طلاق، مد روز هالیوود
ازدواج‌های پرشور و پر سر و صدا می‌كنند. مثلا یك عروسی هفت شبانه‌‌روز در هند یا یك مراسم آنچنانی در سواحل هاوایی. البته خرج زیادی برمی‌دارد كه خب همه‌اش از جیبی كه در هالیوود پرپول شده تأمین می‌شود. همه رسانه‌های كاغذی و اینترنتی، صفحات اصلی‌شان را به ماجرای ازدواج آنها اختصاص می‌دهند.
خیلی‌هایشان قبلا یكی دو بار ازدواج كرده و طلاق گرفته‌اند و معمولا هم یكی دو تا همسر سابق وجود دارند تا قبل و بعد از مراسم آنها، در مطبوعات، از زندگی گذشته‌شان حرف بزنند. پاپاراتزی‌ها سراغشان می‌روند و یواشكی ازشان عكس‌های جنجال‌برانگیز می‌گیرند. بعد كار به شكایت‌بازی از پاپاراتزی‌ها كشیده می‌شود و طرفداران مدتی با این عكس‌ها و خبرهای مربوط به آنها سرگرم می‌شوند.
این كه كدام طراح معروف مد، لباس عروسِ خانم بازیگر یا تاكسیدوی آقای داماد را طراحی كرده به‌مهم‌ترین مساله مجله‌های مد تبدیل می‌شود. این وسط زوج جدید حواسشان هست كه بهترین مراسم ازدواجی را كه هالیوود به خودش دیده برگزار كنند. با انواع و اقسام مهمان‌ها و غذاها و نوشیدنی‌هایی كه بهترین آشپزهای فرانسوی می‌پزند و مودب‌ترین و كاردرست‌ترین پیشخدمت‌ها سرو می‌كنند. خلاصه این كه عروسی‌شان یك یا چند روز حسابی به‌یادماندنی است كه با یك ماه عسل یك هفته‌ای در یكی از زیباترین ساحل‌ها و یكی از گران‌ترین هتل‌هایی كه فقط ستاره‌های سینما و بیزینس‌من‌های آمریكایی ـ كه پول‌شان از پارو بالا می‌رود ـ توان پرداخت هزینه‌هایش را دارند، برای مدتی ختم به خیر می‌شود.
با این همه آیا فكر می‌كنید این همه خرج و مخارج با خودش یك زندگی سالم و سرپا و ماندنی و یك خوشبختی همیشگی به همراه می‌آورد؟ خب سابقه ازدواج‌های هالیوودی و ستار‌ه‌هایی كه عروس و داماد شده‌اند عكس این را نشان داده است. البته قصد ابتدایی همه‌شان این است كه پیوند زناشویی‌شان را تا ابد حفظ كنند. جلوی كشیش می‌ایستند و در درگاه خدا به هم قول می‌دهند كه هر كدام در بیماری و خوشی همراه آن دیگری باشد و تا لحظه مرگ هم این پیمان را حفظ كند. قولی كه معمولا عمرش به چند سال نمی‌كشد.
بالاخره شایعاتی مبنی بر اختلاف دو بازیگر پیش از این عاشق، سر زبان‌ها می‌افتد. معمولا چند ماهی در میان اهالی هالیوود دهان به دهان می‌چرخد و وقتی هالیوود از این شایعات حسابی اشباع شد، نوبت رسانه‌های زرد و پاپاراتزی‌هاست كه اخبار جدید را به گوش طرفداران برسانند. بعد از مدتی هم دیگر كمتر كسی است كه اخبار سینما را دنبال كند و خبر نداشته باشد تام كروز با همسر سومش هم اختلاف پیدا كرده و بزودی از هم جدا می‌شوند. اینجاست كه انكارها و امتناع‌ها شروع می‌شود. خانم همسر سوم در یك مصاحبه می‌گوید «تام برای بچه‌ها یك پدر نمونه است.»
حالا نوبت وكیل‌هاست كه به جای این زوج سابقا عاشق رودرروی هم قرار بگیرند. برای این‌كه خود زوج‌ها دیگر حتی نمی‌خواهند ریخت همدیگر را ببینند. اینجاست كه قول و قرارهایی كه در اول كار به صورت قانونی مكتوب شده است رو می‌شود. معمولا آقای بازیگر یا كارگردان سرشناس هالیوود در قراردادی گفته است چند درصدی از درآمد سالانه‌اش به علاوه چند درصد دیگر از دارایی فعلی‌اش را به خانم خواهد داد. حتی شنیده می‌شود در بعضی قراردادها ذكر شده اگر عروس خانم بیشتر از پنج سال در زندگی با آقای داماد دوام بیاورد، مقدار معتنابهی هم به عنوان جایزه دریافت خواهد كرد.
این البته تلاش قابل توجهی است كه داماد برای حفظ زندگی‌اش می‌كند، اما خیلی وقت‌ها خانم قید جایزه را می‌زند و بر طلاقش پا می‌فشارد. كمتر ازدواجی در هالیوود بیشتر از ده سال دوام آورده و بتازگی شاهد یكی از گران‌ترین طلاق‌های هالیوود بودیم؛ طلاق مل‌گیبسون از همسرش كه هفت بچه مشترك با هم دارند و بیشتر از 30 سال از زندگی مشتركشان می‌گذشته است. دیگر تكلیف سه چهار طلاقه‌های چهل پنجاه ساله هالیوود كه مشخص است. نه‌تنها ازدواج و طلاق‌های مكرر به یك مد همه‌گیر و به یك رقابت نفسگیر میان ستارگان هالیوود تبدیل شده، بلكه در به دنیا آوردن بچه‌ها به فاصله‌های كوتاه یكی دو سال هم از هم سبقت می‌گیرند. برای همین هم آمار بچه‌های طلاق در میان بـــچــه‌های هـــالیوودی بسیار است.
با این‌كه بیشتر طلاق‌های هالیوودی با دعوا و جنجال انجام می‌شود و عروس و داماد كه تا یك ماه پیشش در جواب شایعات مربوط به طلاقشان با قاطعیت اعلام كرده‌اند این شایعات مزخرفاتی بیش نیست و آنها همدیگر را مثل روز اول دوست دارند و مردم هم بهتر است آنقدرها به این شایعات توجه نكنند، اما بندرت دلیل اصلی طلاق آنها فاش می‌شود. شاید هیچ دلیل واقعی و قانع‌كننده‌ای وجود نداشته باشد. مساله خسته‌شدن دو طرف از همدیگر است. ازدواجی كه به خاطر ستاره‌بودن طرف انجام شده باشد معمولاً با افول ستاره قدیمی و درخشش ستاره جدید به طلاق می‌انجامد. این سابقه بیشتر ازدواج طلاق‌های ده پانزده سال اخیر هالیوود بوده است.
خیلی‌ها می‌گویند آنها هم مثل مردم عادی به خاطر نداشتن تفاهم است كه از هم جدا می‌شوند. یا مثلا خیانت یكی از طرفین، طرف دیگر را به درخواست برای طلاق وا می‌دارد. این البته درباره زوج‌های با روحیه نرمال در هالیوود تا اندازه‌ای قابل قبول است، اما برای ستاره‌ای كه هر پنج سال یكبار ازدواج تازه‌ای می‌كند، مهم‌ترین دلیل شاید درك نكردن او از مفهوم ازدواج باشد. این‌كه مفهوم خانواده، داشتن خانه‌ای مشترك و امن برای همسر و فرزندان است چندان در هالیوود معنا ندارد. جامعه در نگاه آنها چیزی فراتر از مجموعه محدود بازیگران و ستاره‌های درجه یك نیست. خیلی‌هایشان هم اسیر تصویری می‌شوند كه در فیلم‌هایی كه خودشان بازی كرده‌اند، ارائه شده است. خیلی از آنها زندگی واقعی را همان‌طور می‌بینند كه فیلم‌های هالیوودی خودشان تبلیغش می‌كنند.
اغلب زیاده‌خواهی خانم یا آقای بازیگری كه با یك ستاره جوان و تازه‌وارد روبه‌رو شده، عامل اصلی طلاقشان است. شاید هم برای یك ستاره نوپا و زیبای هالیوود، كارگردان سن و سال‌داری كه چند خانه در نیویورك و كالیفرنیا دارد و بتازگی هم جزیره‌ای را در همین نزدیكی خریده، بر همسر فعلی كه خرج و مخارجش بسته به پیشنهادهای بازی است ـ كه معلوم نیست چند تا از آنها را در سال بگیرد و چقدر به مال و اموال مشتركشان اضافه كند ـ ارجحیت دارد.
حتی اگر فاكتور پول را به عنوان مهم‌ترین عامل طلاق‌های هالیوودی در نظر بگیریم نباید فراموش كرد سازگاری نداشتن از هر نوعی بزرگ‌ترین عاملی است كه عوامل دیگر را در زیرمجموعه خود می‌گیرد. با این‌كه نمونه‌هایی از ازدواج‌های موفق و ماندگار در هالیوود وجود دارد، اما این تعداد آنقدر اندك است و آمار طلاق در هالیوود در سال‌های اخیر آنقدر بالا رفته است كه فكر كنیم عشق و محبت نه‌تنها كافی نیست بلكه تقریبا دیگر میان آنها شكل نمی‌گیرد. یا شاید هم یك عشق در نگاه اولی باشد كه در بهترین حالت، یك سال بیشتر دوام نمی‌آورد.
