ايران ارزانترين اينترنت دنيا را دارد
بعد از ورود اینترنت به ایران و گسترش مویرگی این شکل از ارتباطات، ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر درگیر موج تغییرات پیرامون یک فرهنگ جهانی شد.
بیشک یکی از اصلیترین عوامل پیشرفت کشور اینترنت بوده و هست. تقریبا هیچ کسب و کاری را هم نمیتوان پیدا کرد که با اقتصاد و بازار ارتباط داشته باشد و یک سر آن به اینترنت متصل نباشد.
از ده سال قبل که گسترش
اینترنت خانگی درایران رواج یافت و هزینه آن در سبد هزینه خانوار جای گرفت،
این موضوع مطرح شد که چرا قیمت این کالا که ذاتا باید تابعی از قیمت جهانی
باشد در کشور ما با بسیاری کشورهای دیگر متفاوت است؟ گذشته از برخوردهای
امنیتی ـ فرهنگی با موضوع اینترنت، پشت پردههای اقتصادی این کالای
استراتژیک نکتهها و ناگفته بسیار زیادی دارد که به دلیل فنی بودن یا همان
نگاه امنیتی جایی گفته نمیشود. به عنوان مثال، کسی از هزینهها فیلترینگ
یا همان پالایش اینترنت ـ که روی هزینه اینترنت خانوار سرشکن میشود ـ صحبت
نميکند در حالی که این موضوع در قانون تاکید شده است و قطعا فیلترینگ به
دلایل بسیاری برای کشور ضروری است، اما مخفی نگهداشتن هزینه این موضوع ـ که
در حقیقت هزینه درمان یک بیماری است ـ به درمان آن در جامعه هم کمکی
ميکند؟
با این حال در پی تغییر نرخ ارز
قرار بر افزایش قیمت اینترنت کاربران شده است که به دلیل اهمیت زیرساختی
آن تصمیم گرفتیم از مجریان توزیع اینترنت در کشور یعنی شرکت ارتباطات
زیرساخت به عنوان مجری در وزارت ارتباطات و نماینده دولت، شرکت مخابرات
ایران به عنوان صاحب بزرگترین شبکه کابلی خانگی و فعالان بخش خصوصی دعوت
کنیم تا در یک میزگرد برخی مشکلات و حاشیههای قیمتگذاری و توزیع اینترنت
بررسی شود. به اين ترتيب، آقايان سلمان و خدايي از شركت ارتباطات زيرساخت،
زارعيان از شركت مخابرات و نخجواني، مدير يكي از بزرگترين شركتهاي خصوصي
ارائه خدمات اينترنت در اين ميزگرد حضور يافتند.
پیش
از خواندن این متن شايد بد نباشد بدانيد اینترنت توسط شرکت ارتباطات
زیرساخت از خارج کشور وارد و به شرکتهای بزرگ توزیعکننده فروخته میشود و
آنها نیز این اشتراک را به مصرفکنندگان و شرکتهای کوچکتر میفروشند.
وضعیت بازار خردهفروشی اینترنت را در ايران چگونه ارزيابي ميكنيد؟
نخجواني:
در حال حاضر 12 شرکت خصوصی مجوز ارائه خدمات اینترنت روی کابل مسی (تلفن)
را دارند که یکی از آنها شرکت مخابرات ایران است. مابقی شرکتهای خصوصی
معروف به ندا یا همان PAP که در حال حاضر نیمی از بازار اینترنت پرسرعت در
بستر کابل مسی را این 11 شرکت خصوصی دارند و نیمی از این بازار در اختیار
شرکت مخابرات ایران است. از طرفی، چون خود شرکتهای ندا مصرفکننده امکانات
مخابراتی (کابل مسی و فضا در مراکز مخابراتی) هستند که به صورت انحصاری در
اختیار شرکت مخابرات ایران است ما 40 درصد از درآمدمان را دوباره به شرکت
رقیبمان یعنی مخابرات پرداخت میکنیم. با این حساب، اگرچه به لحاظ تعداد
مشتری سهم بازار ما نصف به نصف است، اما سهم ريالی مخابرات در بازار 70
درصد است و 30 درصد مابقی سهم 11 شرکت خصوصی است که البته در این درآمد
شرکای دیگری هم شریک هستند.
یک نهاد
نظارتی هم وجود دارد به نام «سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی» که
سعی ميکند از روشهای مختلفی بازار را تنظیم کند. البته شورای رقابت هم
الان در بازار حضور دارد و مثلا اعلام ميکند شرکت مخابرات هر استان حق
ندارد بیشتر از 10 درصد سهم بازار را داشته باشد، اما میبينیم این مصوبات
عمل نمیشود و مخابرات 50 درصد تعدادی و 70 درصد درآمدی را در اختیار دارد.
ضمن اين كه شرایط ارائه پهنای باند از طرف زیرساخت به ما نیز خیلی محدودیت
دارد و ما باید ثابت کنیم کاربر داریم تا به ما پهنای باند بدهند.
این شرکتهای خصوصی از چه زمانی وارد بازار شدند و با چه سرمایهای؟
نخجواني:
کمیسیون تنظیم مقررات آخر سال 82 وارد این بحث شد که پروانه انتقال
دادهها را بدهد و این پروانه، سال 83 برای 12 شرکت خصوصی به مدت 10 سال
صادر شد و همه شرکتها موظف شدند 20 هزار پورت نصب کنند، اما تعهدی برای
فروش نداشتند. یکی از شرکتها با اعلام رسمی از گردونه خارج شد و ماند 11
شرکت.
این شرکتهای خصوصی با چه سرمایهای وارد شدند؟ الان چقدر مشترک دارند؟
نخجوانی:
عدد دقیقی نیست، اما با چیزی حدود 20 میلیارد تومان مجموع شرکتها سال 83
وارد بازار شدند که الان تعداد مشترکان آنها چیزی حدود یک میلیون و 500
هزار مشترک سراسر ایران است. آن هم در حدود 200 شهر و بیش از هزار مرکز
مخابراتی.
وضعیت شرکت زیرساخت در موضوع توزیع اینترنت چگونه است؟
خدایی:
از سال 83 با توجه به بحث خصوصیسازی و واگذاری مخابرات به بخش خصوصی عملا
بخشی از مباحث مربوط به شبکه مخابراتی کشور ـ که باید تحت حاکمیت دولت
باقی بماند مثل شبکههای مادر مخابراتی کشور ـ به عهده شرکت ارتباطات
زیرساخت گذاشته شد. این شرکت سال 83 تاسیس شد و موضوعات مختلفی بر عهده این
شرکت به عنوان بخش حاکمیتی است که اینترنت یکی از آنهاست. واردکردن
اینترنت از خارج و انتقال به تهران و شهرستانها بخش اصلی کار ما در این
زمینه است. یک بحث اصلی هم افزایش درگاههاي بینالمللی بود که قبلا با یک
کابل از فجیره اینترنت وارد میشد و شاهد بودید گاهی قطعی اینترنت در کشور
رخ میداد، اما امروز به چند درگاه متصل هستیم تا امنیت و کیفیت بالا برود.
ظرفیت پهنای باند و درگاههاي بینالمللی چطور است؟
سلمان: ظرفيت را در سه سال از چیزی حدود 4 گیگابيت به 64 رسانديم و الان پهنای باند از مرزهای شمالی و جنوبی کشور تامین میشود.
خدایی:
در این مدت از تعداد يك درگاه بینالمللی به 21 درگاه رسیدهايم و
میتوانم بگویم با همه کشورهای همسایه بجز پاکستان ما ارتباط داریم که
بعضیها یکی و با بعضی دیگر چند درگاه ارتباطی داریم. در مورد پاکستان هم
مشکل از طرف ما نیست. ما ارتباطاتمان آماده است مشکل از پاکستان است که
هنوز نتوانسته مسائل داخلی خود را حل کنند.
اینترنت را به چه قيمتي و چطور از خارج میخرید؟
خدايي:
ما یک شرکت عمده فروش هستیم یعنی اصلا با مشترکین هیچ ارتباط مستقیمی
نداریم. اینترنت را براساس چیزی که حاکمیت بر عهده شرکت زیرساخت گذاشته
خریداری میکنیم. خریدمان هم به اين صورت است كه از بين پیشنهادهایی که
ارائه ميشود، کمترین قیمت لب مرز را خرید میکنیم حالا ممکن است از ترکیه
خریداری شود یا از کشورهای اروپایی یا امریکایی، ولی بالاخره باید روی بستر
فیبر تا لب مرز ما هدایت شود، لب مرز ما این ارتباط را دریافت میکنیم و
روی ارزانترین پیشنهاد توافق میکنیم.
اصلا بازار فروش اینترنت دنیا چطور است؟ مناقصهاي در كار است يا نه؟
سلمان:
براساس معاملات بینالمللی است یعنی آنجا ما این اختیار را داریم که از
طریق استعلام قیمت قرارداد را منعقد کنیم و طبیعی است که قراردادها یک ساله
است و اگر طرف معامله ما در پایان سال مبلغ را تعدیل نکند، میرویم سراغ
کسانی که بتوانیم قیمت را یک مقدار کمتر کنیم. همانطور که دوستان میدانند
ما در مقطعی هر واحد اینترنت (stm1) را از 48 میلیون تومان رساندیم به 37
میلیون تومان؛ یعنی 23 درصد کاهش قیمت.
اینترنت را شما بین چند مشتری هم توزیع میکنید یا پهنای باندی که میفروشید اختصاصی است؟
ما
اینترنت را یک به یک میفروشیم یعنی هیچ اشتراكي وجود ندارد. اگر 155
مگابیت وارد میکنیم دقیقا 155 مگابیت را هم واگذار میکنیم، اما شرکتهای
خصوصی و مخابرات میآیند به اصطلاح سهمبندی یا استفاده اشتراکی میگذارند.
قیمت خرید را نگفتید.
سلمان:
عرض کردم قیمتها برای ما متفاوت است و قاعدتا جایی هم اعلام نمیکنیم.
برای این که آن کسانی که ما میخواهیم از آنها خرید کنیم نتوانندروی
قیمتهای ما بازی نکنند؛ یعنی یک مقدار محرمانه است.
مگر فروشندهها بازار عمومی ندارند و قیمتهایشان شفاف نیست؟
سلمان:
بازیگرهای این بازار خیلی محدودند و طبیعی است نقاطی هم که ما میتوانیم
این ارتباط را وارد کشور کنیم. محدود است؛ یعنی ما از مرزهای غربی و
شرقیمان مثلا از عراق پهنای باند اینترنت وارد نمیکنیم ولی اگر امکانش
باشد حتی ممکن است از جايي ديگر بیاوریم و به کشور عراق يا افغانستان توزیع
هم بکنیم، پس فروشندهها محدود هستند.
الان ترانزیت اطلاعات از کشور یا فروش اینترنت داریم؟
سلمان: نه، فعلا در دستور کارمان نیست.
در دستور کار نیست یا توانایی نداریم؟
سلمان: شرایط خاصی می خواهد.
چه شرایطی؟
سلمان:
شرایطش این است که ما بتوانیم قیمت تمامشدهمان را یکمقدار بیاوریم
پایین که برای آنها هم صرف کند که بیایند و از ما خرید کنند یعنی یکمقدار
باید برای آنها رقابتیاش بکنیم چون آنها هم که الان بدون اینترنت نیستند؛
دارند از مسیرهای دیگری وارد میکنند ما باید تمهیداتی در شبکه داشته باشیم
که بتوانیم وارد آن بازار بشویم.
درآمد شرکت زیرساخت از اینترنت چقدر است؟
سلمان:
متاسفانه من آمار درآمدی را ندارم که بدانم در بحث پهنای باند چقدر درآمد
داریم، اما عرض کردم خدمتتان که ما به عنوان یک شرکت حاکمیتی سود برایمان
همهچیز نیست، اما طبیعتا نباید ضررده باشیم و به دولت ضرر بزنیم، اما چون
شرکت یا ارگان دیگری مجاز به ورود اینترنت نیست ما باید بتوانیم بازار
اینترنت کشور را تامین کنیم. این برای ما یک باید است.
اگر اتفاقی بیفتد یا ارز همچنان بالا برود پس قاعدتا قیمت بازهم بالا خواهد رفت؟
سلمان: بله و این طبیعی است چون ما تمام قراردادهایمان به صورت ارزی است.
حمایتی قرار نیست از این بخش انجام شود؟
سلمان: اگر حمایتی شود ما استقبال میکنیم و اگر دولت بیاید و به ما ارز مرجع بدهد مسلما ما هم قیمت را میشکنیم.
پس حمایت از کنترل قیمت اینترنت قانون نیست!
سلمان: الان دولت به ما تکلیف کرده با ارز مبادلاتی بانک مرکزی میتوانیم معاملاتمان را انجام دهیم.
شرکت مخابرات ایران وضعیت توزیع و درآمدیاش از اینترنت چگونه است؟
زارعیان:
همان طور که دوستان اشاره کردند در حال حاضر تقریبا 50 درصد بازار اینترنت
ایران در اختیار مخابرات است و حدود یک میلیون و 400 هزار نفر مشترک
داریم. همانطور که اشاره شد بیشترین استفاده از شبکه زیرساخت را در حال
حاضر ما میبریم، اما اتفاقی که در حوزهتعرفهها و صعود ارز ایجاد شده به
نظر میرسد یک اتفاق تاثیرگذار در یک یا دو حوزه نیست. باید خیلی شفاف با
مردم صحبت کنیم که در همه حوزهها تاثیر گذاشته و اگر بخواهیم بگوییم که
نه، حوزه ما مستثنا از این قاعده است حرف درستی نیست.
مخابرات از اینترنت درآمدی دارد؟
زارعیان:
نه، الان مخابرات از اینترنت درآمدی ندارد چون قیمت تمامشده، بالا و
تعداد مشترکین پایین است. هزینهای که اینترنت را از زیرساخت میخریم به
نظر ما بالاست. یک حساب ساده کردهایم که اگر بین 12 تا 13 میلیون مشترک
اینترنت در کشور به صورت 40 درصد ما و 60 درصد شرکتهای دیگر داشته باشیم
میتواند بازاری باشد که در نهایت سودآور شود. موضوع فرهنگ هم برای گسترش
استفاده اینترنت مهم است. برای مثال، اگر ایرانیان قبول میکردند که در ماه
هزینه نصف باک بنزین یک پراید را خرج ICT بکنند وضعمان خیلی از این بهتر
بود، اما خب این فرهنگ جا نیفتاده است الان هر ایرانی به طور متوسط در ماه
پنج باک بنزین مصرف ميکند که میشود 140 هزار تومان. 140 هزار تومان
بنزین مصرف ميکند ولی میانگین هزینه ارتباطات و فناوری اطلاعات او کمتر از
20 هزار تومان است. در بحث افزایش تعرفهها یا افزایش پهنای باند به نظرم
این اتفاقی است که افتاده و شاید اگر دولت وضعیت قبل را کنترل نمیکرد یک
سال پیش یک اتفاقی میافتاد و الان خیلی ملموس نبود. به نظرم میرسد وضع
اقتصادی را از یکی دو سال پیش دولت کنترل کرد ولی الان دیگر نتوانست کنترل
کند و مثلا ارزی که باید پارسال 1800 تومان میشد را همان 1200 تومان داد و
امسال شد 2500 تومان. بنابراین این اتفاق افتاده و ما به عنوان کسی که با
مردم سر و کار داریم از دو جهت با افزایش تعرفه شدید مواجهیم؛ یکی افزایش
قيمت پهنای باند و دیگری افزایش قیمت تجهیزات است به همین لحاظ باید تعدیلی
در تعرفهها داشته باشیم.
البته اين خبر
خوبی نیست، اما آن چیزی که دوستان زیرساخت محاسبه میکنند فقط پهنای باند
است بنابراین شما وقتی 13 درصد افزایش تعرفه ناشی از پهنای باند دارید به
همان نسبت قيمت تجهیزات افزایش پیدا کرده است. تجهیزات با دلار آزاد خرید
میشود یعنی اگر دوستان با 47 درصد افزایش در هزينه پهنای باند مواجه شدند
شرکتهای خصوصی با حدود 70 درصد افزایش هزینه در خرید تجهیزات هم مواجه
شدند.
حالا که وارد بخش دوم و افزایش تعرفهها و مشکلات آن شدیم. این سوال را می پرسم که چرا اینترنت ما از گرانترین اینترنتهای دنیاست؟
سلمان:
قیمت تمامشده اینترنت در ارتباطات برمیگردد به فراوانیاش؛ یعنی اول
باید فراواني ایجاد شود تا بتواند قیمت کم شود. نکته دیگر این است که ما
صددرصد هزينه پهنای باندمان ارزی است و به هیچ وجه ريالی نیست، لذا هر چقدر
در داخل کشور مصرف را ببریم بالا ارز بيشتري هزينه آن ميشود. پس دغدغه
اصلی ما باید این باشد که یک مقدار روی بحث شبکه ملی اطلاعات تمركز بيشتري
بکنیم که چه شود که این ترافیک داخل ایران بچرخد نه این که مدام داخل پهنای
باند باشد. ما حتما باید شبکه ملی اطلاعات داشته باشم.
موضوع
صحبت ما اینترنت جهانی است نه اینترنت ملی. ما اطلاعات خارجی را سوال
کردیم؛ یعنی چرا اینترنت ما از کشورهای همسایه هم گرانتر است؟
سلمان:
فکر نمیکنم این طور که شما میگویید باشد، قیمت ارتباطاتشان خیلی هم
گرانتر از ماست. افغانستان ارتباطاتش بیسیم است و این هزینه بالاتری دارد.
از قیمت اینترنت در کشورهای همسایه اطلاعی ندارم، اما ارتباط تلفنی آنها
گران است.
زارعیان:
هزینه ارتباطات ایران به نسبت همه کشورهای دنیا پایینتر است حتی اگر با
درآمد سرانه هم در نظر بگیرید این را قاطعانه میگویم هیچ جای دنیا
ارتباطاتش اینقدر ارزان نیست، در برآوردی که داشتیم دیدیم که تعرفههای ما
از بین 190 کشور فقط از هند بالاتر است و آمدیم این را به نسبت درآمد
سرانه مقایسه کردیم با این که درآمد سرانهما حدودا 9 برابر هند است، ولی
تعرفه آنها باز پنج برابر میشود. در حوزه تلفن ثابت به همین ترتیب در
حوزه تلفن ثابت ما جز رده سوم تعرفهها هستیم.
الان
من تنها یک انتقاد به اینترنت ایران دارم و به نظرم باقی چیزهایش از دنیا
بهتر است و این بحث محدودیت 128 كيلوبيت براي مصرفكنندگان خانگي است یعنی
محدویت 128 به نظرم تنها نقطه ضعف ما در دنیاست. من حداقل 4 ـ 5 اجلاس
بینالمللی که تا امروز شرکت کردم هیچ کس بابت تعرفه از ایران انتقاد
نکرده حتی دبیرکل ITU در مورد تعرفه در ملاقات خصوصی هم با مقامات ایرانی
داشته از تعرفه انتقاد نکرده و انتقادش از پهنای باند بوده است. اکنون هم
وقتی برخی چیزها تا ده برابر افزایش قیمت داشته رسانهها سکوت میکنند، اما
ده درصد افزایش نرخ ارتباطی را خیلی برجسته میکنند. ما معتقديم اینترنت
ما گران نیست منتها در یک مرز خطر قرار دارد؛ مرز خطرمان این که افزایش
تعرفههای پهنای باند را و افزایش قیمت تجهیزات و خدمات داخلی را داریم و
اگر بخواهیم تعرفه را ثابت نگه داریم توسعه در کشور دچار بحران میشود.
نمیشود که آب، برق و گاز چند برابر شود دستمزد کارکنان سه برابر شود ارز
برای تهیه پهنای باند سه برابر شود از این طرف هزینهخرید تجهیزات سه برابر
شود بعد تعرفهسابق در همان نقطه ایستادگی کند. اگر افزايش تعرفه رخ ندهد
باعث توقف توسعه میشویم.
نخجوانی:
یک نکته را فراموش نکنیم؛ پهنای باند، کالای بخش عمومی به حساب میآید،
کالای بخش عمومی یعنی این که کالایی که یک دولت ميتواند برایش حتی سوبسید
بدهد چون تمام بسترهای اقتصاد روی آن است. قرار هم نیست شرکت زیرساخت از
اینترنت منفعتی کسب کند، اما اتفاقی که دارد میافتد این است که قیمت دلاری
پهنای باندی که دوستان خرید میکنند سال 86 حدود 30 درصد هزينههاي آنها
را تشکیل میداد، اما الان این رقم چیزی حدود 15 درصد از کل درآمد زیرساخت
میشود. پرسش ما این است چرا باید یک دفعه تعرفه برای ما 85 درصد رشد کند؟
دوستان اشاره نمیکنند پهنای باند را آن زمان که چهار گیگ بود میخریدند
15 هزار دلار، اما الان که 64 گیگ است میخرند 3000 دلار.
اصلا
فرض را بر این میگذریم که دوستان پهناي باند را با دلار 1226 تومان
میخریدند و الان شده 2500 تومان. حالا طبق صحبت دوستان، آنها قبلا باند را
15 هزار دلار میخریدند كه اين مبلغ 30 درصد هزینههای زیرساخت را تشکیل
میداد. پس با صددرصد افزایش قیمت دلار براي پهناي باندي كه اكنون 3000
دلار هزينه براي آنها دارد و 15 درصد هزينههاي آنها را تشكيل ميدهد، باید
افزایش قیمت فروش هم 15 درصد قیمت پهنای باند باشد و نه 85 درصد و نکتهای
که دیده نمیشود هزینههای سربار است؛ یعنی اگر هزینههای آنها رشد داشته،
ما هم افزایش هزینه داشتهایم، اما با برداشتن تخفیفهای قبلی هزینه ما را
عملا 85 درصد بالا بردهاند.
نکته
رنجآور دیگر هم این است که از خرداد 89 تا الان دو بار سازمان تنظیم
مقررات اعلام كرده است كه ما ميتوانيم از تخفيف استفاده كنيم، اما هنوز سر
این موضوع مشکل داریم. حتی روزی که قرار شد این تخفیف به ما داده شود از
ما تعهد محضری گرفته شد و ما در دفترخانه امضا کردیم و تعهد دادیم که چون
30 درصد هزینه تمام شده ما را قیمت پهنای باند تشکیل میدهد، حتما 6 درصد
از قیمتهایمان را کاهش دهیم. میخواهم بدانم چرا این برای زیرساخت وجود
ندارد؟ و اگر هزینهاش در قیمت پهنای باند 15 درصد بالا میرود، چرا باید
85 درصد رشد قیمت داشته باشد؟
حالا با
این افزایش قيمت چه اتفاقی میافتد. ما در بازاری فعاليت ميكنيم که ما 11
شرکت یک بزرگتر از خودمان را رقیب داریم که 70 درصد سهم ریالی را در
اختیار دارد. خود شرکت مخابرات هم فرمودند که ما درآمد از اینترنت نداریم
در صورتی که 11 شرکت دیگر در واقع درآمد دارند برای این که دارند خصوصی
سرمایهگذاری میکنند، اما شرکت مخابرات از درآمدهای دیگرش هزينه و
سرمایهگذاری ميکند برای همین به راحتی میتواند قیمتشکنی کند. قیمتهای
مخابرات در اکثر موارد 50 درصد پایینتر از قيمتهاي ماست. مثلا یک سرویس
128 کیلوبیت را دوستان با حجم دانلود هشت گیگ، ده هزار تومان ارائه
ميكنند. از طرف ديگر ما میبینیم قیمت یک سرویس 128 با هشت گیگ حجم دانلود
نمیتواند از 21 هزار تومان کمتر باشد، اما مخابرات این کار را ميکند و
این وسط ما از بین میرویم. موارد دیگر هم هست که واقعا نگرانكننده است.
به عنوان مثال مشتري تماس ميگيرد و شماره شركت ما را ميخواهد. اپراتور
میگوید برای ADSL میخواهید؟ با 2020 (شماره مخصوص اينترنت مخابرات)، تماس
بگیرید بعد قطع ميکند. میخواهم بگویم ما یک رقیبی داریم که امکانات
انحصاری مثل 118هم در اختیار دارد و در این شایط ما باید رقابت کنیم.
زارعیان:
فرمایشاتی که مهندس نخجوانی میفرمایند خب قطعا مورد تایید ما نیست. PAPها
جاهایی وارد شدند که سودآور است. همین شرکت محترم جایی سفرهاش را پهن
کرده که الحمدالله همه چیز هست؛ البته کارشان منطقی هم است، یعنی نباید
جایی بروند که سودآور نیست؛ این را هم در نظر داشته باشید که ما 70 درصد
امکانات را در جاهایی بردیم که هیچ شرکتی حاضر نيست آنجا برود.
چند درصد مشترکان مخابرات در جاهایی است که هیچ شرکت دیگری حضور ندارد؟
زارعیان:
آنچه مسلم است این است که ما حداقل در 5/2 برابر شهرهایی حضور داریم که
papها نیستند و معمولا شهرهایی هم هست كه امکانات و مشترکان خاصی ندارند،
خود دوستان هم میدانند، اما موضوع اصلی این است که ما معتقديم یک اتفاق
باید در تعرفهگذاری حوزه فناوری اطلاعات بیفتد. مهندس نخجوانی نکته خوبی
را اشاره کردند که زیرساخت 15 درصد از درآمدش را خرج خرید پهنای باند
ميکند، اما اینجا که با افزایش روبهرو شده است 85 درصد افزایش را شاهدیم.
ما یک پیشنهاد داریم که پیشنهاد بدی هم برای شرکت زیرساخت نیست. پیشنهاد
ما این است که حالا که خرید پهنای باند اینقدر دشوار است خوب زیرساخت نخرد و
اجازه بدهد خود شرکتهای خصوصی پهنای باند را بخرند از نظر قانونی و حقوقی
هم محدودیتی وجود ندارد. باید روی این کار شود که انحصار در ورود پهنای
باند کشور شکسته شود و اگر این انحصار شکسته شود ما میتوانیم امیدوار
باشیم که تعرفهها کاهش پیدا کند در غیر اینصورت چنین وضعیتی حادث نخواهد
شد، برای این که شبکهای مثل زیرساخت با چند هزار نفر كارمند بايد در
روشهای خودش تغییر رویه بدهد.
سلمان:
البته این که آمدهاند و ورود اينترنت به كشور را گذاشتهاند در انحصار
حاکمیت به این خاطر نبوده که حاکمیت سودی از این قضیه ببرد. علت این انحصار
خیرو صلاح کشور بوده است. از دور به نظر بازار پرسودی به نظر میآید، اما
اگر این اختیار به بخش خصوصی هم داده شود ممکن است اتفاقی که برای ما
میافتد برای بخش خصوصی هم بیافتد.
قانون وارد کردن اینترنت را انحصاری کرده یا توزیع آن را؟
سلمان: به تشخیص نظام هم توزیع و هم وارد کردن در اختیار شركت ارتباطات زيرساخت است.
نخجوانی:
ببينيد مساله افزايش قيمت دلار نيست، بحث این است که شما لب مرز پهناي
باند را 3000 دلار میخرید که ريالی آن 7 ـ 8 میلیون تومان میشود و در
تهران آن را 55 میلیون تومان تحویل میدهید که حالا اين افزايش قيمت
سرسامآور از مرز يا ناشي سودخواهي بسيار شديد است یا هزینههای سربار. اگر
هزینه سربار است این سوال پیش میآید که چرا از آنسوی دنیا تا لب مرز
3000 دلار میآید و از آنجا تا تهران حدود 20 هزار دلار هزینه انتقال دارد؟
یا سود من خیلی بزرگ است یا ساختار دولتی آنقدر بزرگ است که هزینهها این
گونه است.
خدایی: شما
اشتباه محاسبه میکنید؛ در جایگاه زیرساخت مینشینید و حساب و کتاب
میکنید. این سربار از طرف شما چقدر است چطور محاسبه میکنید؟ ببینید این
پهنای باندی که لب مرز خریداری میشود، بالاخره یک هزینه انتقال به تهران
دارد و یک هزینه انتقال از تهران به استانها. هزینه نگهداری دارد هزینه
حاملهای انرژی را دارد هزینه تبدیل نرخ ارز به ريال را داریم و کلی
هزینههای دیگر، همه اینها موثر هستند در این بحث. شما فقط دو، سه آیتم را
جدا، بعد محاسبه میکنید. حالا این عددی هم که میفرمایید من نمیدانم به
چه شکل محاسبه شده، فکر نمیکنم اصلا اعداد مثل آن 85 درصد مورد قبول ما
باشد.
پس دلیل این هزینه بالا چیست؟
سلمان:
فرمایش آقای مهندس برمیگردد به یک فناوری جدید (stm64) که هنوز جذب شبکه
نشده است و اگر جذب شود مگر چند درصد شبکه میشود! ببینید ما قراردادهای
طولانی مدت داریم قراردادهای پانزده ساله هم داریم که با نرخ قبلی است.
ولي در مرحله قبل فرمودید قراردادهاي كوتاهمدت داريد و اولويت هم با عرضهكنندگاني است كه هزينه كمتري مطالبه كنند.
سلمان:
قرارداد یک ساله داریم، پانزده ساله هم داریم. ایجاد یک خط اصلی در کشور
به این سادگی نیست. وقتی آن قیمت را که هنوز مورد تایید نیست، در نظر
میگیریم ممکن است شک و شبهه به وجود بیایید، ضمن آن که گرانی تجهیزات را
هم داریم.
زمانی که آمدیم 23 درصد کاهش
هزينه پهناي باند دادیم و از 5/48 میلیون به 5/37 میلیون رسید، این
تخفیف را به شرطی دادهایم که بحث 20 درصد منتفی شود (بعضي از PAPها
درخواست كرده بودند كه هزينه پهناي باند 20 درصد ديگر هم كاهش پيدا كند)
یعنی دیگر برای همه یک قیمت باشد، اما متاسفانه این جابهجا شدن نرخ ارز،
قدرت مانور را از ما گرفت؛ یعنی اگر با همان دید 48 میلیون میخواستیم حساب
بکنیم الان اینترنت چیزی حدود 80 میلیون تومان میشد. دوستان میفرمایند
از 37 میلیون 20 درصد هم پایینتر بيايد که میشود 29 میلیون که این طور
نمیشود.
دولت واقعا دنبال سود نیست؟
خدایی:
ما سود را در حدی که هزینههای خودمان و بحث گسترش شبکه اکتفا ميکند، كسب
ميكنيم؛ غیر از این هم نيازي نداريم، چون ما یک ارگان دولتی هستیم و
نباید دنبال سود باشیم.
ولي به نظر ميرسد كه كسب سود براي دولت خيلي مهم است.
خدایی:
از این منظر نباید نگاه کنید. ما داريم پهنای باند را با دلار میخریم كه
قبلا با نرخ مرجع محاسبه میشد و حالا دولت به ما میگوید مبادلاتی حساب
کن. وقتی این اتفاق میافتد طبيعي است كه ما متضرر میشویم، پس حداقل باید
یک افزایشی داشته باشيم که متضرر نشويم. اين به معناي آن نيست كه ما به
دنبال كسب سود هستيم.
زارعیان:
ما سالها دولتی بودیم، مشکلات زیرساخت را میدانیم. یک پیشنهاد و دو
پرسش دارم. پیشنهاد این که شركت زيرساخت جایی که برایش سود ندارد، رها کند و
كار را واگذار کند به بخش خصوصی و مانند تلفن که به خصوصی واگذار شد. هم
حاکمیت را نگه دارد و هم سهمش را نقد دریافت کند. پیشنهاد واضح و روشن است
که مشکل قانونی هم ندارد.
دو سوال هم به
عنوان مخابرات از سازمان تنظیم مقررات داریم که حالا شاید زیرساخت هم
بتواند پاسخ دهد. اول اين كه چرا سازمان تنظیم مقررات اخیرا قیمت
خردهفروشی پهناي باند برای شركت زیرساخت اعلام کرده است؟ مگر قرار است
شرکت ارتباطات زیرساخت در آینده وارد واگذاری پهنای باندهای 64 و به 128
بشود؟ این برای ما جای تعجب بود. بهنظر میرسد رابطه دولت به دولت خیلی
صمیمی شده است و هرچه بخواهد به آنها میدهد و از این طرف دولت با بخش
خصوصی این رابطه را ندارد.
سوال دوم آن
که آیا زیرساخت نمیخواهد بین کسی که عمده خرید ميکند با کسی که کم خرید
ميکند، تفاوت قائل شود؟ این را میخواهیم بررسی کنند که آیا نباید تفاوت
بین ما وجود داشته باشد؟
جناب سلمان نکتهای برای پاسخ دارید؟
سلمان:
مخابرات ایران هفته قبل تاسیس نشده است که بیاید 200 عدد استیام بخرد و
ما تخفیف بدهیم. تخفیف دادن شرکت زیرساخت یعنی بخشیدن از بیتالمال که
شرایط و قوانینی دارد و کار سادهای نیست. ضمنا پاسخ شبههای را هم که در
مورد تعرفه برای آقای زارعیان ایجاد شده خدمتتان عرض میکنم. زیرساخت
نمیخواهد وارد خردهفروشی شود. علاوه بر اين تجهیزاتمان هم الان به ما
اجازه نمیدهد و برای ما صرف ندارد.
پس سازمان بیدلیل برای زیرساخت تعرفه مشخص ميكند؟
سلمان: ما اصلا اجازه نداریم به مشترکان سرویس بدهیم.
موضوع آخر کیفیت اینترنت فعلی است؛ چرا همین اینترنت با محدودیت 128 کیلوبیت هم بیکفیت است؟
سلمان:
ابتدای صحبت گفتم که ما پهنای باند را یک به یک توزیع میکنیم؛ یعنی ما
هیچ تقسيمي روی پهنای باند نداریم و هر چه میخریم بدون محدودیت واگذار
میکنیم. حالا اينكه چه اتفاقی می افتد كه این خط میآید در شرکتها و اگر
خیلی که با انصاف باشند یک به هشت تقسیم میکنند، علتش را من نميدانم.
نخجوانی:
درست است ما پهناي باند را يك به يك از شركت زيرساخت دريافت ميكنيم؛ ولی
با چه کیفیتی؟ کیفیت همه جا یکسان نیست. از طرفی آنقدر بحث رقابت جدی است
که اکثر شرکتها بیشتر از قرارداد هم عرضه میکنند تا مشتری راضی باشد، اگر
سرویس 128 گرفتید گاهی تا دو برابر هم به شما دسترسی میدهند، موضوع دیگری
هم وجود دارد که مشتری از طريق vpn وارد ميشود که کلا از اختیار ما خارج
است و سرعتش افت ميکند و این را از چشم ما میبیند.
زارعیان:
آقای نخجوانی درست میگویند. ما به عنوان فروشنده کمفروشی یا بد رفتاری
با مشتری را نمیپسندیم چون موضوع رقابتی است. در افکارسنجیهایی که ما
انجام میدهیم، مشخص است که مردم گله از محدودیت 128 دارند و نه از کیفیت.
بیشترین تقاضای مشتریان هم ارتقای این سرعت است و البته مردم به سطحی از
دانایی رسیدهاند که گاهی مشکلات واقعا به ما مربوط نیست و مشکل از جای
دیگری ایجاد میشود.
چرا اینترنت در ایران آن طور که باید گسترش پیدا نکرده است؟
زارعیان:
ما در فضای اینترنت دیر وارد شديم و هنوز هم عقب هستیم. تا همين دو سال
قبل اجازه ورود مخابرات به حوزه اينترنت داده نمیشد. شرکتهای خصوصی هم
فقط جایی وارد شدند که سود بالايي داشت. اگر شرايط را با کشوری مثل کره
جنوبي مقایسه کنیم که در سال 2005 حدود 13 میلیون پورت اینترنت ADSL داشت،
میبینیم خیلی عقب ماندهایم. ما معتقدیم موانع تعرفه و واردات و امثال این
اگر کم بشود میتوانيم کارهای بهتری انجام دهيم.
با همین محدودیتها شرکتهای کوچک میگویند قانون را نقض کردید و بیش از سهم در بازار وارد شدید.
زارعیان:
قانون همه جا را نگفته و ما هم نظرمان را به شورای رقابت منعکس کردیم که
اگر بنا باشد فقط ده درصد سهم بازار را داشته باشیم، خوب برایمان اقتصادی
نیست و اگر بخواهیم به این اکتفا کنیم که پس 60 درصد مردم ایران تا ابد
نباید اینترنت داشته باشند، چون ما اجباری نداريم بهعنوان یک شرکت خصوصی
برویم جایی سرمایهگذاری کنیم که سودآور نيست و این را دولت باید بپذیرد.
با این افزایش تعرفه چه تغییری در نرخهای اینترنت رخ میدهد؟
زارعیان: ما دوست نداریم افزایش زیاد باشد چون مشتری ناراضی است، اما حتما یک افزایش جزیی خواهیم داشت.
نخجوانی: ما هم ممکن است بین 15 تا 25 درصد افزایش قیمت داشته باشیم.