«شعر آمیزه» ؛ هوایی تازه در شعر معاصر
بنا بر این شاعر شعر آمیزه باید دارای شناخت و جهانبینی خاص و مطالعه زیاد باشد تا بتواند هوایی تازه در رگ و پیوند شعر بدمد.
عصر خبر: «مهدی ابوالحسنی» شاعر، پژوهشگر و نویسنده مجموعه شعر «حوض نقاشی سهراب چرا بی ماهی است؟» و دفتر رباعی «تا…» است. وی اخیراً قالب جدیدی از شعر با عنوان «شعر آمیزه»را مطرح کرده که به این بهانه با وی گفت و گویی انجام داده ایم که با هم می خوانیم.
فضای شعر مصاصر را چگونه ارزیابی می کنید و آیا این فضا نیازهای مخاطب امروز را جوابگو است؟
اگر پدر شعر فارسی را رودکی بدانیم و پدر شعر نو را نیما یوشیج؛ تقریبا هزار سال از عمر سرایش شعر کلاسیک فارسی با تمام فراز و نشیب¬هایش می¬گذرد تا به شعر امروز که شعر نو فارسی نام دارد، می¬رسیم. با کمی اغماض می¬توان نیما یوشیج را آغازگر فصل دیگری از شعر در ابتدای هزاره دوم شعر فارسی و شعر معاصر دانست،اما متاسفانه در چند سال اخیر شاهد بعضی کم لطفی¬ها نسبت به جریان شعر در ابتدای هزاره دوم شعر فارسی بخصوص شعر نیمایی هستیم. آنقدر که شاید بتوان گفت، دوره بازگشت دیگری طوق خود را بر گردن شعر امروز انداخته است و این یعنی درجا زدن دوباره¬ی شعر.
جایگاه شعر نیمایی و با ابداعاتی که او در شعر ایجاد کرد، متاسفانه رو به فراموشی است. نظر شما در این زمینه چیست؟
البته هنوز کسانی هستند که جایگاه شعر نیمایی با آن تغییراتی که در شعر ایجاد کرد را ادامه می دهند ولی متأسفانه شعر نیمایی هم که رو به فراموشی است و افراد بیشتری به سمت شعر سپید و آزاد و جریان های وابسته به آن با توجه به اینکه وزن عروضی ندارد کشیده می¬شوند که اکثر این آثار بیشتر شبیه متن و نثر ادبی است تا شعر و این نیز چالشی در شعر معاصر ایجاد کرده است.
در یکی از محافل ادبی قالب شعری جدید با عنوان «آمیزه» را مطرح کردید. در مجموعه شعر جدیدتان با عنوان «حوض نقاشی سهراب چرا بی ماهی است؟» نیز با ساختاری جدید از شعر و ادبیات مواجه هستیم. با ما در این باره سخن بگوئید؟
من در این کتاب، ساختار و قالب جدیدی از شعر را مطرح کردم و نام آن را نیز «شعر آمیزه» نهادم. شعر آمیزه تلفیقی از قالب¬های شعر کلاسیک و کهن با شعر نو و نیمایی و در موارد پیچیده¬ تر شعر سپید و آزاد است، که با توجه به حس و حال و فرم و ساختار هر یک از این قالب¬ها؛ زبان و باقی مسائل شاعرانه دستخوش تغییر خواهد شد، البته تلفیق و آمیزه هم باید با شرایط و ظرافت خاصی صورت بگیرد تا زبان و فرم و ساختار و … به درستی، خود را در کنار هم دریابند و شکست و چندگانگی احساس نشود و در عین حال مخاطب را در فضای مناسب ذهنی و لذت قرار دهد.شعر آمیزه در نگاه اول ساده و سهل الوصول به نظر می¬رسد اما در واقع راه رفتن بر لبه¬ی تیغ است که توضیحش در این مقال نمی¬گنجد.اما به چند نکته به طور خلاصه می¬توان اشاره کرد و آن اینکه کسانی که در این راه قدم بر می¬دارند باید:1: قالب¬ها و قوانین شعر کلاسیک و کهن بخصوص غزل، مثنوی، رباعی و دوبیتی را بشناسند.2: شعر نیمایی ساختار و فضای حاکم بر آن را بشناسند.3: شعر سپید و آزاد را نیز بشناسند.بنا بر این شاعر شعر آمیزه باید دارای شناخت و جهانبینی خاص و مطالعه زیاد باشد تا بتواند هوایی تازه در رگ و پیوند شعر بدمد.
ممکن است مثالی از این قالب شعری برای خوانندگان عنوان بفرمایید؟
به عنوان مثال، ساده ترین نوع شعر آمیزه در کتاب حوض نقاشی سهراب چرا بی ماهی است؟ با نام شناسنامه به کار رفته است که در سال 1395 چاپ شد. البته انواع پیچیده تر هم هست که خوانندگان محترم می توانند به این کتاب مراجعه کنند.قسمتی از شعر:تفنگ¬ها همه مستندتفنگ¬ها همه نامردتفنگ، مادر جنگ استو جنگ مادر دل¬سنگ امپراطور استتفنگ¬هاغلام حلقه به گوشیکه گوش و چشم کر و کورشان به دستور استکه دست و فلسفه¬ی زندگی گل¬ها رابه دست و باور خونبارشان بچسبانندخبر رسید که تقویم غرق در خون شدخبر رسیدپرنده¬ای نگران زیر لب غزل میخواند:تب گلوله¬ی دل¬سنگ را نمی¬فهممهزار توی غم جنگ را نمی¬فهممکنار خانه¬ی هر سرو لاله روییده¬ستمن این تمدن خون رنگ را نمی¬فهممدلم گرفته و گوشم به حرف تاریخ استطنین حرف بد آهنگ را نمی¬فهممنهال¬ها همه پیر و پدربزرگ شدندغرور زندگی لنگ را نمی¬فهممچقدر پشت سراپرده دست پنهان استوجود این همه نیرنگ را نمی¬فهممیکی به نام خدا و یکی به نام بشرتضادهای هماهنگ را نمی¬فهمموسال¬هاست که مردم حصار می¬بینندزبان این وطن تنگ را نمی¬فهممخبر رسید کبوتران سبکبال و عاشق این شهربدون هیچ هراسی، درست مثل دل شیرنجات مزرعه راشهید می¬گشتندشهید می¬گشتندشهید می¬گشتند…از فرصتی که در اختیار قرار دادید، سپاسگزارم.
گفت و گو: علی رسولی