توطئه زنانه برای آدمکشی در باغ هلو
فرهیختگان: یک زن که متهم به اجیرکردن دو مرد برای کشتن شوهرش است دیروز در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
به گزارش عصرخبر، شامگاه دهم آذر ۱۳۸۷ ماموران گشت اداره آگاهی «شهریار» پیکر یک مرد میانسال را کنار جاده یافتند. شواهد نشان میداد این مرد در مکان دیگری با طناب خفه شده بود.
جنازه با صدور دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شد اما تجسس پلیس برای شناسایی خانواده این مرد به نتیجه مطلوب نرسید. درنتیجه، جنازه مجهولالهویه دفن شد.
سهسال از این ماجرا گذشته بود که پسری به اداره آگاهی «شهریار» رفت و کمک خواست. وی گفت: چند سال پیش، پدر ۵۷ سالهام «جلال» زن دوم گرفت و من و مادر و خواهر و برادرم را ترک کرد. سه سال است که از پدرم هیچ خبری ندارم. زن دوم پدرم به نام «گلناز» به ما گفته بود او برای کار به ترکیه رفته است. حالا که پیگیر ماجرا شدهام فهمیدهام «گلناز» دروغ گفته و پدرم از کشور خارج نشده است.
همزمان با شکایت این پسر، پلیس سراغ «گلناز» ۳۲ ساله رفت و به بازجویی پرداخت. این زن میخواست با دروغگویی مسیر رسیدگی به ماجرا را به بیراهه بکشد اما تیرش به سنگ خورد.
«گلناز» ماهانه از حساب بانکی شوهرش پول برداشت میکرد و خودروی سمند «جلال» را به یک مرد غریبه فروخته بود. «گلناز» وقتی فهمید دستش رو شده است به ناچار لب به اعتراف گشود: «برای کشتن شوهرم، دو مرد را اجیر کرده بودم.»
پس از افشای راز سهساله، دو همدست «گلناز» به نامهای «خالق- ح» و «ابوالفضل- ب» ردیابی و بازداشت شدند.
«خالق» ۳۳ ساله در همان بازجویی مقدماتی گفت: در جشن عروسی خواهرزادهام با «ابوالفضل» آشنا شدم. «ابوالفضل» میگفت زنی به نام «گلناز» با شوهرش اختلاف دارد و حاضر است برای سربهنیستکردن او هشت میلیون تومان بپردازد.
این مرد ادامه داد: «ابوالفضل» طبق نقشهای از پیش طراحیشده «جلال» را به یک باغ هلو در «شهریار» کشاند. من هم در فرصتی مناسب «جلال» را خفه کردم و جنازهاش را کنار جاده انداختم. سپس «ابوالفضل» دو میلیون تومان پول نقد و یک پراید به من داد.
«ابوالفضل» نیز معاونت در جنایت را گردن گرفت و اظهار داشت: خام حرفهای «گلناز» شدم و نقشه جنایت را کشیدم.
بهدنبال بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در نشست رسیدگی به این ماجرا که دیروز به ریاست قاضی «نورا. . . عزیزمحمدی» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان، کیفرخواست را خواند. «صالحی» گفت: طبق مدرکهای موجود برای «خالق» اشد مجازات میخواهم. برای «ابوالفضل» و «گلناز» هم درخواست تعیین کیفر دارم.
نوبت دفاع به «خالق» که رسید منکر جنایت شد: «من جلال را نکشتم. ابوالفضل و گلناز، پس از قتل جلال، جنازه را تحویلم دادند تا آن را کنار جاده رها کنم. البته یک پراید و دو میلیون تومان پول نقد بهعنوان دستمزد دریافت کردم. من تحت فشار روانی، آدمکشی را گردن گرفته بودم.»
نوبت دفاع به «ابوالفضل» که رسید «خالق» را قاتل «جلال» خواند. «ابوالفضل» گفت: من و «گلناز» طبق نقشه «جلال» را به باغ بردیم و «خالق» کار را تمام کرد.
«گلناز» هم اظهار داشت: «ابوالفضل» به من پیشنهاد ازدواج داد اما اعتراض کردم. همان موقع این مرد به من گفت شوهرم به قتل رسیده است. «ابوالفضل» مرا وادار کرد تا ماشین سمند شوهرم را به نامش بزنم.
در پایان این نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد تا رای صادر کند.