ترامپ با عبرت از «روسهراسی» در آمریکا با موج «بنسلمان هراسی» همراه شده است
یک کارشناس مسایل آمریکا گفت: در بحث تغییر مواضع ترامپ در مقابل عربستان و بنسلمان در ماجرای خاشقجی بیش از آنکه مساله امتیازگیری و پول در میان باشد، بحث افکار عمومی و نخبگان داخلی آمریکا مطرح است که به شدت در این ماجرا حساس شدهاند.
امیرعلی ابوالفتح در گفتوگو با ایسنا درباره تغییر غیرمنتظره موضع دونالد ترامپ در برابر عربستان و نقش این کشور در قتل روزنامهنگار منتقد سعودی اظهار کرد: با شروع موضوع جمال خاشقجی، آمریکا و شخص ترامپ سعی کرد تا عربستان، خاندان و دربار آل سعود و شخص بن سلمان را از زیر بار مسوولیت این ماجرا خارج کند اما به موازات این تلاشها یک فشار سنگین و شورش بیسابقه در بین نخبگان سیاسی و رسانهای علیه عربستان و خاندان آل سعود و بنسلمان رخ داد از این رو ترامپ مجبور به عقبنشینی شد و تحت فشار افکار عمومی و انتقادات درون کنگره و جمهوریخواهان قرار گرفت و به تدریج دایره مصونیتها را برای سعودیها کوچکتر کرد و از مواضعی از جمله اینکه “شنیدیم کار نیروهای خودسر بوده است و مسوولان سعودی خبر نداشتند” رسیدیم به این مواضع که ” اگر مقامی در این کار دخالت داشته کسی جز بن سلمان نیست.”
وی درباره تغییر موضع ترامپ تصریح کرد: به نظر میآید رجب طیب اردوغان اطلاعات دست اول و غیرقابل خدشهای را در اختیار رییس سیا که به ترکیه سفر کرده، قرار داده است و این اطلاعات به دست ترامپ رسیده و گمانهزنیهایی وجود دارد که مکالماتی در این اطلاعات و اسناد وجود دارد که تردیدی در اینکه شخص بن سلمان در این اقدام دخالت نداشته باقی نمیگذارد.
وی ادامه داد: مدتی است که از نظر آمریکا و برخی از کشورهای دیگر، بن سلمان به فردی سرکش و متمرد تبدیل شده که سعی دارد برخلاف سنت دیرینه خاندانش استقلال رایاش را نشان دهد و در برابر خواستههایث آمریکا نیز کمتر انعطاف نشان دهد. در عین حال نمیتوان به طور مطمئن گفت که با توجه به تغییر موضع ترامپ در آینده چه اتفاقی میافتد؛ چراکه ترامپ تاکنون نشان داده چندان قابل پیشبینی نیست و ممکن است نظرش دوباره نیز تغییر کند.
این کارشناس مسایل آمریکا در عین حال تصریح کرد: بن سلمان برای حفظ جایگاهش یا مجبور است نقش تعریف شدهای را از سوی آمریکا بپذیرد و رفتار ماجراجویانه را تکرار نکند یا امکان مصالحه وجود ندارد و آمریکا برای حفظ روابطش با عربستان در پی حذف بن سلمان حرکت خواهد کرد.
وی ادامه داد: هراس از بن سلمان امر تازهای در آمریکا نیست و از ابتدای قدرت گرفتن او در دستگاه سعودی این نگرانی در بین نخبگان آمریکایی از جمله کهنه سیاستمداران، اعضای کنگره و جامعه اطلاعاتی آمریکا وجود داشته است. در عین حال آمریکا از بن سلمان در گام اول در محول کردن بخشی از دشمنی با ایران به عهده عربستان استفاده کرد اما سپس با اقداماتی که انجام داد نگرانیهایی را ایجاد کرد؛ آمریکا از یک طرف از او استقبال کرده و از طرفی از نقشآفرینی عربستان در منطقه نگران بود.
وی با اشاره به به طوفانی که میتوانست در پی تصویب قانون “جاستا” در سال 2014 – 2015 در آمریکا ایجاد شود گفت: آن قانون با رای دو سوم نمایندگان کنگره و سنا از هر دو حزب جمهوریخواه با مخالفت رو به رو شد و تنها موردی که در آن دموکراتها با جمهوریخواهان همراه شدند قانون “جاستا” بود. اما این نگرانی در همان مقاطع وجود داشت که اگر عربستان را به حال خود رها کنند ممکن است به خطری علیه منافع آمریکا در خاورمیانه و منطقه تبدیل شود که در این صورت هم هزینهها را در منطقه افزایش میدهد و هم نظم مورد نظر آمریکا را به خطر خواهد انداخت. از این رو میخواهند در ماجرای “خاشقجی” رو در روی عربستان قرار بگیرند.
ابوالفتح ادامه داد: ترامپ از ماجرای «روسهراسی» در آمریکا درست عبرت گرفته است که میداند نباید در برابر هجمه ایجاد شده مقاومت کرد از این رو سعی دارد در این ماجرا با موج «بنسلمان هراسی» همراه شود.
وی در پاسخ به این پرسش که ترامپ با تغییر موضعاش در موضوع “خاشقجی” به دنبال دریافت پول و امتیاز از عربستان نیست؟ گفت: بعید میدانم چنین مسالهای در میان باشد چرا که تا الان هم عربستان به خوبی برای آمریکا خرج رکده است و متقاضی سلاحهای آمریکایی بوده است؛ این آمریکاست که از فروش برخی سلاح های استراتژیک به عربستان به خاطر حفظ توازن با اسراییل خودداری میکند بنابراین معتقدم فضای ایجاد شده در افکار عمومی داخلی آمریکا و در بین نخبگان آمریکایی مهمترین دلیلی است که اجازه نمیدهد ترامپ مسیری متفاوت را طی کند.
وی اضافه کرد: عربستان عامل حملات 11 سپتامبر بوده است و در بحث قطر، سعد الحریری و یمن انتقادات زیادی متوجهاش شد و حاضر نشد از حملات و اقداماتش بکاهد که این نشاندهنده خودسری اوست. مساله این است که آمریکا از قدرت گرفتن هیچ کشوری در خاورمیانه راضی نمیشود و اجازه این کار را نمیدهد و مهم هم نیست که چه نوع حکومتی است، مهم این است که کسی در خاورمیانه ادعای قدرت نداشته باشد.