فیلم جنجالی پاییز میلیاردی شد
پایان فصل برگریزان با میلیاردیشدن یکی از فیلمهای اکران پاییزی همراه شد؛ البته دقیقتر و درستترش این است که بگوییم فیلم جیرانی در اولین روز زمستان توانست به عضویت باشگاه میلیاردیها درآید.
یک میلیارد تومان فروش در 24 روز اکران 15 سالن سینما که نمیتوان انکار کرد بخش قابلتوجهی از آن مدیون جنجالها و حاشیههایی است که پیرامون «من مادر هستم» بهراه افتاد.
شرایط غیرطبیعی سینمای ایران باعث شده که دیگر فیلمها هم تنها در اوضاعی ملتهب به فروش قابلقبول دست پیدا کنند. استثناهای انگشتشمار و پدیدههایی چون «کلاه قرمزی» را اگر کنار بگذاریم، میبینیم همه فیلمهای پرفروش این سینما، رونق گیشهشان را از جنجالها و حاشیههایی که برانگیختهاند بهدست آوردهاند. با این وضعیت و این شرایط، سینمای ایران در سال92 روزهای سختی را تجربه خواهد کرد. انبوه فیلمهایی که با سفارش دولت و با بودجههای عمومی تولید شدهاند و فاقد پتانسیل جنجالآفرینی هستند، چگونه قرار است مخاطبان را به سینما جذب کنند؟ این پرسش نگرانکننده را این روزها بسیاری از کارشناسان اکران بر زبان میآورند، بیآنکه پاسخی درخور دریافت کنند.
چیزی که همچنان مشهود بهنظر میرسد نظر برخی مدیران سینمایی است که هنوز هم اعتقاد دارند سینمای ایران در طول دوران مسئولیتشان روندی رو به رشد را طی کرده است؛ مدیرانی که ریزش نگرانکننده مخاطب را چندان مهم ارزیابی نمیکنند و بهجای پاسخگویی درباره دلایل قهر مردم با سینما به آمار خوب مخاطبان شبکه نمایش خانگی اشاره میکنند. این آمار «خوب» هم البته روایت مدیران سینماست چون اگر پای صحبت مدیران مؤسسات خصوصی شبکه نمایش خانگی بنشینیم، تقریبا تمامشان از احتمال ورشکستگی سخن میگویند. مجموعهای از دلایل سینمای ایران را دچار وضعیتی کرده که در این روزها احوالاتش نامطلوبتر از همیشه بهنظر میرسد. سینمای ایران دستکم از لحاظ اقتصادی در حال سپریکردن سالی ناامیدکننده است و در چنین شرایطی گیشه نسبتا قابل قبول چند فیلم پاییزی شاید کمی بتواند زخمهای سینما را التیام بخشد.
همزمان با میلیاردیشدن فیلم من مادر هستم، فیلم «بیخود و بیجهت» هم نیممیلیاردی شد. برخلاف من مادر هستم که ملودرامی تلخ است، فیلم عبدالرضا کاهانی اثری کمدی است که حضور رضا عطاران در آن میتواند مهمترین عامل جذب تماشاگر محسوب شود.
«زندگی خصوصی آقا و خانم میم» هم که این روزها منتقدان از آن استقبال کردهاند و نقدهای مثبت زیادی برای این فیلم نوشته شده، با احتساب فروش دیشبش موفق به گذر از مرز 300میلیون تومان شد. این فیلم در صورت در اختیار داشتن سینما آزادی که با لجبازی شورای صنفی از امکان بهرهمندی از این سینما محروم شد، میتوانست امروز همپای کمدی کاهانی بفروشد.
فیلم تازه اکران شده «یه عاشقانه ساده» هم در 10 روز اول اکرانش با کارکردی متوسط مواجه شده است. این فیلم تاکنون 90 میلیون تومان فروخته است. «آینههای روبهرو»، «یکی میخواد باهات حرف بزنه»، «اختاپوس» و «یک فراری از بگبو» نیز با کمترین نوسان در آمار فروششان در حال سپری کردن آخرین روزهای اکران خود هستند.
همچنین باید به فیلم «من و زیبا» اشاره کرد که با بازی پرویز پرستویی از صبح چهارشنبه اکران عمومی شد و باید دید این فیلم در روزهای اول اکرانش چه شرایطی را تجربه کرده است. قرار بود فیلم «پله آخر» نیز از چهارشنبه به نمایش عمومی درآید ولی در دقیقه90 اکران این فیلم برای چندمینبار منتفی شد. ظاهرا مشکل اختلاف ارشاد و حوزه هنری سر سینما آزادی مانع اکران این ساخته علی مصفا شده است. فیلم پله آخر با سینما آزادی بهعنوان سرگروه قرارداد داشت ولی شورای صنفی با حذف سینما آزادی، سینما فرهنگ را سرگروه کرد که این اقدام تخلفی آییننامهای محسوب میشود و حالا بدون رضایت سرگروه قبلی نمیتوان پله آخر را با سرگروهی سینما فرهنگ اکران عمومی کرد.