قاتل: مقتول خودش گفت مرا بکش!
او گفت: «امروز-روز حادثه-در خانه نشسته بودم که مردی از باجه تلفن عمومی با من تماس گرفت و گفت کاظم خواهرم را کشته است او گفت کاظم با زنی دیگر رابطه داشت و محبوبه از این موضوع مطلع شده بود به همین خاطر هم با هم درگیر شدند و کاظم خواهرم را به قتل رساند.»
پرونده مردی که ادعا میکند مرتکب قتل خیرخواهانه شده است برای رسیدگی در اختیار قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.
به گزارش شرق، این مرد ۳۵ ساله که منصور نام دارد متهم است زنی جوان را کشته و جنازهاش را در خیابان رها کرده است. او ادعا میکند به خواسته خود مقتول دست به این قتل زده است.
مردی به نام کاظم آخرین روز بهمن سال گذشته به پلیس آگاهی تهران رفت و گفت همسرش محبوبه بهطرز مرموزی مفقود شده است.
او گفت: «محبوبه برای خرید از خانه بیرون رفت و قرار بود زود برگردد اما خبری از وی نشد. تلفن همراهش نیز خاموش بود. در حالیکه به شدت نگران شده بودم هرکجا را که به فکرم میرسید جستوجو کردم ولی اثری از همسرم به دست نیاوردم.»
ماموران بعد از شنیدن اظهارات این مرد تجسسها را برای یافتن ردپایی از زن گمشده آغاز کردند اما سرنخی بهدست نیاوردند تا اینکه این بار خواهر محبوبه نزد آنان رفت و شوهرخواهرش را به قتل متهم کرد.
او گفت: «امروز-روز حادثه-در خانه نشسته بودم که مردی از باجه تلفن عمومی با من تماس گرفت و گفت کاظم خواهرم را کشته است او گفت کاظم با زنی دیگر رابطه داشت و محبوبه از این موضوع مطلع شده بود به همین خاطر هم با هم درگیر شدند و کاظم خواهرم را به قتل رساند.»
کارآگاهان وقتی در این رابطه تحقیق کردند به شواهدی دست یافتند که بر اختلافات کاظم و محبوبه مهر تایید میزد به همین دلیل مرد جوان بازداشت شد اما اتهام قتل را انکار کرد و گفت:«من با زنم اختلافاتی داشتم ولی هرگز راضی به مرگ او نبودم و دست به قتل نزدم من نمیدانم فرد ناشناسی که با خواهر محبوبه تماس گرفته کیست و چرا این کار را کرده است.»
در حالیکه تحقیقات از کاظم ادامه داشت و از سویی جنازه زن جوان نیز هنوز پیدا نشده بود، مرد دیگری به نام منصور به پلیس آگاهی رفت و به کشتن محبوبه اقرار کرد. او گفت: «من حدود یک سال قبل با محبوبه آشنا شدم. راننده مسافرکش هستم و این زن به عنوان مسافر سوار خودروام شد. او سر صحبت را باز کرد و گفت شوهرش با زنان متعددی رابطه دارد و به همین خاطر نیز با هم دچار مشکل و اختلاف هستند. این گفتوگو سرآغاز دوستی ما بود و ما شماره تلفنهایمان را به هم دادیم و در تمام این مدت با هم در ارتباط بودیم البته هرگز رابطه جنسی با هم نداشتیم.»
متهم به قتل ادامه داد: «روز حادثه با محبوبه قرار گذاشتم و او را سوار خودروام کردم و با هم به خانه من رفتیم، در آنجا محبوبه گفت دیگر ادامه این زندگی برایش غیرممکن است و مرگ را ترجیح میدهد؛ او خیلی اصرار کرد که وی را بکشم من نمیخواستم قبول کنم اما محبوبه خیلی پافشاری کرد تا اینکه خواستهاش را پذیرفتم. او به من گفت بعد از قتل با خواهرش تماس بگیرم و کاظم را به جنایت متهم کنم تا او به سزای رفتارهای ناشایستش برسد. از خانه خارج شدم و مقداری دارو خریدم بعد آنها را به محبوبه خوراندم و سپس دهانش را گرفتم تا از هوش رفت بعد از مرگ او با یکی از دوستانم تماس گرفتم و گفتم زنی در خانهام بدحال شده است و به کمک احتیاج دارم. من جنازه را در پتو پیچیدم و منتظر دوستم ماندم وقتی او از راه رسید با هم محبوبه را در صندلی عقب ماشین گذاشتیم و بعد او از من جدا شد. من هم مدتی در خیابانها چرخیدم و بالاخره ماشین و جسد را کنار خیابان رها کردم.»
ماموران وقتی استعلام گرفتند متوجه شدند روز ناپدید شدن محبوبه جنازه زنی ناشناس در خودرویی کشف و به پزشکی قانونی منتقل شده بود. خانواده مقتول بعد از رویت جسد هویت او را تایید کردند.
سپس کارآگاهان دوست منصور را بازداشت کردند او در بازجوییها گفت: «آن روز منصور از من خواست برای رساندن زنی جوان به بیمارستان کمکش کنم من هم به خانهاش رفتم و کمک کردم تا آن زن را داخل ماشین قرار بدهد بعد هم دنبال کار خودم رفتم البته چهره آن زن را ندیدم چون داخل پتو پیچیده شده بود.»
منصور بعد از تکمیل تحقیقات مقدماتی درحالیکه همچنان اصرار داشت مرتکب قتل خیرخواهانه شده است با قرار بازداشت روانه زندان شد و پروندهاش در اختیار قضات شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. وی به زودی محاکمه خواهد شد.