چرا حمله به «عین‌الاسد» از نظر استراتژیک بسیار مهم است؟
حمله موشکی روز گذشته سپاه پاسداران به پایگاه ارتش تروریستی آمریکا در عین‌الاسد از نظر استراتژیک حائز اهمیت فراوانی است که در این گزارش به بررسی ابعاد اهمیت آن می‌پردازیم.
به گزارش مشرق، بامداد روز چهارشنبه هجدهم دی‌ماه ۱۳ فروند موشک بالستیک به‌سمت پایگاه ارتش آمریکا در عین الاسد واقع در استان الانبار در عملیاتی با نام شهید سلیمانی و با رمز یا زهرا(س) توسط نیروی هوافضای سپاه شلیک شد.
این حمله فارغ از میزان تلفات و خسارات‌های وارد شده که امروز و روزهای آینده اخباری از آن در حال انتشار است، از بعد استراتژیک و راهبردی حائز اهمیت بالایی بود و نشان‌دهنده دست برتر جمهوری اسلامی در برابر آمریکا در تحولات منطقه است.
آخرین حمله نظامی یک دولت قانونی به پایگاه‌های نظامی آمریکا مربوط به نزدیک ۸۰ سال پیش می‌شد که جنگنده‌های ژاپن بامداد روز ۷ دسامبر ۱۹۴۱(۱۶ آذر ۱۳۲۰) به پایگاه دریایی پرل هاربور در مجمع الجزایر هاوایی حمله کردند و صدمات بسیار سنگینی به آمریکایی‌ها وارد ساختند آمریکا به آن جواب داد و ورود او به جنگ جهانی دوم را رقم زد.
اما با پایان جنگ جهانی و افزایش قدرت نظامی ایالات متحده-به جز برخی گروه‌های مسلح ضد آمریکایی- هیچ دولتی نتوانسته بود رسماً به پایگاه‌های آمریکایی حمله کند اما حمله روز گذشته نیروی هوافضای سپاه به پایگاه عین‌الاسد بعد از ۸۰ سال، و عدم توان آمریکا به پاسخگویی، هیمنه نظامی آمریکا را در هم شکست و نشان داد علی رغم تمام ادعاهای سالهای اخیر قدرت نظامی این کشور شکننده و قابل خدشه است.
نکته مهم بعدی درباره این حمله، اثبات توان دفاعی و موشکی ایران بود. پایگاه عین الاسد بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در عراق است که اوایل دهه ۸۰ میلادی و دوره تسلط صدام حسین ساخته شده بود. موشک‌هایی که این پایگاه را هدف قرار دادند موشک‌های فاتح ۳۱۳ است که برد موثر آن ۵۰۰ کیلومتر است و به‌دلیل سرعت بالایی که داشتند، سامانه‌های دفاعی و پدافندی آمریکا نتوانستند موشک‌های مهاجم را مورد اصابت قرار دهند.
موشک‌های قیام نیز که در این عملیات استفاده شد، از سامانه مختل‌کننده رادار برخوردار و مجهز به کلاهک‌های بارانی بودند و نشان می‌دهد توان نظامی آمریکا برخلاف آنچه در تبلیغات نشان می‌دهند آسیب‌پذیری بالایی دارد. این توان موشکی ایران مبین این واقعیت بود که سایر پایگاه‌های آمریکا در منطقه نیز در تیررس ما است و در صورت اراده‌ی ایران، در هر زمانی آنها هم می‌توانند مورد اصابت موفق قرار بگیرند.
البته توان نظامی ایران مسئله‌ای بود که از چشم مقامات آمریکایی دور نمانده بود و پیش از حمله ایران، مقامات آمریکایی از احتمال هرگونه اقدام جمهوری اسلامی ابراز نگرانی می‌کردند. یک مقام وزارت دفاع آمریکا روز سه‌شنبه(۱۷دی) در گفت‌وگو با شبکه خبری «ای‌بی‌سی‌نیوز» ابراز نگرانی کرده بود که ایران ممکن است بین ۲۴ تا ۳۶ ساعت آینده تهدیدهای خود برای انتقام از خون سردار سلیمانی را اجرایی کند و گفته بود “نگرانی اصلی ما موشک‌های بالستیک ایران است. این موشک‌ها تاکنون به سکوی شلیک منتقل نشده‌اند، اما وضعیت هشدار افزایش یافته است.”
از طرفی انتقام سردار قاسم سلیمانی، تحرکات گروه‌های مردمی و ضدآمریکایی را افزایش داد و موجب پیوند بیشتر گروه‌های جهادی در منطقه شد.
واکنش مقامات واشنگتن به این حمله نیز در جای خود حائز اهمیت است. دونالد ترامپ با یک تاخیر تقریباً بیست ساعته مقابل دوربین‌های خبری حاضر شد تا بیانیه خود را درباره این حمله قرائت کند و تمام این مدت در حال رایزنی با تیم امنیت ملی خود بود.
علی‌رغم اینکه بسیاری احتمال اقدام تلافی‌جویانه آمریکا را می‌دادند اما بیانیه ترامپ صرفا بیان کلیاتی -با لحنی مضطرب- بود. رئیس‌جمهور آمریکا صرفاً به بیان یک‌سری ادعاها علیه جمهوری اسلامی بسنده کرد و واکنش احتمالی که از آن سخن گفت، اقدامات تنبیهی اقتصادی(تحریم) بود!
او حتی تهدید چند روز گذشته خود مبنی بر حمله به ۵۲ سایت در ایران از جمله اماکن فرهنگی را فراموش کرد و در آخر بیانیه‌اش مدعی شد “به مردم ایران و رهبران ایران می‌گویم که ما می‌خواهیم که شما آینده خوبی داشته باشید.”
جسارت ایران در حمله به پایگاه نظامی آمریکایی‌ها موجب شد تا حد زیادی خوی سرکش ترامپ که بعد از ترور سردار سلیمانی افزایش یافته و ایران را تهدید می‌کرد فروکش کند و این پیام را به آمریکا بدهد که در صورت تکرار اشتباه خود سایر پایگاه‌های آمریکا نیز در تیرس موشک‌ها خواهد بود.
از طرفی همانطور که خبرگزاری تسنیم پیشتر در گزارشی با عنوان «۵ ویژگی «انتقام راهبردی» از آمریکا» نوشته بود، انتقام خون حاج قاسم محدود به یک عملیات موشکی یا پروژه محدود نیست؛ چرا که اساساً هیچ هدفی، اعم از فرد یا تجهیزات آمریکایی و صهیونیستی معادل حاج قاسم سلیمانی نیست. چه آنکه سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان نیز در جمله‌ای ماندگار تاکید کرد که “کفش حاج قاسم سلیمانی هم ارزشش بیشتر از سر ترامپ است”. اما اقدام روز گذشته سپاه پاسداران آغاز پروسه انتقام از آمریکاست.
پروسه انتقام خون سپهبد سلیمانی باید به اخراج کامل نیروهای آمریکایی از منطقه و یک تحول بزرگ در جهان بینجامد؛ چرا که حاج قاسم سلیمانی شخصیت تاریخی بود و انتقام از او نیز باید اتفاق تاریخی در دنیا باشد.
ناتوانی آمریکا در رهگیری موشک‌های ایرانی و پاسخ به ایران نشان داد که از نظر نظامی نیز می‌توان آنها را وادار به خروج از منطقه کرد. سایر گروه‌های مقاومت همزمان با شهادت سپهبد سلیمانی اعلام کرده بودند که به پایگاه‌های آمریکا در منطقه حمله می‌کنند و همچنین اقدام پارلمان عراق در تصویب خروج آمریکا از این کشور و طرح سه فوریتی مجلس شورای اسلامی در تروریستی شناختن ارتش آمریکا موجب آسیب‌پذیری بیشتر آمریکا در منطقه و خروج تدریجی نیروهای این کشور خواهد شد. سیلی اول زده شده ولی انتقام سخت تازه آغاز شده است.
