روایت تاریخی فیلم «لباس شخصی» چقدر به واقعیت نزدیک است؟
حسین قاسمی پژوهشگر، نظر خود را درباره روایت تاریخی به تصویرکشیده شده در فیلم «لباس شخصی» ابراز کرد.
به گزارش عصرخبر به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان حسین قاسمی پژوهشگر، در خصوص فیلم سینمایی «لباس شخصی» گفت: من فیلمنامه را خواندم، البته بخشهای کوچکی از آن در فیلم حذف شده است.
به نظرم فیلم «لباس شخصی» در بخش محتوا و مسائل تاریخی مشکلات جدی دارد؛ مثلا در جایی که ما شاهد هستیم شخص ساواکی پشت ضربه اطلاعات سپاه به حزب توده قرار دارد. در بحث پرونده حزب توده چنین فرد و کمکی را از طرف ساواکیها یا اداره هشتمیهای ساواک شاهد نیستم.
از ابتدای سال ۱۳۶۱ از طرف اطلاعات سپاه به خصوص اطلاعات سپاه منطقه ده تهران تعقیب و مراقبت اعضای مرکزی حزب توده و همینطور شنود تلفنی در حال انجام بوده است و در این زمینه اطلاعات زیادی به دست آورده و بعدها منجر به ضربه میشود.
وی ادامه داد: اطلاعات سپاه حتی حاضر نبود با اداره هشتمیها (ضد جاسوسی ساواک) که بخش قابل توجهی از آنها در آن مقطع با اطلاعات نخست وزیری با مسئولیت خسرو تهرانی، همکاری بکند.
آنها به خاطر نگاههای منفی که به اداره هشتمیهای ساواک داشتند حتی حاضر نبودند که از آنها استفادهای بکنند؛ لذا اینکه در فیلم آمده اند گره زده که ضربه حزب توده از شکم یک ساواکی در آمده و یک ساواکی آن را زاییده این یک دروغ است که در فیلم گنجانده شده است.
قاسمی تصریح کرد: نکته دومی که در فیلم وجود دارد این است که کارشناس اطلاعات سپاه یا همان یاسر با مسئولیت خودش دستور بازداشت کیانوری را داده است. این از آن مطالبی است که بسیار بی ارزش و غیر واقعی است. بازداشت کیانوری محصول چند ماه بررسی، جلسات مداوم با دادستان آن زمان آقای موسوی تبریزی، شهید لاجوردی، رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای، اطلاعات نخست وزیری و ردههای مختلف سپاه بوده است.
اینطور نیست که ما در نظر بگیریم که این موضوع خودسرانه بوده است. این کاملا دروغ است. در مورد بازداشت کیانوری نه تنها سپاه بلکه در آن مقطع اطلاعات نخست وزیری هم نگاهی مشابه داشته است که باید هر چه زودتر کیانوری دستگیر شود.
صحبتهایی را که آقای خسرو تهرانی در یکی از جلسات مطرح کردند را به شما میگویم. «بر اساس صورت جلسات موجود، آقای خسرو تهرانی رئیس دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری چند روز قبل از ضربه اول به حزب توده در جلسهای با حضور مسئولین اطلاعات سپاه، امیر، رضا، بشیر و آقای ایمانی و.. با برشمردن اهمیت کیانوری تاکید میکند کیانوری حتما باید جزو دستگیر شدگان باشد و تا قبل از فرار وی این عمل باید صورت گیرد. خسرو تهرانی تلویحا اشاره میکند که کیانوری پاسپورت نیز تهیه کرده است.
در جلسه پیش از این جلسه نیز، نماینده اطلاعات نخست وزیزی تاکید میکند که کیانوری به بانک مراجعه کرده و پولهای خود را خارج نموده است.» این به آن معناست که برای بازداشت و ضربه به کیانوری همه متفق القول بودند و بازداشت آن تصمیم سران نظام بوده نه فقط تصمیم اطلاعات سپاه یا چیزی که در فیلم آمده تصمیم یک کارشناس. این یک تحریف تاریخی است و مطلب دقیقی نیست.
این پژوهشگر افزود: همچنین با توجه به نکتههای بالا، مسئولان اطلاعات سپاه به یاسر میگویند که تو تحت تاثیر ساواکیها بدبین شدی. باز هم تاکید میکنم این ضربهای بوده که حاصل دهها جلسه در سطح رئیس جمهور و مسئولین مختلف بوده و حتی رضا سیف اللهی که از مسئولین اطلاعات سپاه در آن مقطع بوده خدمت امام میرسند و از امام برای چگونگی و زمان ضربه کسب تکلیف میکنند.
یعنی ضربهای در این سطح دیده شده بود و امام در آن جلسه میفرمایند: «اینها افساد میکنند و باید متوقف شوند» در رابطه با زمان عملیات و اینکه عملیات قبل از عملیات جنگ باشد یا پس از آن امام فرموده بودند: «با آقایان هاشمی، خامنهای و اردبیلی مشورت نمایید» اصلا ساواکیهای اداره هشتم با سپاه کاری نداشتند و تنها با اطلاعات نخست وزیری کار میکردند.
یکی از دلایلی که مجموعه اطلاعات سپاه در آن پرونده و در آن مقطع تمایلی به همکاری با نخست وزیری در این پرونده نداشته و احتیاط میکرده به دلیل حضور اداره هشتمیهای ساواک در اطلاعات نخست ویزی بوده است چرا که به آنها حس منفی داشته اند.
قاسمی بیان کرد: حتی در جلسهای که چهار اسفند ۶۱ دو نفر اطلاعات سپاه مراجعه میکنند به مرکز اسناد ملی، مرکزی که اسناد ساواک مربوط به حزب توده نگه داری میشد، پرونده اینها را هم حتی در اختیار بچههای اطلاعات سپاه قرار ندادند. شما این را در نظر بگیرید با این ادعا که یک فردی در اطلاعات سپاه بوده که تحت تاثیر ساواکیها میشود.
وی افزود: مگر ضربه به حزب توده تصمیم فرد بازجویی به نام یاسر بوده که بخواهیم امروز بگوییم این کار را تحت تاثیر ساواک انجام شده است. مگر یک کارشناس میتواند پروندهای به آن گستردگی را خودسرانه کلید بزند و دهها نفر را دستگیر کند. آقای سردار سیف الهی نزد امام رفتند و امام آنجا میفرماید که اینها باید متوقف شوند. در رابطه با زمان عملیات و اینکه این عملیات قبل از عملیات جنگ باشد یا پس از آن، امام میفرماید در این زمینه با آیت الله خامنهای، هاشمی و موسوی اردبیلی مشورت نمایید.
قاسمی تصریح کرد: برخورد با حزب توده دستور و ابلاغ به سپاه بوده و خودسرانه و فردی نبوده است. این موضوع که بگویم این کار تحت تاثیر یک ساواکی انجام شده جفایی به مجموعه اطلاعات سپاه محسوب میشود. حضرت آیت الله خامنهای رئیس جمهور وقت محوریت ضربه به حزب توده را به اطلاعات سپاه واگذار نمودند. ضربهای که اینقدر مهم بوده که امام در ۱۴ اردیبهشت ۶۲ پیامی را برای اطلاعات سپاه در زمینه برخورد با حزب توده صادر میکند و امام برای اولین بار عبارت سربازان گمنام را برای اطلاعات سپاه به خاطر ضربه به حزب توده به کار میبرند.
وی ادامه داد: مورد دیگر آن است که در فیلمنامه آمده است که هوشنگ اسدی، مهدی پرتوی با نام مستعار خسرو را لو داده است. مجموعه اطلاعات سپاه معتقد بوده که تشکیلات حزب توده شبکه مخفی و نظامی دارد. بر اساس اینکه آنها تحلیل میکردند و معتقد بودند حزب توده سی سال قبل از این ضربه یعنی در سال ۱۳۳۲ هم شبکه مخفی و نظامی داشته است و دهها نفر عضو این شبکه بوده اند؛ و تحلیل کردند حزبی که سابقه تشکیلات نظامی دارد بعید است الان چنین شبکهای را نداشته باشد. اما تا قبل از ضربه به این شبکه مسلط نبودند و اعضای این شبکه را نمیشناختند. از مسئولین آنها و میزان نفوذ آنها اطلاعی نداشتند. در بحث حزب توده دو ضربه داریم، یکی اینکه ۱۷ بهمن ۶۱ نزدیک به ۴۰ نفر از سران حزب توده از جمله کیانوری دستگیر میشوند. از این تعداد یک سری اطلاعات به دست میآید، اما مهمترین اطلاعات شبکه مخفی نظامی توسط کیانوری فاش میشود. او در سه صفحه مطالبی را تحت عنوان اشتباهات حزب مینویسد و نام سه افسر بلند مرتبه و نظامی حزب (ناخدا بهرام افضلی، سرهنگ کبیری و سرهنگ عطاریان) را مینویسد.
در گفتوگویی که با یکی از بازجوهای نورالدین کیانوری درباره چگونگی کشف شبکه مخفی و نظامی حزب توده داشتم، اظهار داشت: «خیلی صریح به کیانوری گفتم که خودت را بیش از این ضایع نکن. اشاره کردم به نام مسئول سازمان مخفی و نظامی که منصور خلیلی فیجانی داده بود، گفتم می دانیم که خسرو کیست و تعداد اعضای کمیته مرکزی را محمود روغنی گفته است. روغنی در بازجویی گفته بود لیست اعضای کمیته مرکزی حزب توده که طبق قانون احزاب رسماً به وزارت کشور داده شده، یک سوم تعداد واقعی است. به عبارتی نام دو سوم اعضای کمیته مرکزی به وزارت کشور اعلام نشده بود. خیلی راحت پذیرفت و گفت ممنونم که مرا روشن کردی که بیش از این خودم را مفتضح نکنم. شروع کرد نوشتن؛ ضمن تایید سازمان مخفی و نظامی در سه صفحه، مطالب مهمی را تحت عنوان “اشتباهات حزب” نوشت و نام سه افسر بلندپایه یعنی ناخدا افضلی فرمانده نیروی دریایی ارتش، سرهنگ کبیری و سرهنگ عطاریان را نوشت. منصور خلیلی فیجانی اوایل اسفند ۶۱ اسم خسرو را گفته و نوشته بود، کیانوری دو یا سه روز به عید یعنی حدود ۲۷ اسفند ۶۱ آن مطالب را نوشت. خسرو (مهدی پرتوی) در اردیبهشت ۶۲ دستگیر شد.» به این ترتیب هوشنگ اسدی در بحث شبکه مخفی و افشای آن نقشی نداشته است و اینکه این موضوع را به او نسبت داده اند تحریف، دروغ و جعل است.
قاسمی اظهار داشت: نکته بعدی در مورد کودتاست که میگوید کیانوری اعتراف دروغین به کودتا کرده است. ما باید بدانیم چند چیز در مورد کودتا مهم است. آقای هوشنگ اسدی و عمویی در بازجویی هایشان بحث کودتا را مطرح میکنند، بخشی در اطلاعات سپاه چیزی که هوشنگ و عمویی گفتههای این دو را میپذیرند و به مقامات بالاتر گزارش میدهند، طوری که بخشی از مسئولین اطلاعات سپاه خدمت امام میرسند. این گفت و گوی من با یکی از مسئولان پرونده است: بر اساس سناریوی هوشنگ اسدی جنجال بزرگی ایجاد شد و مسئولان وقت، شتابان در سحرگاه به دیدار امام رفتند تا ایشان را در جریان کودتا قرار دهند. امام با خونسردی فرمودند: کودتا شعر است و شعر را باید خواند. بعد هم مشخص شد اصلا کودتایی وجود نداشته است. کیانوری از معدود افرادی بود که اعترافی به کودتا نداشته است و اسدی و عمویی کسانی بودند که بحث کودتا را کلید زدند. بعضاً دیدم میگویند باید کودتای حزب توده را پر رنگ در فیلم شاهد میبودیم، اما اصلا کودتایی وجود نداشته است و این مطالبی که گفته شده بود کذب بود.»
این پژوهشگر در پایان گفت: در جای دیگر فیلم به فرار فردی به نام ولادیمیر کوزیچکین اشاره میکند. کوزیچکین از افسران اطلاعاتی شوروری، در ایران و در سفارت شووری بوده است. در فیلم آمده که کوزیچکین که بعد از ضربه اول حزب توده، از ایران فرار میکند و به انگلیس پناهنده میشود. این موضوع هم کذب است.
کوزیچکین بیش از هشت ماه (۱۳ خرداد ۱۳۶۱) پیش از ضربه از ایران (۱۷ بهمن ۶۱) به انگلیس فرار کرد و پناهنده شد. پس این مسئله که او بعد از ضربه فرار کرده اشتباه است و او قبل از ضربه فرار کرد. این جمله نکاتی است که آدم میماند که چرا این مسائل مشهود را در این فیلم نادیده گرفتند. تعجب میکنم چرا مسئولین در سپاه نسبت به این تحریفهای انجام شده در فیلم سکوت کرده اند؟ این فیلم تخریب وجهه اطلاعات سپاه است.