مقامات نظارتی بانک مرکزی عزیز چرا؟!
بانك برتر – مقامات نظارتی بانک مرکزی عزیز! با سلام و تحیات. اینجانب یکی از شهروندان کشور میباشم که اخیراً با خواندن اخبار روزنامهها و سایتهای خبری تعدادی سؤال در ذهنم نقش بسته و لازم دانستم براساس حقوق شهروندی خویش، با نگارش این سطور، سؤالات خود را مطرح کنم شاید جواب آنها را پیدا و تسکینی دوباره یابم.
سؤال اول؛ چرا بانک مرکزی با سازمانی معتبر، باقدمت و ۶۶ سالهای مانند بانک صادرات ایران(به خاطر قرمز شدن مقطعی حسابها که در بین بانکهای ایران مرسوم است)، با قاطعیت برخورد و نامهای را خطاب به کلیه بانکهای کشور مبنی بر عدم پذیرش چکهای رمزدار این بانک صادر میکند اما در برابر مؤسسات مالی غیرمجاز و نامعتبر که پول مردم بیپناه را سالها تصاحب و با آن زد و بند مینمودند، سکوت چندساله اختیار کرد و تنها وقتی دمل چرکی و فسادانگیز این مؤسسات سرباز کرد، به دنبال توجیه اشتباهات گذشته برآمد؟!
سؤال دوم؛ آیا حفظ و صیانت از یک برند ملی، معتبر و مهم کشور آنهم بانک صادرات ایران که انصافاً همواره در خدمت کشور از گذشته تاکنون بوده است، برای بانک مرکزی اهمیت نداشته که با نگارش یک نامه- که انشاءاله عامدانه و مغرضانه نبوده- به اعتبار آن لطمه وارد نماید؟!
سؤال سوم؛ دقیقاً ابتدای مرداد ۱۳۹۶ بود که بانک صادرات به دعوت بانک مرکزی مبنی بر مشارکت در طرح ضربتی پرداخت وام قرض الحسنه ازدواج و جهیزیه و برغم تنگناهای موجود، لبیک گفت و تعهد نمود که ۷۰ هزار فقره وام را طی ۶۰ روز کاری به زوجین جوان پرداخت نماید اما چطور میشود که در همان روز این بانک همراه با بانک مرکزی، از سوی بانک مرکزی مورد عتاب قرار گیرد؟!
سؤال چهارم؛ آیا مقامات نظارتی که در بانک مرکزی دستور به صدور نامه مورد نظر دادهاند(نامه شماره ۱۳۱۱۱۵/۹۶ مورخ ۱/۵/۹۶) واقعاً نمیدانستند که این کار در شرایط پرالتهاب فعلی که زیاندیدگان و سپردهگذاران متضرر مؤسسات منحله…و… هر روز دست به اعتراض میزنند، به صلاح نبوده و منافع سهامداران، مشتریان و ذینفعان بانک صادرات ایران را به خطر میاندازند؟!
سؤال پنجم؛ به راستی علت تحریم بانکهای ایرانی و لجاجت برای عدم قبول و اجرای رفع تحریمها از این بانکها چیست؟ آیا علت این نیست که کشورهای تحریم کننده(آمریکا و اروپا) از نقش ارزشمند بانکهای ایران در توسعه اقتصاد کشور خبر دارند و با حربه تحریم بانکها، تلاش مینمایند که اقتصاد ایران را زمینگیر و دچار مشکل نمایند؟! پس در صورت اطلاع، چرا بانک مرکزی در دام بازی غیرعادلانه و غیرمنصفانه دشمنان ایران عزیز اسلامی افتاده است؟!
سؤال ششم؛ بسیاری از مسئولان و بزرگان کشور بارها اعلام کردهاند که سوءمدیریت در کشور در لوای تحریمها پنهان شده و مدیران بیکفایت، کم کاریهای خود را به حساب تحریمها میگذارند.(خودتحریمی)
حال باید پرسید که محدودسازی یک بانک اثرگذار کشور آیا به منزله همان خود تحریمی، بی بصیرتی و … نیست؟!
سؤال هفتم؛ تقریباً همه صاحبنظران و حتی مردم عادی بر این باورند که بانکها پاشنه آشیل اقتصاد کشور میباشند. در این صورت محدود سازی بانکها آیا تیر به پاشنه آشیل و تخریب اقتصاد کشور به حساب نمیآید؟!
سؤال هشتم؛ آیا بانکهای مرکزی سایر کشورها نیز با بانکهای قدیمی و ریشه دار خود این گونه رفتار میکنند؟!
سؤال نهم؛ آیا این خبر صحت دارد که بانک صادرات ایران به دلیل عدم کفایت موجودی مؤسسه ……… از پرداخت وجه به مشتریان آن مؤسسه از طریق خودپرداز خودداری نموده و بانک مرکزی نیز در واکنش و مقابله به مثل با این اقدام مبادرت به ایجاد محدودیت برای بانک صادرات نموده است؟!
سؤال دهم؛ مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به درستی و با درایت و هوشمندی، راه غلبه بر دسایس کشورهای بیگانه را برخورداری از اقتصاد مقاومتی تشخیص دادهاند. حال چرا باید با یکی از ارکان مهم اجرای اقتصاد مقاومتی که اتفاقاً از سوی معاون اول محترم ریاست جمهوری برترین بانک کشور از نظر کارگروه اقتصاد مقاومتی نیز معرفی شده است، اینقدر نامهربانانه و غیرمنصفانه برخورد نماییم؟!
سوال یازدهم: براستی مسئول بالا رفتن ریسک شهرت بانک صادرات ایران و خسارتهای مادی و معنوی وارده به این بانک بر اثر بی تدبیری مذکور، کیست و چگونه جبران خواهد شد؟!
در پایان سؤالی را نیز باید از دیگر بانکهای کشور خصوصاً آن بانکهایی که بعد از رفع محدودیت کوتاه یک روزه این بانک، کماکان به جو بدبینی دامن زدند و افکار عمومی جامعه را در این خصوص نگران نمودند داشته باشم و آن این است که آیا اینگونه اقدامات مطابق با “اخلاق” حرفه ای و چارچوب های متعارف رقابتی بوده است یا خیر؟!