تکنیکهایی که ذهنتان را دستکاری می کند
تغییر دادن رفتار یا نگاه دیگران به نفع خود با سوءاستفاده، فریب یا پنهانکاری به معنای دستکاری روانی است.
وقتی میتواند موفقیتآمیز باشد که عامل بتواند نیات و رفتارهای خشن خود را پنهان کند، نقاط ضعف «قربانی» را خوب بشناسد و به حد کافی بیرحم باشد تا در صورت لزوم در وارد کردن آسیب به قربانی تردید نکند. در نتیجه دستکاری روانی ممکن است به خشونت آشکار یا منفعلانه منتهی بشود.
تکنیکهای دستکاری روانی
معمولا عاملی که در پی دستکاری روانی است، با شیوههای متعددی قربانی خود را کنترل میکند که به آنها اشاره میشود
1- تقویت مثبت: تمجید، تملق، همدردی ظاهری (اشک تمساح)، عذرخواهی مکرر، رشوه، خندههای انفجاری و….
2- تقویت منفی: حذف تنبیه به عنوان پاداش مثلا «اگر بگذاری من فلان کار را با تو بکنم، میتونی جریمهات رو انجام ندی.»
3- تقویتهای مقطع یا ناقص: تقویتهای مقطع یا ناقص منفی، فضای ذهنی را به سمت ترس و تردید میبرد. تقویتهای مقطع یا ناقص مثبت قربانی را وادار به ادامه میکند مثلا در انواع قمار، قمارباز گاهی میبرد اما نهایتا بازنده است.
4- تنبیه: نق نق، فریاد، قهر، تهدید، دشنام، گریه و….
5- کشتن گربه دم حجله: یعنی چنان ضربهی روانی بزند که دیگر قربانی شهامت تکرار را پیدا نکند. مثلا فحشهای بسیار رکیک بدهد، عصبانیت جنونآمیز نشان بدهد و به اصطلاح میخاش را محکم بکوبد و ثابت کند که ارباب است.
6- دروغ: اثبات فوری دروغ، اغلب ساده نیست و وقتی اثبات میشود که معمولا خیلی دیر شده است. بهترین راه این است که اگر یک بار از یک نفر دروغی شنیدید هرگز حرفهای او را فورا نپذیرید.
7- اخفای حقیقت: این هم نوعی دروغ گفتن است. معمولا رسانهها از این روش استفاده میکنند یعنی تمام یا بخشی از حقیقت را نمیگویند.
8- انکار: عامل آنچه را انجام داده حاشا میکند.
9- توجیه: عامل برای رفتارش بهانه میتراشد.
10- کوچک نمایی: ترکیبی از انکار و توجیه است. عامل میگوید رفتارش به این بدی که قربانی اعتقاد دارد نبوده است مثلا توهین میکند و میگوید شوخی بود.
11- توجه یا بیتوجهی عمدی: عامل به هرچه به نفعاش نباشد بیتوجهی میکند. مثلا میگوید «نمیخوام این رو بشنوم.»
12- طفره رفتن: عامل به سوالهای شفاف، پاسخهای شفاف نمیدهد و موضوع صحبت را عوض میکند.
13- مهمل بافتن: شبیه طفره رفتن است اما پاسخهای بیربط، بیمعنی، مبهم و… میدهد.
14- تهدید پنهان: عامل با تهدید های غیر مستقیم قربانی را به لاک دفاعی فرو میبرد.
15- گناه بازی: نوع خاصی از تهدید است. عامل به قربانی باوجدان میگوید که به اندازه کافی مهربان نیست، خودخواه یا شلخته است. این فعل سبب میشود قربانی احساس بدی بکند، به خودش شک کند، مضطرب بشود و خودش را حقیر ببیند.
16- شرمنده کردن: عامل، طعنه و کنایه میزند تا ترس و تردید قربانی را بیشتر کند. عامل این کار را میکند تا قربانی احساس کند بیارزش است و تسلیم شود. گاهی شرمنده کردن فقط یک نگاه غضبآلود، لحن ناخوشایند، اظهار فضل و… است. عامل، شرمنده کردن را تا زمان رسیدن به هدف ادامه میدهد. برای ایجاد بیکفایتی در قربانی بسیار موثر است.
17- مظلوم نمایی: عامل، خود را قربانی شرایط یا رفتار دیگران نشان میدهد تا جلب ترحم کند. مردم خیلی راحت این فریب را میخورند و با این ظالم همکاری میکنند.
18- تخریب قربانی (بدنام کردن): این فعل قربانی را به لاک دفاعی فروبرده و خشونت عامل را پنهان میکند. وقتی قربانی دارد از حق خودش دفاع میکند او را به سوءاستفاده متهم میکند.
19- خادم نمایی: عمل رفتار خودخواهانهاش را به یک هدف قابل قبول حواله میدهد. مثلا «مامورم و معذور» یا «من تکلیفم را انجام میدهم.»
20- اغوا: عامل با تعریف و تمجید و تملق دیوار دفاعی قربانی را میشکند تا به او اعتماد کند. گاهی حتی کمک هم میکند.
21- فرافکنی سرزنش (سرزنش دیگران): این جماعت به راحتی و بسیار خزنده دیگران را قربانی میکنند. افکار جنون آمیز خود را به قربانی نسبت میدهند. کاری میکنند که قربانی به این نتیجه برسد که همه ی کارهای درستاش، غلط بودهاند. اینها آنقدر دروغ روی دروغ میبافند تا قربانی داستان شان را باور کند. تا قربانی باور کند دیوانه است.
22- بیگناه نمایی: وانمود میکنند کارهای بدشان عمدی نبوده است. حتی میخواستهاند قربانی را غافلگیر (خوشحال) کنند. اینطوری قربانی را در مورد قضاوت و حتی سلامت روانی خودش به شک میاندازند.
23- گیج نمایی: خودشان را به گیجی میزنند. آنقدر این کار را انجام میدهند که قربانی را مجاب کنند. برای این کار حتی عمدا وسایل خود را گم میکنند یا جا میگذارند.
24- عصبانی نمایی: اینها خودشان را عصبانی نشان میدهند تا قربانی تسلیم شود. مثلا میگوید «ولم کن من قاطیام»، «من موجیام»، «من روزی یه مشت قرص اعصاب میخورم» و …. این شیوه قربانی را واقعا گیج میکند.
25- همرنگی با جماعت: عامل قربانی را مجاب میکند که بقیه هم همین کارها را انجام میدهند. «خیلیها مثل تو …» یا «همه به نحوی این کار رو میکنند.» این دستکاری بیشتر توسط رفقا برای مصرف مواد انجام میشود.