیم پیوند داده می شود، در شرایطی که هوس مصرف گوشت یا پنیر اغلب به عنوان نشانه ای از سطوح پایین آهن یا کلسیم در نظر گرفته می شوند.
باور بر این است که پاسخ دادن به هوس های غذایی به بدن در تامین نیازهای تغذیه ای و اصلاح کمبودهای تغذیه ای کمک می کند.
پیکا
در برخی موارد هوس های غذایی ممکن است بازتاب دهنده عدم دریافت کافی برخی مواد مغذی باشند. یک نمونه خاص پیکا، شرایطی که در آن فرد هوس خوردن مواد غیر مغذی مانند یخ، خاک، یا مواد شوینده دارد، است.
پیکا در میان بانوان باردار و کودکان شایعتر است و دلیل دقیق شکل گیری آن نامشخص است. با این وجود، گمان می شود کمبودهای تغذیه ای در این زمینه نقش دارند.
مطالعات نشان داده اند که افراد مبتلا به پیکا اغلب با سطوح پایین آهن، روی، یا کلسیم مواجه هستند. اصلاح کمبودها با مصرف مکمل ها در برخی موارد موجب توقف پیکا شده است.
همچنین، مطالعات موارد پیکا که ارتباطی با کمبودهای تغذیه ای نداشته اند و همچنین موارد دیگر که با استفاده از مکمل ها نیز رفتار پیکا متوقف نشده اند را گزارش کرده اند. از این رو، به طور قطع نمی توان گفت که کمبودهای تغذیه ای دلیل هوس های مرتبط با پیکا هستند.
کمبود سدیم
سدیم نقشی کلیدی در حفظ تعادل مایع در بدن انسان ایفا می کند و برای ادامه بقا ضروری است. به همین دلیل، هوس های غذایی برای مواد غذایی شور و حاوی سدیم بالا اغلب به نظر می رسد به معنای نیاز بدن به سدیم بیشتر است. در حقیقت، افرادی که با کمبود سدیم مواجه هستند، اغلب هوس های قوی برای مواد غذایی شور را گزارش می کنند.
به طور مشابه، افرادی که سطوح سدیم خون آنها به طور هدفمند پایین آورده شده بود، چه از طریق ادرارآورها یا ورزش، نیز به طور کلی هوس افزایش یافته برای غذاها یا نوشیدنی های شور را گزارش کرده اند.
از این رو، در برخی موارد، هوس های نمکی می توانند به دلیل کمبود سدیم یا سطوح پایین سدیم خون شکل گرفته باشند.
با این وجود، مهم است که به خاطر داشته باشید که کمبود سدیم بسیار نادر است. در حقیقت، مصرف بیش از اندازه سدیم شایعتر از دریافت ناکافی آن است. در نتیجه، هوس غذاهای شور ممکن است لزوما به معنای کمبود سدیم نباشند.
همچنین، شواهدی وجود دارند که نشان می دهند مصرف منظم مواد غذایی با محتوای سدیم بالا می تواند به شکل گیری ترجیح برای مصرف غذاهای شور منجر شود. این می تواند هوس های نمکی در مواردی ایجاد کند که نیازی به دریافت سدیم اضافی غیر ضروری است و حتی برای سلامت بدن انسان مضر محسوب می شود.
چرا کمبود مواد مغذی ممکن است با هوس های غذایی بی ارتباط باشند؟
هوس های غذایی دیر زمانی با کمبود مواد مغذی پیوند خورده بودند. با این وجود، هنگامی که شواهد مد نظر قرار می گیرند، چندین استدلال می تواند در برابر این نظریه قرار بگیرند. استدلال های زیر قانع کنندهترین موارد محسوب می شوند.
ارتباط هوس هاس غذایی با جنسیت
بنابر نتایج پژوهش های صورت گرفته، هوس های غذایی یک فرد و فراوانی آنها تا حدودی با جنسیت مرتبط است. به عنوان مثال، زنان در مقایسه با مردان به نظر می رسد دو برابر احتمال بیشتری دارد هوس های غذایی را تجربه کنند.
همچنین، زنان احتمال بیشتری دارد هوس خوردن غذاهای شیرین مانند شکلات داشته باشند، در شرایطی که مردان احتمال بیشتری دارد هوس خوردن غذاهای خوش طعم را داشته باشند.
افرادی که بر این باورند کمبود مواد مغذی موجب شکل گیری هوس های غذایی می شوند، اغلب بیان می کنند که هوس های شکلاتی در نتیجه کمبود منیزیم شکل می گیرند، در شرایطی که غذاهای خوش طعم اغلب با دریافت ناکافی سدیم یا پروتئین پیوند خورده اند.
با این وجود، شواهد اندکی پشتیبان تفاوت های جنسیتی در زمینه خطر کمبود هر یک از این مواد مغذی هستند. نتایج یک مطالعه نشان داد که مردان به طور کلی 66 تا 84 درصد از مقدار توصیه شده روزانه منیزیم را دریافت می کنند، در شرایطی که زنان حدود 63 تا 80 درصد مقدار مصرف توصیه شده روزانه را دریافت می کنند.
افزون بر این، شواهد اندکی برای پشتیبانی از این که مردان در مقایسه با زنان احتمال بیشتری دارد با کمبود سدیم یا پروتئین مواجه شوند، وجود دارند. در حقیقت، کمبود هر یک از این مواد مغذی، به ویژه در کشورهای توسعه یافته جهان بسیار نادر هستند.
پیوند محدود بین هوس های غذایی و نیازهای تغذیه ای
فرضیه ای که در پس نظریه کمبود ماده مغذی قرار دارد، به این نکته اشاره دارد آنهایی که با دریافت ناکافی برخی مواد مغذی روبرو هستند، احتمال بیشتری دارد هوس خوردن مواد غذایی حاوی آن مواد مغذی را تجربه کنند.
با این وجود، شواهدی وجود دارند که نشان می دهند همواره این گونه نیست. یک نمونه بارداری است. طی دوران رشد نوزاد نیاز به برخی مواد مغذی دو برابر شود.
بر اساس فرضیه کمبود مواد مغذی، زن باردار هوس غذاهای سرشار از مواد مغذی به ویژه در مراحل پایانی رشد نوزاد، زمانی که نیازهای تغذیه ای در بالاترین سطح خود قرار دارند، را خواهد داشت. با این وجود، مطالعات نشان داده اند که تمایل به هوس خوردن فست فودها، غذاهای حاوی چربی بالا و یا کربوهیدارت بالا به جای نمونه های سرشار از مواد مغذی طی دوران بارداری وجود دارد.
افزون بر این، هوس های غذایی بیشتر در نیمه نخست دوران بارداری شکل می گیرند و بر همین اساس به نظر نمی رسد نیاز افزایش یافته به کالری دلیل ظهور آنها باشد.
مطالعات کاهش وزن استدلال های بیشتری در برابر نظریه کمبود ماده مغذی مطرح کرده اند.
طی یک مطالعه، شرکت کنندگانی که به مدت دو سال یک رژیم غذایی کم کربوهیدارت را دنبال کرده بودند هوس بسیار کمتر برای غذاهای سرشار از کربوهیدارت را نسبت به افرادی که یک رژیم غذایی کم چربی را دنبال کرده بودند، گزارش کردند.
به طور مشابه، افرادی که رژیم غذایی کم چربی را دنبال کرده بودند، هوس کمتر برای غذاهای با چربی بالا را گزارش کردند.
اگر هوس های غذایی واقعا به واسطه دریافت کم از برخی مواد مغذی شکل بگیرند، مواجهه با اثری معکوس از نتایج این قبیل مطالعات انتظار می رفت.
هوس های غذایی خاص و فقیر از نظر مواد مغذی
هوس های غذایی به طور کلی بسیار خاص هستند و اغلب تنها با خوردن آن چیزی که هوس کرده اید و نه ماده غذایی دیگر ارضا می شوند.
با این وجود، بیشتر مردم به جای غذاهای کامل و مغذی هوس مصرف غذاهای پر کالری یا پر چربی می کنند. در نتیجه، غذاهایی که هوس می کنید، اغلب بهترین منبع برای تامین مواد مغذی مرتبط با هوس غذایی محسوب نمی شوند.
به عنوان مثال، هوس خوردن پنیر اغلب به عنوان روش بدن برای جبران مصرف ناکافی کلسیم در نظر گرفته می شود. با این وجود، هوس خوردن توفو احتمال بیشتری دارد تا کمبود کلسیم را جبران کند زیرا در یک وعده 28 گرمی دو برابر کلسیم بیشتر نسبت به پنیر ارائه می کند.
دیگر دلایل احتمالی برای هوس های غذایی
هوس های غذایی ممکن است به واسطه عوامل دیگری به جز کمبود مواد مغذی شکل بگیرند.
افکار سرکوب شده: در نظر گرفتن غذاهایی خاص به عنوان موارد ممنوعه یا تلاش فعالانه برای سرکوب تمایل به خوردن آنها اغلب هوس خوردن این مواد غذایی را تشدید می کند.
وابستگی های زمینه ای: در برخی موارد، مغز خوردن یک ماده غذایی را با زمینه ای خاص مرتبط می سازد، مانند خوردن ذرت بوداده هنگام تماشای فیلم. این می تواند هوس خوردن غذایی خاص را بار دیگر که زمینه ای مشابه پدیدار می شود، شکل دهد.
خلق و خوی خاص: هوس های غذایی ممکن است به واسطه خلق و خویی خاص تحریک شوند. به عنوان مثال، هنگامی که قصد دارید بر خلق و خویی منفی غلبه کنید، هوس خوردن غذاهای ناسالم افزایش می یابد.
سطوح بالای استرس: افرادی که استرس دارند، اغلب بیشتر از افرادی که استرس ندارند دچار هوس های غذایی می شوند.
خواب ناکافی: خواب ناکافی می تواند در سطوح هورمونی اختلال ایجاد کند که ممکن است احتمال تجربه هوس های غذایی را افزایش دهد.
آبرسانی ضعیف: مصرف ناکافی آب یا مایعات دیگر می تواند افزایش احساس گرسنگی و هوس های غذایی را در برخی افراد به همراه داشته باشد.
مصرف ناکافی فیبر یا پروتئین: پروتئین و فیبر به کسب احساس سیری کمک می کنند. مصرف ناکافی آنها ممکن است احساس گرسنگی و هوس های غذایی را افزایش دهد.
چگونگی کاهش هوس های غذایی
برای شروع، نادیده گرفتن یک وعده غذایی یا مصرف آب ناکافی ممکن است به احساس گرسنگی و افزایش هوس های غذایی منجر شوند. از این رو، مصرف منظم وعده های غذایی مغذی و آبرسانی بدن ممکن است احتمال تجربه هوس های غذایی را کاهش دهند.
همچنین، خواب کافی و انجام فعالیت هایی مانند یوگا یا مدیتیشن که استرس را کاهش می دهند می توانند به کاهش احتمال شکل گیری هوس های غذایی کمک کنند.
در شرایطی که یک هوس غذایی شکل گرفته است، شناسایی محرک آن می تواند مفید باشد. به عنوان مثال، اگر هوس های غذایی روشی برای مقابله با خلق و خوی منفی هستند، تلاش کنید فعالیتی که به اندازه غذا خوردن می تواند خلق و خوی شما را بهبود ببخشد را بیابید.
یا اگر هنگامی که بی حوصله هستید به خوردن کلوچه تمایل دارید، خود را درگیر فعالیت هایی کنید که بی حوصلگی را کاهش می دهند. ملاقات با یک دوست یا خواندن کتاب از جمله مواردی هستند که می توانید مد نظر قرار دهید، اما باید گزینه ای را بیابید که برای شما موثر است.
اگر به رغم تمام تلاش هایی که برای خنثی کردن هوس غذایی انجام داده اید، همچنان ادامه دارد، آن را بپذیرید و تلاش کنید به شیوه ای آگاهانه آن را برطرف کنید. از غذایی که هوس کرده اید لذت ببرید، در شرایطی که تمام حواس خود را روی تجربه مزه آن متمرکز کرده اید، زیرا این شرایط ممکن است هوس شما را با مصرف مقدار کمتری از غذا ارضا کند.
در نهایت، برخی افراد که هوس های غذایی مداوم را برای غذاهایی خاص تجربه می کنند، ممکن است با اعتیاد به مواد غذایی مواجه باشند. اعتیاد به مواد غذایی شرایطی است که در آن مغز فرد می تواند به برخی مواد غذایی به روشی مشابه با مغز افراد معتاد به مواد مخدر پاسخ دهد.