نقدی بر سخنان احمدی نژاد در مجلس
عصرایران ؛ جعفر محمدی – محمود
احمدی نژاد ، صبح روز چهارشنبه با حضور در مجلس شورای اسلامی ، سخنانی را
مطرح کرد و سپس بدون آن که پاسخ بشنود ، به سرعت مجلس را ترک کرد. آنچه در
زیر می آید ، مهم ترین بخش های سخنان رئیس جمهور است که به رنگ آبی آمده و نوشته های مشکی نیز ، نقد عصرایران است بر سخنان ایشان.
*عده ای از تخریب روابط دولت و مجلس ، سود سیاسی و احیانا اقتصادی می برند.
آیا
تخریب بالاتر از این که کسی بگوید مجلس دیگر در رأس امور نیست و این حرف ،
متعلق به گذشته هاست؟ آیا عدم تمیکن به مصوبات قانونی مجلس ، تخریب مجلس
نیست؟ آیا در 8 سال گذشته ، حتی یک بار هم لایحه بودجه را سرموقع تحویل
ندادن ، احترام به مجلس است؟ و صد البته مصادیق متعدد دیگر! و یک سوال که
سود سیاسی و احیاناً اقتصادی نهفته در این تخریب ها چیست؟!
*موضوع
بعدی ، دشمن و تحریم هاست. تحریم ها ، سرعت رشد کشور را کاهش می دهد. بر
مردم فشار می آورد . اخلال در تجارت خارجی به وجود می آید. فاصله طبقاتی
ایجاد می شود و… .
آقای احمدی نژاد! این ها را باید وقتی
مورد تأمل قرار می دادید که می گفتید: بروید آنقدر قطعنامه صادر کنید که
قطعنامه دانتان پاره شود.
آن زمان اگر کسی حرف های امروزتان را می زد ،
فوراً انگ سیاه نمایی می خورد ولی جالب اینجاست که حرف های دیروز منتقدان
را امروز ، رئیس جهمور در صحن علنی مجلس و درحالی که رادیو آن را پخش
مستقیم می کند بر زبان می آورد!
درست است که واضعان تحریم ، از سر زیاده
خواهی این وضعیت را به وجود آوده اند و کسی در خصومت آنها تردید ندارد ولی
می شد با تعامل بهتر با دنیا ، اگر نه همه فشارها ، که لااقل بخشی از آن
را کاست. مگر وزیر معزول وزارت خارجه ، در همان سال نخست دولت دهم ، طرحی
برای تعامل بهتر با دنیا به رئیس جمهور ارائه نکرد ولی رئیس جمهور به جای
استقبال از این طرح ، وی را در مأموریت سنگال برکنار کرد؟!
اگر سیاست
خارجی ما بر اساس سه اصل”عزت،حکمت و مصلحت” بود و نه بر مبنای تصمیم گیری
های “شخصی و محفلی” ، آیا وضعیت بین المللی ما این گونه بود؟
* اقتصادمان دارای 4 ضعف اصلی است:
مسیر
جریان ثروت و سرمایه از مناطق دورتر و محروم تر به مناطق مرکزی و از جیب
کم درامدها به جیب پردرآمدها رفته است./ انحصار اقتصاد به افراد معدود و
محرومیت مردم از فعالیت های اقتصادی. نمی شود که اقتصاد دست سه – چهار هزار
نفر باشد و بقیه ملت دنباله رو باشند. مشکل اصلی هم در این باره “سیستم
بانکی” است که ثروت را از مناطق محروم به مناطق برخوردار می برد./ وابستگی
بودجه های هزینه ای به درآمدهای نفتی هموراه رو به رشد بوده است./ عدم
اتکای اقتصاد به منابع بومی و اتکا به نظریات اقتصادی اقتباسی مشکل چهارم
ماست.
آقای احمدی نژاد! شما رئیس جمهور شدید که این مشکلات
را بر طرف کنید یا مسیر را به سمت حل شان ببرید. 8 سال قبل هم با شعار حل
این مشکلات بر سر کار آمدید و حالا برگشته اید سر خانه اول؟ همین سیستم
بانکی که می گویید سرمنشأ بسیاری از مشکلات است ، مگر دست شما نبود؟ نکند
این هم تقصیر دشمنان است؟!
این که شما بعد از این همه سال ریاست
جمهوری ، از وجود این مشکلات سخن می گویید ، اعترافی بس تلخ است بر
ناکارآمدی دولت خودتان به گونه ای که می توان نام جلسه چهارشنبه را
“اعترافات در مجلس” گذارد.
*برای
حل این مشکلات چهار راهکار دارم: تغییر جریان ثروت و سرمایه – 25 درصد
تولید و سرمایه ملی در تهران می چرخد. باید سفته بازی و گرایش به سمت
فعالیت های کاذب را از اقتصاد خارج کنیم./ مردمی و عمومی کردن اقتصاد –
باید کاری کنیم همه مردم در همه سرزمین ، فرصت فعالیت اقتصادی داشته باشند.
/ استفاده حداکثری از منابع بومی و سرزمینی- در این صورت رشدمان پایدار
است./ قطع بودجه هزینه ای دولت با ارز نفتی – درست است که فشار می آید ولی
باید کار را تمام کرد. یک بچه ای دو سال شیر می خورد ، نمی توان او را به
راحتی از شیر جدا کرد ، چه برسد به ملتی که 100 سال از نفت برخوردار بوده
است.
آقای دکتر! لطفا به تقویم نگاه کنید: الان دی 1391 است ، نه زمستان 1383 و موعد تبلیغات انتخاباتی.
این
راهکارها را کسی باید بدهد که کاندیدای ریاست جمهوری است و می خواهد با
ارائه این راه حل ها ، به مردم بگوید که برای حل مشکلاتشان برنامه دارد ؛
نه رئیس جمهوری که 7.5 سال بر مسند قدرت بوده است.
آقای احمدی نژاد! الان وقت راهکار دادنتان نیست ، وقت گزارش دادن است و پاسخگویی.
همین کارهایی که به عنوان راهکار گفتید را چرا عمل نکردید؟
*
ما گام اول هدفمندی را با آثار “خیلی خوب”ی که داشت برداشتیم. مدل هدفمندی
یارانه در ایران ، در محافل جهانی به نام یک الگوی ایرانی ثبت شده است.
ضریب
جینی از 40 به 37 درصد رسید. رشد مصرف حامل های انرژِی کاهش یافت .واردات
بنزین که یادمان است که چقدر بود. صادرات غیرنفتی ما زیاد شد. واردات مان
کاهش یافت.
بعضی ها می گویند هدفمندی قیمت ارز را بالا برد ، در حالی که
مصرف ارز را پایین آورد. تورم هم کنترل شد. الان تورم نقطه ای و متوسط
سالیانه منطبق بر هم شده است. این یعنی ، انرژی تورم تخلیه شد و تمام
شد.نقدینگی هم کنترل شد و کاهش یافت. این طرح باعث شد ، نیار ما به واردات
بنزین صفر شود و طرح دشمنان خنثی شود.
اصل هدفمندی یارانه ها ، مورد تأیید همه کارشناسان بوده و هست اما روشی که شما برای اجرای این طرح به کار بردید ، خانمانسوز بود.
آقای
دکتر! شما از این طرح ، به عنوان “جراحی بزرگ اقتصاد ایران” نام می بردید
ولی حالا که جراحی را آغاز کرده اید ، مشخص شده که شما و تیم تان جراح
نبوده اید و این بیمار دارد بر اثر خونریزی و عفونت از دست می رود.
درد (قیمت ها و تورم) آنقدر شدید است که داروی بیهوشی(یارانه ها) هم کفافش را نمی دهد.
سخن
گفتن از ضریب جینی و ارائه اعداد کلی ، دردی از مردم دوا نمی کند. مردم
گرانی و تورم را هر روز با پوست و گوشت و استخوانشان لمس می کنند و آن وقت
شما می گویید تورم کنترل شده است؟
کافی است سری به فروشگاه های همان نارمک خودتان بزنید تا ببینید تورم در چه سطحی است؟
می
گویید نقدینگی کنترل شد! این چه کنترل شدنی است که در طول اجرای طرح
هدفمندی ، نقدینگی تقریباً نزدیک به دو برابر شده و به 424 هزار میلیارد
تومان رسیده است؟ انصاف دهید آیا این است کنترل نقدینگی؟
بعضی
ها می گویند اگر یارانه نقدی بدهیم موجب تنبلی و بیکاری می شود. ولی مگر
در همه دنیا ، بیمه بیکاری نمی دهند. آیا بیکارها دنبال کار نمی روند؟ چه
کسی از پول زیاد بدش می آید؟
آقای دکتر! بیمه بیکاری یک
چیزی است و فروش نفت و توزیع پول آن در میان یک موضوع دیگر. کسی که بیمه
بیکاری می گیرد ، تا مدت معینی و طبق ضوابطی از این بیمه استفاده می کند و
باید نهایتاً دنبال کار برود.
ای کاش به جای توزیع یارانه نقدی بین مردم
و از آن سو ، گران کردن همه چیز ، این مبالغ صرف بهبود اوضاع اقتصادی می
شد. مگر در کشورهایی که اقتصاد پویا دارند ، منابع زیر زمینی کشور را می
فروشند و پولش را نقد می کنند و به حساب همه مردم می ریزند؟
*در مصاحبه ام گفتم که می شود این طرح را (فاز دوم هدفمندی) اجرا کرد. مطالعات دولت آماده است.تبعاتش را هم پیش بینی کردیم.
این
جملات شما چقدر آشناست آقای دکتر! کپی برابر اصل سخنان تان پیش از آغاز
مرحله اول طرح هدفمندی که می گفتید فکر همه جا را کرده اید و مشکلی پیش
نخواهد آمد!
*مردمی که قالی می بافند نباید روی حصیر باشند.
این بخش از آن ترانه مشهور ، حتماً حرف حساب است اما بیت های دیگری هم دارد ؛ از جمله:
نگاه کن بچه های کار چطور تو آب و آتیشند
توی این روزهای سخت کمک خرج پدر میشند
راستی حواس تان باشد که همین حصیر هم از زیر پای مردم کشیده نشود و ملت خاک نشین نشوند!
*بعضی
ها می گویند 6 ماه آخر دولت است. این طرح را (فاز دوم هدفمندی) الان انجام
ندهید. من می گویم مگر روز اول و آخر با هم تفاوت دارد؟
بله فرق دارد ؛ روز اول باید با طرح و برنامه پیش بروید و روز آخر باید حساب و کتاب پس دهید.
*بعضی
ها از مرز نقد عبور می کنند. گلایه نمی کنم ولی می خواهم بدانید اتهامات
درست نیست. گفتند دولت بخشی از ارز را به 2500 تومان فروخته و آن را
مخفیانه برای یارانه ها اختصاص داده است. این اتهامی است که نمی توان به
“صادق ترین دولت” زد. به ما می گویند چرا مسائل را به مردم می گویید؟ در
موضوع بانکی ، برخی اتهامات را به پاک ترین فرزندان ملت زدند.
آیا می
توان پذیرفت تقریباً دوسوم وقت مسوولان اقتصادی در هفته ، در احضار نهادهای
نظارتی بگذرد؟ می شود با گفت و گو حل کرد. اگر کسی تخلف کرده باید رسیدگی
شود ولی
با این روش نمی شود. وقتی دو سوم وقتش پرید و اعصاب برایش نماند چطور کار
کند؟ نمی شود یک قوه تحت فشار باشد ولو با دلایل درست.
آقای
رییس جمهور! نفرمودید چرا این همه احضار می شوند؟ آیا وقتی در یک سیستم
اقتصادی ، فقط در یک موردش که علنی شده و از پرده برون افتاده ، 3000
میلیارد تومان سوء استفاده می شود ، حتی نباید آقایان احضار شوند؟ خدا را
شکر کنید که اینجا چین نیست و الا کار از احضار گذشته و به اعدام رسیده
بود.
راستی چگونه می توان از دل “پاک ترین فرزندان ملت” در “صادق ترین دولت” ، چنین فجایع اقتصادی عظیمی درآید؟
می فرمایید اگر کسی تخلف کرد باید رسیدگی کرد ولی وقتی پای رسیدگی پیش می آید ، کابینه را “خط قرمز” می نامید.
*جناب ابوترابی یادداشت داد که بنشینم و حرف های شما (نمایندگان مجلس) را گوش کنم ولی برنامه دارم و معذورم، نمی توانم بمانم.
آقای احمدی نژاد!
مگر خود شما درخواست حضور در مجلس را نداده بودید و مگر نمی دانستید که
قرار است به مجلس بروید و مگر در جریان نبودید که نمایندگان مردم – که این
همه از تعامل با آنها سخن گفتید – نیز می خواهند حرف های خود را بگویند و
در حضورتان ، سخنان تان را نقد و بررسی کنند؟ جلسه امروز که “یکهو” برگزار
نشد. شما که برای صدها برنامه ریز و درشت و پیش پا افتاده وقت دارید ، چطور
نتوانستید یک ساعت بر روی صندلی وی آی پی مجلس بنشینید و فقط گوش کنید؟
این
متکلم وحده بودن تان است که کار را به اینجا کشانده است ، 7.5 سال فقط
گفته اید و نشنیده اید و امروز هم روزی مانند همه روزهای این چند سال!