انتصاب وزیر دفاع جدید آمریکا چه معنایی برای ایران دارد؟
در پرونده مردی که قرار است کار نسبتاً بزرگی را به دست گیرد؛ یک نقطه تاریک و جدالبرانگیز وجود دارد. او به مدت ۷ سال مقامی اجرایی در شرکت «رایتون» که یک پیمانکار نظامی است، برعهده داشته و ظاهراً لابیگر قدری است. اسپر در همین یک سال اخیر، قراردادهای تسلیحاتی با امارات و عربستان بسته یا دست کم در مورد آن مذاکره کرده است. طبق آمار رسمی، او در بازه ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷، یک و نیم میلیون دلار درآمد از طریق لابیگری برای شرکت ریتون داشته باشد.
عصر خبر به نقل از مهر: هفته گذشته بود که بازدید سرزده مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا از مقر سنتکام- واحد فرماندهی مرکزی آمریکا که از سوی ایران تروریستی تلقی میشود- و غیبت پاتریک شاناهان کفیل وزارت دفاع این کشور در همراهی با وی، شائبه خانهتکانی مجدد در پنتاگون را قوت بخشید.
طولی نکشید که شاناهان مشکلات خانوادگی را بهانه انصراف از نامزدی پست وزارت دفاع قرار داد و ۳ روز بعد، دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا نیز در پیامی توئیتری از واگذاری موقت سرپرستی این وزارتخانه به «مارک اسپر» خبر داد.
وی در پیام خود این گونه از سرپرست جدید یاد کرد: «او را میشناسم و میدانم محشر کار میکند!».
اما طولی نکشید که همزمان با تشدید تنشهای خاورمیانه، ترامپ که حتی از سوی همحزبیهای جمهوریخواه خود به دلیل خالی گذاشتن پست وزارت دفاع از نخستین روز ژانویه ۲۰۱۹، مورد انتقاد قرار گرفته بود؛ از تمایل برای دائمی کردن مقام اسپر و تثبیت جایگاه وی خبر داد.
وی حتی پیش از آنکه کاخ سفید از تمایل برای دائمی کردن اسپر خبر بدهد؛ در جمع خبرنگاران گفته بود: صادقانه بگویم این اتفاق خیلی زود برای اسپر پیش خواهد آمد. او خیلی مجرب است. او با همه چیزهایی که ما مدتها است دربارهشان صحبت میکنیم، سروکار داشته است.
اکنون سوال این است: منظور ترامپ از همه آن چیزهایی که ما دربارهشان صحبت میکنیم چیست و سومین مردی که قرار است در صورت گذشتن از سد کنگره، سکان پنتاگون را در دولت ناآرام ترامپ به دست گیرد؛ چه سوابقی دارد و از چه خصوصیاتی برخوردار است.
اسپر از جنگ خلیجفارس تا پشت میز وزارت
مارک اسپر ۵۵ ساله دارای درجه دکترای سیاستگذاری عمومی از دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا و کهنهسرباز جنگ عراق، از نوامبر ۲۰۱۷ به عنوان معاون وزیر دفاع آمریکا در ارتش مشغول به کار شد- شغلی که طیف وسیعی از وظایف لجستیکی شامل استخدام، سازماندهی، آموزش، تدارکات و مراقبت از ۱.۴ میلیون نظامی زیر پرچم، گارد ملی، سربازان ذخیره، دپارتمان غیرنظامیان ارتش و خانوادههایشان را در بر میگیرد.
او یک دهه سابقه نظامیگری دارد و در دهه ۹۰ میلادی در جنگ خلیجفارس حضور داشت- سابقهای که برای وی جوایز و افتخارات نظامی از جمله لژیون لیاقت و مدال برنز و مدال آزادی کویت را به ارمغان آورد و این گمانهزنی را مطرح میکند که وی دستکم مختصر آشنایی با مسائل منطقه دارد.
در پرونده مردی که قرار است کار نسبتاً بزرگی را به دست گیرد؛ یک نقطه تاریک و جدالبرانگیز وجود دارد. او به مدت ۷ سال مقامی اجرایی در شرکت «رایتون» که یک پیمانکار نظامی است، برعهده داشته و ظاهراً لابیگر قدری است. اسپر در همین یک سال اخیر، قراردادهای تسلیحاتی با امارات و عربستان بسته یا دست کم در مورد آن مذاکره کرده است. طبق آمار رسمی، او در بازه ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷، یک و نیم میلیون دلار درآمد از طریق لابیگری برای شرکت ریتون داشته باشد.
البته، این خصوصیت قطعاً برای ترامپ که به فکر فروش ۸ میلیارد تسلیحات به عربستان سعودی و امارات است، امتیاز طلایی محسوب میشود، اما ممکن است چندان به مذاق کنگره که همین هفته گذشته، دولت را از عملی کردن این تصمیم منع کرد، خوش نیاید. این شائبه هم وجود دارد که مبادا اسپر بخواهد از تعلق خاطر خود به ریتون برای زدوبند به نفع این شرکت استفاده کند- تردیدی که درباره شاناهان هم با توجه به سابقه کار در «بوئینگ» وجود داشت.
این در حالی است که اگر او از قدرت لابیگری خود برای قانع کردن ترکیه به امتناع از خرید اس -۴۰۰ روسی استفاده کند و به جای آن، سامانه پاتریوت را که دست بر قضا ساخت ریتون است به آنکارا قالب کند؛ هیچ مقام آمریکایی معترض نخواهد شد.
حتی انتظار میرود به سرانجام رساندن معامله تسلیحاتی با ترکیه یکی از نخستین آزمونهای دوره وزارت اسپر باشد.
از اینها که بگذریم، اسپر یک دستاورد قابل تامل در کارنامه خود دارد؛ او مدتی مشاور سیاسی سناتور «چاک هیگل» بود که بعدها در مقام یک جمهوریخواه نسبتاً میانهرو وزیر دفاع دولت باراک اوباما شد و شاید این نشانهای مبنی بر قدرت تعامل اسپر با آراء و افکار متفاوت باشد.
اسپر سابقه ریاست کارکنان اندیشکده «بنیاد هریتیج» را که تاثیر بسزایی در روند تصمیمگیری ترامپ در امور مربوط به کارکنان کاخ سفید دارد، بر عهده داشته است.
او دستی هم در مسائل امنیت ملی دارد و در دورهای که «بیل فرست» ریاست اکثریت سنا را بر عهده داشت؛ به وی مشاوره میداد.
از اینها که بگذریم؛ اسپر در کارنامه خود عنوان مدیریت سیاسی کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا، عضویت در کادر کارکنان کمیتههای روابط خارجی و امور مربوط به دولت را نیز داشته است و مدتی هم وزیر مشاور در امور دفاعی و «برنامهریز جنگ» ارتش به ویژه در حوزه آسیا-پاسیفیک بوده است.
به این ترتیب، او همزمان با کولهباری از تجربه در حوزههای نظامی، سیاسی و امنیت ملی قدم به ساختمان پنتاگون خواهد گذاشت.
چین و روسیه؛ یک وسواس ذهنی ۲۰ ساله
اگرچه اسپر تاکنون از اظهارنظرهای جنجالی در حوزه سیاست خارجی پرهیز کرده است؛ با این حال، در مصاحبهای که ماه میلادی آوریل با «رویترز» داشت؛ اصلیترین دغدغه دپارتمان تحت امر خود را تقابل با چین و روسیه اعلام کرد.
وی اذعان کرد که بسیار پیشتر از آنکه پنتاگون در سال میلادی ۲۰۱۸، راهبرد نظامی خود را بر مبنای رقابت با روسیه و چین اولویتبندی کند؛ بر لزوم مقابله با قدرتیابی نظامی آنها متمرکز شده است.
اسپر حتی به این نکته اشاره کرد که از دهه ۱۹۹۰، مهار چین به دغدغه شخصی وی بدل شده و اینکه تمرکز آنها بر توسعه توانمندیهای نظامی و تسلیحاتی در درازمدت برتری نظامی آمریکا را به چالش خواهد کشید.
وی که در دولت جرج دبلیو بوش مقام مشاور وزارت دفاع در سیاستگذاری مذاکرات پیرامون کنترل تسلیحات و عدم اشاعه را بر عهده داشت، به محض آنکه در سال ۲۰۱۷، با عنوان «وزیر ارتش» به کار معاونت گمارده شد؛ واحد جدیدی را تحت عنوان فرماندهی «آینده ارتش» تاسیس کرد که هدف از آن نوآوری در عرصه فناوریهای نظامی بود و به چالش ۲۰ ساله ارتش برای توسعه و خرید تسلیحات نظامی جدید پایان میداد.
انتخاب اسپر به عنوان نامزد آتی پست وزارت دفاع در راستای سیاست یک سال اخیر دولت آمریکا مبنی بر خروج نیرو و تجهیزات از منطقه غرب آسیا و تمرکز بر منطقه آسیا-پاسیفیک برای مقابله با قدرتیابی پکن و مسکو، قابل ارزیابی است.
اسپر، ایران و اتاق جنگِ ترامپ
اگرچه قدرتهای حاکم بر پهنه این دو-پاسیفیک همچنان حریفان اصلی سکاندار آتی پنتاگون هستند؛ تشدید تنشها با ایران، میتواند تاحدی از تمرکز راهبرد امنیت ملی آمریکا بر چین و روسیه بکاهد.
حتی برخی تحلیلگران بر این ادعا هستند که نامزدی مردی با سابقه نظامی برای احراز پست وزارت دفاع آمریکا، نشانه آمادگی واشنگتن برای توسل به نیروهای مسلح آن هم باتوجه به وخامت رابطه با ایران است.
پنتاگون در هفتههای گذشته به بهانه تامین امنیت و البته با تاکید بر اینکه به دنبال تقابل با ایران نیست، از قصد خود برای اعزام ۲۵۰۰ نیرو به خلیج فارس خبر داد. اگرچه این رقم در مقایسه با ۷۰ هزار نیروی آمریکایی که در سراسر منطقه از مصر گرفته تا افغانستان مستقر هستند، ناچیز به شمار میرود؛ اما تداوم این اعزامها میتواند به منزله کاهش منابع برای مقابله با چین و روسیه باشد.
اسپر از روز سهشنبه کار خود را به عنوان کفیل وزارت دفاع آمریکا آغاز و در یادداشتی که به مناسبت آغاز نخستین روز کاری خود خطاب به پنتاگون نوشت؛ تاکید کرد به دنبال ارتشی مرگبار، تحکیم رابطه با متحدان و جذب شرکای جدید و درعینحال انجام اصلاحات در راستای آمادگی و عملکرد هرچه بهتر است.
این در حالی است که او در مقام وزیر ارتش، با موافقت برای اعزام نیروی رزمی به مرز مکزیک، نشان داد که متحد نزدیکی برای ترامپ است.
او جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید را از دوره خدمت در دولت بوش میشناخت حال آنکه سابقه شناخت وی از مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا به سالها پیش و دوره تحصیل در آکادمی نظامی «وست پوینت» باز میگردد.
نوع رابطه میان اعضای تیم امنیت ملی میتواند تعیینکننده دوام یا زوال یک پُست باشد و روح حاکم بر آن، موجب تقویت یا تضعیف سیاست خارجی آمریکا میشود. لازم به یادآوری است که عدم تفاهم جیمز ماتیس وزیر دفاع سابق آمریکا با بولتون و پمپئو بود که به برکناریش منجر شد.
اما آنگونه که خبرها حاکی است پمپئو از پیوستن هم مدرسهایش به حلقه نزدیکان ترامپ حسابی سر ذوق آمده و بنابراین، روند تعامل با اسپر تا حد زیادی متفاوت از ماتیس است.
از سوی دیگر، برخورداری از سابقه نظامیگری، قدرت چانهزنی به عنوان لابیگر و دامنه وسیع ارتباطات به دلیل تعامل با کنگره، مانع از آن خواهد شد که نامزد جدید پست وزارت دفاع آمریکا به گوشهگیری معمول شاناهان و سرسپردگی او در مواجهه با کاخ سفید متهم شود.
آنگونه که منابع آگاه گزارش میدهند شاناهان تقریباً تابع اوامر بولتون بود و حتی جلسات مهم کاری را به دلیل پاسخگویی به تماس تلفنی وی به وقفه میانداخت. حتی تا قبل از حادثه دریای عمان که با سکوت غیرمعمول بولتون مواجه شدیم؛ به ندرت تریبون طرح اتهام علیه ایران به شاناهان واگذار میشد و سایهنشینی خود را حفظ میکرد.
به نظر میرسد ترامپ در حفظ فاصله با بازهای شکاری دولت خود یعنی بولتون و پمپئو، به دنبال فردی مجرب است که اگرچه از قماش خود آنهاست؛ از استقلال رای کافی برای ریاست پنتاگون نیز برخوردار است و این یعنی بازگرداندن توازن به حلقه امنیتی دولت واشنگتن.
ترامپ باید تا پیش از تاریخ ۳۰ ماه میلادی آتی (جولای)، نامزدی اسپر را رسمی کند چراکه طبق قانون، کفالت هر یک از وزارتخانههای آمریکا برای ۲۱۰ روز جایز است و با توجه به کنارهگیری ماتیس در تاریخ ۱ ژانویه، این مهلت رو به پایان است.
از سوی دیگر، چنانچه نامزدی اسپر رسمی شود، وی باید مقام کفالت را به شخص دیگری واگذار کند چراکه طبق قانون مصوب ۱۹۹۸، سنا مادامی که کسی کفالت نهادی را برعهده دارد؛ روند بررسی پرونده وزارت وی را آغاز نخواهد کرد.
بنابراین، ترامپ برای پر کردن صندلی خالی وزارت دفاع آمریکا فرصت اندکی دارد. با آنچه که از سوابق و گرایشات اسپر برمیآید، اگر در تنگنای زمان، سکان پنتاگون به وی واگذار شود؛ سیاست سابق واشنگتن مبنی بر تمرکز بر مهار چین و روسیه و هم زدن گاه و بیگاه دیگ جوشان تنشهای خاورمیانه برای فروش تسلیحات به متحدان عرب ادامه خواهد داشت. همزمان، او رسالت بخشی از موضعگیری واشنگتن در قبال ایران را هم به عهده میگیرد تا اگر لازم شد به واسطه حسن تعاملی که با بازهای کاخ سفید دارد؛ دامنه جولان آنها را همسو با منافع ترامپ محدود کند.