رفتار زیگزاگی و استیصال دولت
متاسفانه دولت تدبیر و امید فاقد هویت گفتمانی بوده و آشفتگی در اعلام مواضع و عدم وجود برنامه مشخص برای اداره امور در این جهت تفسیر می گردد.
عصر خبر به نقل از گفتارنامه: سید محسن امامی فر روزنامه نگار در خصوص افزایش قیمت بنزین و رفتار زیگزاگی دولت روحانی در یادداشتی نوشت:
اظهارات روحانی در خصوص عدم اطلاع از زمان افزایش قیمت بنزین، در نظر نگرفتن آلام و دردهای مردمی بود که به امید آینده ای بهتر در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ به او رای دادند اما حالا غرق در ناامیدی و اضطراب از ترس آینده ای بدتر روزگار به سختی می گذرانند و حق هیچ اعتراضی هم ندارند.
البته در مقام نظر همواره همگان بر لزوم حق اعتراض مردم تاکید می نمایند اما تا زمانی که محلی برای تجمعات اعتراضی مسالمت آمیز در نظر گرفته نشود، جز شعار بیش نیست.
هرچه بیشتر می گذرد دولت در تعریف نسبت و تعیین موقعیت خود در مواجهه با جامعه، حاکمیت، مخالفان و موافقان خود، بیشتر دچار اشتباهات استراتژیک و خطای محاسباتی می شود.
پس از اتمام جنگ تحمیلی، دولت هاشمی در ارتباط نهادینه با حاکمیت، دولت خاتمی در ارتباط مستحکم با جامعه مدنی و دولت احمدی نژاد با اقدامات پوپولیستی در ارتباط با طبقات مستضعف شاخص بودند.
اما استیصال دولت روحانی در ارتباط گیری با هر کدام از این بخش ها عیان و محسوس است.
رفتار زیگزاگی دولت روحانی که گاهی در انطباق با مواضع هسته سخت قدرت، گاهی در تقابل با حاکمیت و به صورت کلی از انتخابات ۹۶ به بعد که در جهت افزایش نارضایتی عمومی متبلور شده، عملکرد غیر قابل دفاعی از خود به جای گذاشته است.
متاسفانه دولت تدبیر و امید فاقد هویت گفتمانی بوده و آشفتگی در اعلام مواضع و عدم وجود برنامه مشخص برای اداره امور در این جهت تفسیر می گردد.
افزایش ناگهانی قیمت بنزین بدون نظر خواهی از نخبگان و کارشناسان اقتصادی، حجت را بر آنان که به زعم خود از مشروعیت نیم بند علمی و کارشناسی دولت دفاع می کردند، تمام کرد.
درست است که شورای عالی هماهنگی اقتصادی با حضور سران قوا، نهاد «تصمیم گیر» در این خصوص بوده اما نهاد «تصمیم ساز» در این زمینه مشخصاً دولت می باشد.
اگر دولتی ها ناگزیر بودن این اقدام را به دلیل تحریم ها و بحران های بین المللی ایران عنوان کنند نیز غیر موجه است چرا که باز هم عدم توفیق دولت در اجماع سازی داخلی جهت اِعمال سیاست خارجی موثر که هم موید حاکمیت یگانه و هم از توان حل مشکلات بین المللی ایران برخوردار باشد را نشان می دهد.
روحانی که سال ها در عالی ترین نهادهای امنیتی کشور فعالیت کرده با علم و آگاهی از مواضع نهادهای استراتژیک نظام در سیاست خارجی و دشواری همگرایی در این زمینه، جهت احراز پست ریاست جمهوری تلاش نموده است. او می بایست تعارضات موجود را به نقطه اشتراکی می رساند که عملا در این زمینه ناموفق بود.
از سوی دیگر عدم شفافیت و صداقت دولت در تشریح دلایل افزایش قیمت بنزین بدون توجه به پیامدهای مخرب آن، بی اعتمادی مردم و گسست ملت – دولت را عمیق تر می کند.
نحوه سیاست گذاری های کلان دولت، سرمایه اجتماعی حامیان سیاسی خود را نیز از بین برده است. با همه این تفاسیر، آیا انگیزه ای برای حامیان سیاسی دولت از اصلاح طلبان و اعتدال گرایان باقی می ماند تا از دولت روحانی حمایت کنند؟
فاصله گرفتن از دولت اقدامی بود که باید از سال ۹۶ صورت می گرفت اما به دلیل قدرت طلبی برخی طیف های جناح اصلاحات، هیچ گاه انجام نشد.