7 ابهام مالیات ستانی از سکههای پیش فروش شده/جبران بی تدبیری از جیب مردم؟
اخذ مالیات عملکرد از سکههای پیش فروش شده در حالی مدافعان و منتقدان جدی پیدا کرده است که لازم است در خصوص ابهامات این طرح شفاف سازی صورت گیرد.
به گزارش تسنیم، اخیراً سازمان امور مالیاتی در بخشنامهای که از سوی سرپرست پیشین این سازمان صادر شده، بحث وصول مالیات از خریداران سکههای پیش فروش شده بانک مرکزی را مطرح کرده است.
بررسیها نشان میدهد، در این طرح با پیش فروش بیش از 7 میلیون سکه رقمی بیش از 1000 میلیارد تومان از خریداران سکه های پیش فروش شده مالیات وصول می شود.
جدای از بحث درآمد مالیاتی، نکته قابل توجه اینکه در حال حاضر بحث وصول مالیات از سکههای پیش فروش شده موافقان و منتقدان جدی پیدا کرده است.گروهی از صاحب نظران از وصول مالیات از خریداران سکه و ارز در سال 97 که سال جهش ارزی بود دفاع کردهاند و گروه دیگر نیز به شدت به سیاستهای غیر منتظره و اعلام نشده از سوی دولت تاختهاند.
در حالی که مدافعان وصول مالیات از سکههای پیش فروش شده، موضوع اجرای طرح مالیات بر عایدی سرمایه در بسیاری از کشورها را مطرح میکنند، منتقدان معتقدند، دولت و بانک مرکزی در زمان فروش این سکهها بحث اخذ مالیات را مطرح نکرده و به این ترتیب نوعی بی اعتمادی در بلند مدت نسبت به سیاستهای اجرایی بانک مرکزی ایجاد خواهد شد.
منتقدان این نوعی وصول مالیات تاکید دارند، طرح مذکور به طور کلی بحث قابل قبولی است اما از آنجا که برخی الزامات عطف به ما سبق شدن از جمله شفاف سازی و اطلاع رسانی لازم این خصوص صورت نگرفته، این روش متضمن خطا، نوعی ناجوانمردی و دست در جیب مردم کردن برای پوشش بیتدبیریها قلمداد میشود.
گفتنی است، در جهش های ارزی چه در سال 91 و چه در سال 97 همواره بانک مرکزی به دنبال تثبیت شرایط روانی جامعه با کنترل التهابات از طریق تحرکات فعالانه در فضای اقتصادی بوده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند، شرط پذیرش اقدامات بانک مرکزی آن هم در شرایط ملتهب اقتصادی، اعتماد دو سویه مردم و مجریان سیاستهای اقتصادی است.
در جهش ارزی و بحران سال 91 متاسفانه با وجود اینکه اعلام شده بود سپرده های ارزی در نهایت به صورت ارزی به سپردهگذاران باز خواهد گشت، شاهد بودیم که در نهایت وجوه ارزی به صورت ریالی به سپرده گذاران برگردانده شد و بانک به تعهد خود عمل نکرد و این موضوع به معنی افزایش بی اعتمادی دو سویه است.
بانک مرکزی در دوره اخیر نیز به شدت تلاش کرد تا تبعات منفی اقدام 6 سال قبل خود را جبران کند و در این راستا برای ایجاد اعتمادآفرینی بین مردم تلاشهای جدی را در دستور کار قرار داد. به کرات شاهد این نکته بودیم که مسئولان اعلام کردند در دوره اخیر بر خلاف سنوات گذشته بانک مرکزی به تعهدات خود پایبند است اما در کمال تعجب موضوع اخذ مالیات از سکههای پیش فروش شده مطرح شد و در این بین به نظر می رسد بانک مرکزی بار دیگر در خصوص اعتماد دو طرفه بین مردم و مجریان دچار چالش شده است.
با این تفاسیر به نظر میرسد بار دیگر اعتماد عمومی در این حوزه نادیده گرفته شده است. از طرف دیگر در فروردین ماه سال 97 سکههای بانک مرکزی با قیمت یک میلیون 540 هزار تومان برای بازه سه ماهه پیش فروش شد، این درحالی است که در آن برهه قیمت سکه در بازار آزاد حدود 1.7 میلیون تومان بود.
بسیاری از خریدارن سکه معتقدند که می توانستند به بانک مرکزی اعتماد نکرده و منابع نقدی خود را از طریق بازار آزاد به کالاهای دیگر از جمله سکه تبدیل کنند.
در حال حاضر با وجود رقم تعیین شده برای مالیات سکههای پیش فروش شده عملا تفاوتی بین قیمت نقد و پیش فروش وجود نداشته، صرف نظر از مسدود شدن سه ماهه منابع سرمایه گذاران نزد بانک مرکزی موضوعی به نام پیش فروش بی معنی است.
حالا دولت تصمیم گرفته از سکههای پیش فروش شده مالیات عمکلرد اخذ کند، به این ترتیب نه تنها اعتماد مردم به بانک مرکزی باردیگر دچار چالش شده بلکه خریداران سکه با یک سوال جدی مواجه شده اند و آن اینکه ایا بهتر نبود برای حفظ ارزش دارایی منابع نقد خود را در بازار آزاد به سکه تبدیل کنند و با بروکراسی ثبت اطلاعات و تشکیل پرونده مالیاتی نیز درگیر نباشند.
نکته ضروری که بایستی به آن تاکید شود این است که کلیات این طرح صحیح و قابل قبول است اما نقایصی چون عدم تسری به بازار خودرو، ارز و مسکن باعث ایجاد نوعی تبعیض برای سرمایه گذاری شده است. از طرف دیگر به نظر میرسد قسمت قابل توجهی از خریداران سکه جزو مردم عادی بوداند که تحت تاثیر التهابات جذب این بازار شده و شناختی نسبت به مباحث مالیاتی ندارند، به این ترتیب تسری دادن وصول مالیات به عمده خریداران سکههای پیش فروش نیز ابهاماتی را ایجاد کرده است. به عبارت دیگر جدای از خریداران عمده سکه و فعالیتهای سوداگرانه، برخی برای اهداف جزیی مثل پرداخت مهریه، رد دیون و سرمایه گذاری خرد وارد این حوزه شدهاند که بایستی تکفیک لازم بین آنها و خریداران عمده صورت گیرد.
برخی معتقدند، در موضوع اخذ مالیات عملکرد بار دیگر دست دولت در جیب مردم رفته است تا کاهش درآمدهای خود را از طریق اخذ مالیات از خریداران رسمی سکه جبران کند.
نکته اساسی که نباید از ان غفلت شود این است که اخذ مالیات از فعالیتهای مختلف اقتصادی که سود قابل توجهی را در پی داشته است یک امر پذیرفته شده به حساب میآید، این درحالی است که امروز دولت از خریداران رسمی سکه که اطلاعات آنها در بانک مرکزی ثبت شده، مالیات میگیرد، اما تکلیف هزاران میلیارد تومان ثروت باداورده در حوزههای ارز، خودرو و مسکن که در زمان جهش ارزی ایجاد شده و هیچ گونه ثبت و ضبطی نیز برای آن صورت نگرفته مشخص نیست.
در یک جمع بندی میتوان گفت در خصوص 7 محور زیر در مساله اخذ مالیات از سکههای پیش فروش شده ابهاماتی وجود دارد که لازم است دولت و بانک مرکزی در خصوص آن شفافسازی کنند.
1- با دریافت مالیات عملکرد (جدای از معافیت مالیات ارزش افزوده) عملا بین پیش فروش و خرید نقدی سکه تفاوتی وجود نداشته چون وصول 200 هزار تومان برای هر سکه عملا اختلاف قیمت سکه پیش فروش و بازار آزاد در آن زمان را از بین برده است. با این تفسیر هدف دولت از پیش فروش مشخص نیست.
2- اخذ مالیات از عایدی سرمایه طرح خوب و قابل قبولی است اما شرط مهم اجرا این است که قبل از اجرا اطلاع رسانی لازم درباره ان صورت می گرفت. در این خصوص چون اطلاعی درباره احتمال مالیات ستانی داده نشده بود آیا نوعی عملکرد غیر منصفانه صورت نگرفته است؟ البته اگر بعد از اطلاع رسانی این طرح همین امروز اجرا شود، از سوی همه اقشار مورد تایید قرار می گیرد.
3- آیا با وصول مالیات از خریداران رسمی سکه، نوعی بی اعتمادی به بانک مرکزی ایجاد نمیشود؟ در نهایت وقتی این رقم از عمده خریداران اخذ شود آیا شاهد نوعی بی اعتماد و ضرر دو طرفه مردم و بانک مرکزی نخواهیم بود؟
4- آیا نباید اینگونه مالیات ستانی به همه فعالیتهای سودده از جمله فعالیت در حوزه خودرو، ارز و مسکن تعمیم داده شود؟ آیا در شرایط فعلی که این اتفاق رخ نداده نوعی تبعیض و دسته بندی بین سرمایه گذاریها ایجاد نشده است؟
5- با توجه به اینکه در طی زمان پیش فروش سکه از 3 ماه تا یک سال منابع نقد مردم در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت، اگر قرار به مالیات ستانی از این پیش فروشها بود آیا مردم بازهم به بانک مرکزی برای کنترل نقدینگی سرگردان کمک می کردند؟
6- اگر منابع نقد مردم در آن برهه به بازارهای موازی مثل ارز خودرو یا مسکن منتقل شده بود یقینا سود قابل توجهی برای آنها ایجاد میشد، آیا این نوع مالیات ستانی یک طرفه نوعی نقره داغ کردن کسانی نیست که در ان برهه به بانک مرکزی اعتماد کردهاند؟
7- اگر قبول کنیم که نمی توان مانع سرمایه گذاری مردم در حوزههای مختلف شد، باید به این نکته اشاره کرد که دولت وظیفه دارد با قرار دادن ضوابطی محدودیت های لازم را برای جهتدهی سرمایهها لحاظ کند. با توجه به آنکه در آن برهه وقتی بانک مرکزی هیچگونه محدودیتی برای خریداران سکه های پیش فروش در نظر نگرفت، سوالی که وجود دارد این است که هزینه طرح نسنجیده بانک باید از جیب مردم پرداخته شود؟
گفتنی است، بی تدبیری و سو مدیریت صورت گرفته در این موضوع ارتباطی به مردم نداشته وجبران کمبود اعتبارات دولت نباید از طریق منابع مردم جبران شود. همانطور که اشاره شد کلیات طرح مالیات از عایدی سرمایه امری پذیرفته شده است اما نقایصی چون عدم اطلاع رسانی و از بین رفتن اعتماد دو جانبه، بی معنا شدن بحث پیش فروش، ترغیب به حضور در بازارهای غیر رسمی از جمله آفت هایی است که لازم است نمایندگان مجلس قبل از دولت برای آن تدبیری اندیشیده و طرح مذکور را اصلاح کنند.
سوالی که وجود دارد این است که آیا قبل اعلام اینگونه طرحها به تبعات آن فکر شده است؟ ممکن است برخی مدعی شوند هدف این گزارش مخالفت با کلیت طرح مالیات ستانی از فعالیتهای با سود بالا بوده اما نکته ای که باید به ان توجه کرد این است که انتقاد از عملکرد بانک مرکزی در اطلاع رسانی کامل این طرح در زمان اجرا قابل تسری به نکات مثبت مالیات ستانی از عایدی سرمایه نیست. در تایید بحث مالیات از عایدی سرمایه ذکر این نکته کافی است که اگر این طرح همین امروز ابلاغ و از فردا اجرا شود عموم مردم با آن همراهی میکنند.