روايت يك خبرنگار از هواپيماي چراغ خاموش در سوريه (+فیلم)
از فرودگاه خارج شدیم. همه ما خبرنگارها سوار یک ون قدیمی بودیم و چراغ خودرو تاریکی شب را در بیابان های اطراف حلب را میشکافت.
مهدی خرم دل نوشت:
شب به فرودگاه دمشق رسیدیم. همه چراغ های هواپیما خاموش شد و برای حلب پرید و با چراغ خاموش در فرودگاه حلب نشست.
از فرودگاه خارج شدیم. همه ما خبرنگارها سوار یک ون قدیمی بودیم و چراغ خودرو تاریکی شب را در بیابان های اطراف حلب را میشکافت.
گاهی صدای بلند رگبارها شنیده میشد و بعضی ها از ترس اشهدشان را زیر لب گفتند. خجالت میکشیدیم همراهان لبنانی به ترس ما پی ببرند. برای سرپوش گذاشتن بر ترس، در اوج ترس شوخی می کردیم و بلند بلند میخندیدیم.
لبنانی ها فکر کردند آنها را دست انداخته ایم و می خندیم! این چند ثانیه از حوادث یک شب از چند شبانه روزی که بود که به صورت استثنا قابل انتشار بود و داخلش تصویر ممنوعه ای نبود؛ لحظاتی که یکی از همکار مطبوعاتی اشهدش را می گوید و ما به شوخی می زنیم.
۱ – مسیری که ما آن شب از آن عبور کردیم، چند روز بعد به دست داعش افتاد.
۲ – در منطقه جنگی هواپیمای سنگین و مسافربری، شب و با چراغ خاموش می پرد. پریدن هواپیما در روز و با چراغ روشن، احتمالا خالی بندی است!