گزارش از اپیدمی سفر به گرجستان تا راستهی بنگاههای ایرانی تفلیس/ گفتوگو با یک گردشگر و دو عضو ارشد اتاق مشترک ایران و گرجستان
الناز که تجربهی سفر به گرجستان را دارد میگوید از همسفران سفر زمینی آنها به گرجستان ۹ نفر به دلایل مختلفی دیپورت شدند.
او میگوید که در گرجستان حداقل با ۱۵-۱۶ نفر آشنا شده که پس از پایان دورهی اقامت توریستی خود –حداکثر ۴۵ روز- از مرز خارج شده دوری میزنند و دوباره بازمیگردند و ۲-۳ سالی است که با این شیوه در گرجستان زندگی میکنند.
رییس و نایب رییس اتاق بازرگانی مشترک ایران و گرجستان نیز میگویند که گرجستان کشوری مهاجرپذیر نیست و سرمایهپذیر است.
آنها در گفتوگوی خود با انصاف نیوز به مواردی پرداختهاند که ایرانیان در صورت ندانستن و یا عدم تحقیق در مورد آن، پس از عزیمت به گرجستان یا سرمایهگذاری در آن متضرر خواهند شد.
«سرمایه گذاری در گرجستان یکی از چند خصلت مهم انسانهای موفق و باهوش است. مطمئنا شمایی که در حال مطالعه این مقاله هستید نیز جزو همین افراد دسته بندی میشوید.»
این بند، بخشی از تبلیغات موسسهای مهاجرتی برای تشویق به مهاجرت و سرمایهگذاری در گرجستان است؛ این تبلیغات در کنار اخباری چون «برهنه کردن زنان ایرانی در فرودگاه تفلیس»، بازداشت صرافان و توقیف اموالشان و عدم تمدید اقامت یکسالهی برخی ایرانیان، منجر به این سوال اساسی میشود که در گرجستان چه خبر است؟!
تبلیغاتی که بواسطهی آنها در سالهای اخیر بسیاری از ایرانیان به خرید خانه یا تلاش برای اخذ اقامت با شیوههای دیگر تشویق شدهاند.
روایت الناز از سفر به گرجستان: راستهی مشاورین املاک ایرانی شکهمان کرد
شرایط اقتصادی کشور و تحریمهای همهجانبه و ترس از آینده شاید از دلایلی باشند که برخی از ایرانیان را راغب به مهاجرت میکنند. اما گرجستان چرا این همه پرطرفدار شده است؟
تلاش گرجستان برای الحاق به اتحادیهی اروپا –به هرطریق و با هر روشی- یکی از مسایلی است که ایرانیان را وسوسه به تلاش برای مهاجرت به این کشور کرده است. با این تصور که تا چند سال آینده با داشتن پاسپورت گرجی، اروپایی محسوب خواهند شد. با این دغدغه، بعضی تمامی مایملک خود در ایران را فروخته و برای خرید ملک و سرمایهگذاری در آن کشور با هدف گرفتن اقامت هزینه کردهاند. هزینهکردهایی که امروز باتوجه به قوانین جدید اقامت در گرجستان و همچنین نحوهی عملکرد بخشی از ایرانیان ممکن است هرلحظه بر باد رود. علاوه بر اینکه پیوستن گرجستان به اتحادیهی اروپا به همین زودیها امکانپذیر نخواهد بود.
الناز از کسانی است که تجربهی سفر توریستی به گرجستان را داشته است. او به انصاف نیوز میگوید: «در سرچهایمان پیش از سفر فهمیدیم که باید برای راحت گذشتن از مرز گرجستان و دیپورت نشدن به ازای هر روز ۶۰ دلار همراه داشته باشیم، برخی نیز میگفتند اگر به ازای هر روز ۱۰۰ دلار همراه ببرید امنتر است.
پیش از سفر، زنی که کارمند تور بود در اتوبوس توصیههای دیگری کرد که همراه داشتن پول کافی هم جزو آن بود. او میگفت گرجستان دیپورتیها را زیاد کرده و برای اینکه دیپورت نشوید باید رزرو هتل، بیمهی سفر، پولی که همه میگفتند را همراه داشته باشیم و در عوض نباید کنسرو و یا غذاهای دیگر همراه ببریم. میگفتند مواردی بوده که حتی بخاطر یک عدد کنسرو دیپورت شدهاند. این موضوعی بود که من در سفرهایم به کشورهای دیگر ندیده بودم؛ با اینحال خودِ من کنسرو داشتم و مشکلی هم پیش نیامد، چیزی که خودم تجربه کردم این بود که طبق یک الگوی خاص رفتار نمیکردند و خیلی به تشخیص ماموران از فردی که مقابلشان بود بستگی داشت. همسفران به ما میگفتند که چون شما اسبابتان به این شکل است و چادر و اینها دارید دیپورت میشوید اما اینچنین نشد چون پول کافی به همراه داشتیم.
شایعات زیاد بود، مثلا برخی میگفتند با هواپیما راحتتر است و کمتر مانع ایجاد میکنند؛ اما پسری که همراه ما بود و تجربهی اقامت داشت و مدام در رفت و آمد بود میگفت «زمینی راحتتر است و خود من یکی دوبار در سفر هواییام دیپورت شدهام». میگفت باید هربار بلیت برگشت را هم همراه میداشتم تا اجازهی ورود میدادند و به همین خاطر هربار دو و نیم میلیون ضرر میکردم.
به ما هم که زمینی سفر کردیم گفتند که بلیت برگشت را همراه داشته باشید، اما در نهایت بلیت ما را چک نکردند. از گروه ما ۹ نفر دیپورت شدند. پسران مجرد را راحتتر دیپورت میکردند و خیلی از همسفران ما که به تنهایی سفر میکردند آنجا خودشان را باهم جازدند و وارد شدند.
در گرجستان حداقل با ۱۵-۱۶ نفر آشنا شدیم که برای تمدید اقامت توریستیشان مدام به مرز میآمدند، خارج میشدند و مهر خروج به پاسپورتشان خورده میشد و بعد دوباره وارد میشدند، کسانی بودند که ۳-۴ سال به همین شکل آنجا زندگی کرده بودند!»
الناز در بخش دیگری از صحبتهایش به خیابانی نزدیک میدان آزادی تفلیس اشاره میکند که پر است از مشاورین املاک ایرانی با تابلوهایی به خط فارسی: «وارد خیابانی شدیم که شکهمان کرد، انگار ناگهان تونلی زده شده بود به ایران، مغازههای با اسم «مشاور املاک فلان» که با خط فارسی و اسمی ایرانی تابلو داشتند؛ نایت کلابهای ایرانی هم آنجا بود، یکی از این نایت کلابها هم متعلق به شهناز طهرانی است که اتفاقا در همان خیابان است».
مریم سلطانی: گرجستان کشوری سرمایهپذیر است و نه مهاجرپذیر
مریم سلطانی -نایب رییس اول اتاق بازرگانی مشترک ایران و گرجستان- میگوید ۸ سال است که این اتاق مشترک تاسیس شده است؛ او در توضیح چالشها، زمینههای تجاری در گرجستان و مسایلی که بوجود آمده است به انصاف نیوز گفت: «در اتاق بازرگانی ایران ۳۶ اتاق مشترک وجود دارد. وقتی در ایران اتاق مشترکی تشکیل میشود در طرف رسمی هم باید تشکیل شود. متاسفانه اتاق بازرگانی و فدرال تفلیس چنین پروتکلی نداشته و به همین خاطر با هیچ کشوری اتاق مشترک ندارد.
ثبت شرکت در کشور گرجستان کاری است ساده که تنها چند ساعت زمان میبرد؛ فقط شخص مدیرعامل باید حضور داشته باشد که برای دریافت کد مالی به دارایی مراجعه کند. انتخاب اسم برای شرکتهای ثبت شده در کشور گرجستان محدودیتی ندارد جز اینکه نباید از کلمهی «وزارت» استفاده کرد. همچنین اگر شرکت، بازرگانی نباشد و مجوزهای خاصی لازم داشته باشد، مثلا بخواهند شرکتی دارویی ثبت کنند، این کار نیاز به مجوزهایی خاص دارد که دریافت آنها هم چندان زمانبر نیست.
قبلا با ثبت شرکت افراد میتوانستند افتتاح حساب بانکی داشته باشند، اما این قوانین از سال ۲۰۱۷ تغییر کرده است. اگر فرد ایرانی باشد، ثبت شرکت با همان مراحل ساده انجام میشود، اما برای افتتاح حساب بانکی باید اقامت گرفته شود. بحث اقامت هم طرق مختلفی دارد؛ یا بهصورت دانشجویی است، یا سرمایهگذاری است یا ازدواج است و یا به عنوان اقامت کارمندی است. در مورد خرید ملک هم شما میتوانید با خرید ملک اقامت بگیرید؛ قبلا اگر ملکی را خریداری میکردید اقامت یکساله بود و سال به سال تمدید میشد، البته درصورتی که شما آنجا تخلف و جریمهای نداشتید؛ اما طی ۲-۳ سال اخیر اقامت با خرید ملک در صورتی تمدید میشود که شخص در آن کشور اشتغالزایی داشته و مالیات پرداخت کرده باشد. یعنی دیگر تنها با خرید ملکی که هیچ ارزش افزودهای برای آن کشور ندارد اقامت قابل تمدید نخواهد بود.»
او ادامه داد: «کشور گرجستان، کشوری سرمایهپذیر است و نه مهاجرپذیر؛ کشوری چهار میلیونی است که میخواهد عضو اتحادیهی اروپا شود و به همین دلایل سختگیریهایش را از سال ۲۰۱۷ شروع کرده. بهتر است افرادی که قصد رفتن به گرجستان را دارند با اتاق مشترک صحبتی داشته باشند یا عضو اتاق مشترک باشند که حقوق آنها در کشور گرجستان محفوظ باشد. مشاورههای دقیق، تخصصی و شفافی به آنها داده شود که وقتی عازم این کشور هستند دچار چالش نشوند. گاه با این موضوع مواجه میشوند که واقعیتها به آنها گفته نمیشود؛ از جمله این واقعیت که با خرید ملک تنها اقامتی یکساله خواهند داشت. این دست از واقعیتها توسط برخی افراد سودجو گفته نمیشود؛ ما خواهش میکنیم که حتما از اتاق مشترک یا سفارت –چه سفارت گرجستان و چه سفارت ایران در تفلیس- مشاوره بگیرند و صحبت کنند، تحقیق کنند و بعد دست به اقدام بزنند.»
وی افزود: «یکی از دلایلی که ما میخواهیم افراد بدون مشاوره در گرجستان حضور پیدا نکنند به این خاطر است که یکی از خدمات و اهداف اتاق مشترک توسعهی روابط اقتصادی است. متاسفانه گاه میبینیم که ایرانیها متحمل هزینههای سنگین و ضرر و زیان شدند، چون بدون بازاریابی و مارکتینگ ورود کردند، نه تنها به کشور گرجستان به خیلی از کشورهای همسایه؛ بدون اینکه بررسی دقیقی از بازار این کشورها داشته باشند، دست به اقدام زده و متحمل هزینههای سنگینی شدند. ما از آنها میخواهیم که حتما مراجعه کنند تا ما کالاهایی که مورد نیاز آن کشور است -یا صادرات مجدد به کشورهای حوزهی CIS را- به آنها اطلاعرسانی کنیم.
ما متاسفانه نه تنها در کشور گرجستان، بلکه در اکثر سفارتخانههایمان رایزن بازرگانی یا رایزن اقتصادی نداریم؛ در مواردی هم که این رایزنها اعزام میشوند، اکثرا از کارمندهای سازمان توسعه تجارت یا کارمند وزارت امور خارجه هستند، دورههای اعزام این رایزنها ۳ یا ۴ ساله است؛ گاه میبینیم که نه تنها به زبان انگلیسی مسلط نیستند بلکه با زبان آن کشور هم آشنایی و تسلط ندارند. علاوه بر این مساله امکان توسعهی روابط اقتصادی وجود ندارد؛ بارها خواستهایم و حتی اعتراض کردیم که این رایزنهای بازرگانی از میان بازرگانان و فعالان اقتصادی خوشنام در آن کشور مقصد انتخاب شوند که بتوانند به توسعهی روابط اقتصادی و دیگر فعالان اقتصادی کمک کنند. اما این اتفاق نیفتاده و تا آنجا که میدانم، تنها حدود ۵ رایزن در کشورهای مختلف داریم، این تعداد خیلی کم است و قرار است به ۳۰ تا ۳۵ نفر افزایش پیدا کند.»
نایب رییس اتاق مشترک ایران و گرجستان در مورد زمینههای تجاری که در گرجستان وجود دارد گفت: «برای کشور گرجستان امکان صادرات و سرمایهگذاری در حوزههای کشاورزی، خدماتی، دارویی و خیلی موارد دیگر وجود دارد؛ البته به شرط اینکه بررسی بازار انجام شده باشد و بصورت دقیق کارشناسی شده باشد. یکی از مشکلاتی که ما داریم و کالاهای ایرانی قابل رقابت با کالاهای دیگر کشورهای موجود در بازار گرجستان نیست، بخاطر تعرفهی ترجیحی است که بین دو کشور [ایران و گرجستان] وجود دارد؛ تعرفهی گمرکی بین ۵ تا ۴۵ درصد است. در صورتیکه کشور گرجستان با کشورهای اروپایی، کشورهای حوزهی CIS، ترکیه، چین و… یک تعرفهی تجارت آزاد دارد؛ تعرفهی تجارت با چین صفر است، چه واردات و چه صادرت به آن کشور. در این مرحله میبینیم که کالاهای ایرانی قابل رقابت با کالاهای این کشورها نیستند و گاه از نظر کیفیت نیز دچار مشکل هستند. بهتر است قبل از ارسال و صادرات کالا و تهیهی انبار و یا ثبت شرکت و هرگونه هزینهی دیگری حتما قیمتها مورد بررسی قرار گیرد، اگر قابل رقابت بود فرمان صادرات این کالاها صادر شود.»
مریم سلطانی دربارهی دلایل ایجاد مشکل برای صادرات سیمان، میلگرد و فولاد به کشور گرجستان توضیح داد: «اوایل تیرماه، وزارت اقتصاد گرجستان از لایجهی ضد «دامپینگ» (قیمت شکنی یا بازارشکنی) خبر داد که در انتظار تصویب پارلمان بود. لایحهای که در صورت تصویب برای واردات کالاهایی که قیمت آنها سازگار با بازار داخلی گرجستان نبود و سبب متضرر شدن تولیدکنندگان داخلی میشد محدودیتهایی وضع میکرد.
از سوی دیگر تحریمهای جدید در سال ۲۰۱۸ و در نهایت افزایش نرخ ارز دلیلی شد تا کالاهای بیشتری برای صادرات به کشورهای دیگر از جمله گرجستان گسیل شوند. از جملهی این کالاها سیمان و میلگرد و محصولات فولادی بودند که با قیمتی حتی پایینتر از مشابه داخلی آن در گرجستان ارائه شد؛ به این معنا که حتی در مواردی محصولات ایرانی از مواد خام تولیدکنندگان گرجی هم ارزانتر بود و به نوعی تهدیدی برای صنعت گرجستان محسوب میشد.
موضوع تا آنجا پیش رفت که برخی تولیدکنندگان داخلی گرجستان اعلام کردند که در آستانهی ورشکستگی قرار دارند و حتی برای فشار بر دولت بعضی از واحدهای تولیدی را متوقف کرده و تعدادی از کارگران را اخراج کردند. این امر دولت گرجستان را بر آن داشت تا به دنبال راه حلی برای محدود کردن کالاهای ایرانی باشد و این راهکار از این قرار بود که مثلا در مورد سیمان گفته شد که سیمانهای وارداتی برای تطبیق با استانداردهای اروپایی نیاز به انجام آزمایشات کنترل کیفیت و توقف یکماهه در گمرک این کشور دارد. از این طریق با بالا بردن هزینه برای صادر کنندگان، دولت گرجستان محدودیتی برای واردات کالاهای ایرانی ایجاد کرد.
گام بعدی دولت گرجستان برای محصولات فولادی و میلگرد، تصویب قانون ضد دامپینگ خواهد بود که در بالا به آن اشاره کردم. این لایحه در صورت تصویب موانعی چون موانع ایجاد شده بر سر راه واردات سیمان را برای میلگرد و محصولات فولادی هم ایجاد خواهد کرد. باید توجه کنیم که در موضوع سیمان به علت تصمیمگیری ناگهانی دولت گرجستان مبنی بر کنترل کیفیت، بسیاری از صادر کنندگان ایرانی باتوجه به قراردادهای قبلی که با طرف گرجی بسته بودند متضرر شدند؛ بنابراین با توجه به احتمال تصویب لایحهی ضد دامپینگ باید از هم اکنون به دنبال راهحلی بود.»
رییس اتاق مشترک ایران و گرجستان: در مجموعهی خلقوخوی ما ایرانیها عادت به تحقیق وجود ندارد
رییس اتاق مشترک ایران و گرجستان –فاطمه مقیمی- نیز در اینباره به انصاف نیوز گفت: «آدمها در مهاجرت مختارند، از نظر من باید اطلاعات درست به آنها داده شود تا به اشتباه جایی سرمایهگذاری نکنند. در بخش بازرگانی را من میتوانم به افراد راهنمایی دهم؛ بازار گرجستان یک بازار محدود است؛ یعنی جمعیت محدودی دارد. خیلی از کسانی که میآیند و با ما صحبت میکنند به آنها اطلاعات اولیه داده میشود و در خیلی از نشستها از افراد دعوت میکنیم. اما متاسفانه در مجموعهی خلقوخوی ما ایرانیها عادت به تحقیق وجود ندارد؛ تا میبینیم که یک نفر کاری انجام داده همه دنبالش میروند. نتیجهی درست ندیدن این بازار از بین رفتن سرمایهها خواهد بود.
ما چندین مورد نشست داشتیم و اصلا هیات تجاری بردهایم. بیایند و در هیات تجاری اطلاعات بگیرند، روی سایت ما اطلاعات را برداشت کنند، به عضویت درآیند و مشاوره بگیرند و با چشم باز بروند دنبال اینکه سرمایهشان را ببرند آنجا. ما یکسری راهنمایی میتوانیم بکنیم آنهم وقتی که به ما مراجعه شود. اما هر عقل سلیمی نقشهی گرجستان را که ببیند و با مساحت کشورهای دیگر قیاس کند میفهمد که چقدر گنجایش دارد.
درست است که گرجستان به دنبال الحاق به اتحادیه اروپاست اما هنوز که عضو نشده؛ همین ذهنیت که ایجاد شد باعث شده همهی زندگیشان را آتش بزنند و ببرند آنجا.»
حواشی از کجا میآید و گرجیها با آن چه میکنند؟
اما دلیل حواشی پیش آمده چیست؟ بخشی از آن به نحوهی رفتار و عدم اطلاع ایرانیان بازمیگردد و بخش دیگر را شاید بتوان در نقش پررنگ شریک استراتژیک گرجستان –آمریکا- و اهداف و منافعی که گرجستان در همسویی با آمریکا دنبال میکند -یعنی پیوستن به اتحادیهی اروپا و ناتو- جست.
امروز سالانه چیزی حدود ۳۰۰ هزار گردشگر ایرانی به گرجستان میروند که تعداد قابل توجهی از آنها با خرید ملک یا تمدید اقامت حداکثر ۴۵ روزهی توریستی خود و راههای دیگر، به دنبال گرفتن اقامت دائم هستند. موضوعی که تاکنون تنها برای تعداد انگشت شماری محقق شده است.
گرجستان کشوری است که حدود یک بیست و چهارم ایران مساحت و حدود یک بیست و سوم ایران جمعیت دارد، چیزی حدود چهار میلیون؛ با اینحال در میان کشورهای جدا شده از شوروی زودتر از دیگر کشورها بسوی دموکراسی و مدرنیزاسیون گام برداشته است. همین در حال گذار بودن، این کشور را تا حدودی با تزلزل و عدم ثبات سیاسی روبرو کرده است که شاید از نشانههای آن بتوان به تغییر چند نخستوزیر و دولت در بازهی زمانی اندک اشاره کرد. مقاماتی که هرکدام نگاهی متفاوت به همسایگان خود –از جمله ایران- دارند. موضوعی که اگر ایرانیها آن را در تحلیلهای خود دخیل میکردند، شاید متوجه میشدند که موضوع خرید خانه در این کشور و اقامت یکساله در آن نمیتواند الیالابد ادامه داشته باشد.
شاید از فاکتورهای دیگر تاثیرگذار بر روابط ایران با گرجستان ارتباط و مناقشات این کشور با روسیه، همسایهی شمالیاش بر سر آبخازیا و اوستیای جنوبی باشد. دو منطقهای که اعلام جدایی و استقلال از گرجستان کردهاند و مورد حمایت روسیه هستند و غیر از روسیه، ونزوئلا، نیکاراگوئه، نائورو و تووالو، اخیرا سوریه نیز آنها را به عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناخته است.
موضوعی که احتمالا باعث نگرانی گرجیها میشود، موضع ایران در قبال این مناطق باتوجه به روابط حسنهاش با روسیه و سوریه است.
از طرف دیگر نقش آمریکا در این کشور نیز عاملی موثر است. عاملی که احتمالا به واسطهی تهدید همسایهی شمالی گرجستان و همچنین دلایل دیگری مثل مطالباتی که به آنها اشاره شد، شراکت و اتحادی راهبردی با یکدیگر دارند و یکی از کارتهای گرجستان برای مراوده با آمریکا حتما ایران خواهد بود. یکی از بزرگترین و مهمترین سفارتخانههای آمریکا –علیرغم مساحت کوچک گرجستان- در این کشور قرار دارد؛ بنابراین شاید بتوان گفت که روابط ایران و گرجستان تاحدودی تابعی است از روابط ایران و آمریکا.
در سالهای اخیر خبرهای مختلفی در مورد ایرانیان ساکن در گرجستان و یا گردشگران ایرانی، حاشیه ساز شده و برسر زبانها افتاد و حتی در مواردی واکنش مجلسیها را هم در پی داشته است. اما این حواشی از کجا آمدهاند؟
غیر از بحث رفتار دولت گرجستان با ایرانیها و استفاده از مسایل ایرانیان به نفع منافع خود در مراوده با آمریکا، اما زمینههای این مسایل قابل بررسی است.
از مهمترین چالشهای ارتباطی ایران و گرجستان، غیر از فشار متحد استراتژیک گرجستان –که عاملی موثر هم هست و همچنین عدم اهتمام کافی به این کشور در مراودات اقتصادیمان –مثلا در بحث انرژی که گرجستان نیازمند آن است- حضور جمع کثیری از ایرانیان در این کشور است.
ردپای این چالشها را شاید بتوان در اتفاقاتی که افتاده است بررسی کرد؛ مثلا برسر موضوع حجاب تیترهایی چون «هتک حرمت زنان ایرانی در فرودگاه تفلیس» یا «لخت کردن زنان ایرانی در فرودگاه تفلیس» در رسانهها طرح شد که حتی در تریبون مجلس نیز توسط نمایندهای بازگو شد و حاشیههایش مرودات ایران با این کشور را دچار چالشهایی کرد. آیا واقعا زنان ایرانی را در فرودگاه تفلیس لخت کردند؟ یا حجاب زنان ایرانی را به زور از سر آنها برداشتند؟
ماجرا از این قرار است که در فرودگاه تفلیس اتاقکی برای زنانی که نمیخواهند روسری خود را در ملا عام بردارند تعبیه شده است؛ منتها یا به دلیل ضعف زبان و شاید هم به دلایل دیگر برخی متوجه موضوع نشدهاند یا با برداشتی اشتباه روسری خود را برداشتهاند؛ و البته که هرگز برهنه شدنی در کار نبوده است.
از سوی دیگر حضور تعداد زیادی گردشگر ایرانی بدون ساماندهی نیز آفت دیگری است که گریبان مراودات ایران و گرجستان را گرفته است. از گردشگرانی که به بهانهی سیاحت ماندگار میشوند –آن هم در کشوری که خود مهاجرفرست است و نه مهاجرپذیر- تا مسایلی که به لحاظ اقتصادی توسط برخی تجار و صرافیها و فعالان اقتصادی برای سیاست خارجی ایران هزینه ساخته است.
از رفتارهای اقتصادی که بازار گرجستان را با چالش مواجه میکند تا کیفیت پایین برخی اقلام که صدای طرف گرجی را درآورده و صرافیهایی که پلمپ و مصادرهی پولهایشان خبری شد اما در نهایت روشن نشد که موضوع از چه قرار بوده و دلیل اصلی این اقدام طرف گرجی چه بوده است همگی هزینهساز بوده است.
باتوجه به رشد مسافران ایرانی گرجستان و تبلیغات گستردهی آژانسهای مهاجرتی و شبکههای مختلف ماهوارهای و رسانههای دیگر برای خرید ملک در گرجستان حتما میزان ارز خارج شده برای این منظور در سالهای اخیر رقمی قابل توجه است و باید دید با تغییر قوانین اقامتی این کشور از دو-سه سال پیش و سختتر شدن آن، میزان ضرر ایرانیها در این ماجراها چقدر بوده. چند خانوار به هوای گرفتن پاسپورت اروپایی زندگی خود را فروختهاند و در این کشور بدون تحقیقات اولیه سرمایهگذاری کردهاند که تکلیفش مشخص نیست؟