فشار حداکثری ترامپ و سیطره اصولگرایان بر مجلس یازدهم
مبالغه نکرده ام اگر بگویم ترامپ و سیاست دولت او علیه ایران، نقش اصلی را در شکست جریان اصلاح طلب در انتخابات مجلس شورای اسلامی ایفا کرد؛ چرا که این جریان، حامی اصلی دولت روحانی بود و احتمالا پس از آغاز به کار مجلس جدید، سیاست ایران در قبال توافق هسته ای به شکل اساسی تغییر می کند و بعید نیست که مجلس بعدی از روحانی بخواهد به طور کلی از توافق هسته ای خارج شود.
رای الیوم نوشت: انگیزه اصلی که مسئولان آمریکایی و در مقدمه آنها دونالد ترامپ را به سمت اعمال تحریمها علیه ایران و وارد آوردن بیشترین فشار به آن سوق داد، تغییر رفتار تهران بود، به نحوی که ایران مجبور به تغییر مواضع و سیاستهای خود در قبال بسیاری از مسائل منطقه، از جمله فلسطین و رژیم صهیونیستی شود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در اینجا قصد ندارم به بررسی این موضوع بپردازم که آیا واقعا ترامپ به دنبال تغییر سیاست ایران بوده یا قصد او از تحریمها تحقق اهداف دیگری بوده است؛ بلکه به دنبال پاسخگویی به این سوال هستم که آیا واقعا رفتار ایران پس از دو سال تحریم تغییر کرده است؟
آنچه باعث شد به این موضوع بپردازم، نتایج انتخابات مجلس ایران است که در روز جمعه برگزار شد و با پیروزی جریان اصولگرا همراه بود.
جریان اصولگرا و شخصیتها و نمادهای آن، همواره انتقادات سختی را متوجه سیاست روحانی در قبال ترامپ کرده و اعلام کرده اند که نرمش روحانی در برابر ترامپ و تاکید مستمر او بر ضرورت حل مشکلات با مذاکره، باعث شد تا رئیس جمهور آمریکا به اعمال تحریمها ادامه داده و فشارها را بیشتر کند. از دیدگاه اصولگرایان، روحانی باید سیاست قاطع تری را در قبال ترامپ و توافق هسته ای در پیش می گرفت و حتی اگر این سیاست منجر به کاهش فشارهای ترامپ نمی شد، کرامت و عزت ایران را حفظ می کرد.
مبالغه نکرده ام اگر بگویم ترامپ و سیاست دولت او علیه ایران، نقش اصلی را در شکست جریان اصلاح طلب در انتخابات مجلس شورای اسلامی ایفا کرد؛ چرا که این جریان، حامی اصلی دولت روحانی بود و احتمالا پس از آغاز به کار مجلس جدید، سیاست ایران در قبال توافق هسته ای به شکل اساسی تغییر می کند و بعید نیست که مجلس بعدی از روحانی بخواهد به طور کلی از توافق هسته ای خارج شود. در این شرایط، آیا می توان گفت فشارهای آمریکا رفتار ایران را به شکلی که ترامپ می خواست تغییر داده است یا اینکه رفتار ایران کاملا با خواست ترامپ در تعارض است؟!
ترامپ چهار مساله را در مورد ایران مد نظر داشت: توافق هسته ای، توان موشکی، نفوذ ایران در منطقه و موضع آن در مورد اسرائیل. شکی نیست که پیروزی جریان اصولگرا در انتخابات اخیر در ایران، نه تنها تاثیر مستقیمی بر توافق هسته ای می گذارد، بلکه بر دیگر موارد مذکور نیز اثر گذارد. بنابراین، بعید نیست که مجلس جدید تصمیم به ارائه حمایت بیشتر از احزاب و قوای دوست ایران در منطقه بویژه فلسطین، بگیرد.
اخیرا، منطقه شاهد اتفاق مهمی بوده است که دولت آمریکا سعی در کم اهمیت دادن آن دارد و این اتفاق مهم، مربوط به تصمیم مجلس عراق در مورد اخراج نیروهای آمریکایی از این کشور است. در شرایطی که این تصمیم از سوی سیاستمدارانی اتخاذ شده است که دوستان ایران در عراق هستند، آیا می توان گفت سیاست ترامپ موجب کاهش نفوذ ایران در منطقه شده است؟!
چه بسا اگر ترامپ از توافق هسته ای خارج نمی شد، تحریمها علیه ایران را اعمال نمی کرد و دستور ترور سردار سلیمانی را صادر نمی نمود، پارلمان عراق هیچگاه تصمیم به اخراج نیروهای آمریکایی از این کشور نمی گرفت.
ایران امروز یک بازیگر اساسی در منطقه است و نه آمریکا و نه هیچ دولت دیگری نمی تواند از تاثیر ایران در منطقه بکاهد، بلکه تاثیر این کشور به موازات افزایش فشارهای دولتهای مختلف آمریکا، افزایش می یابد.
اما در سطح توان موشکی و به طور کلی توانایی های نظامی ایران، همه شاهد سرنگونی جنگنده پیشرفته آمریکایی توسط ایران و همچنین حمله موشکی آن به عین الاسد بودند. تمام این اتفاقات، نه در طول مدتی که واشنگتن به توافق هسته ای پایبند بود، بلکه پس از خروج آن از این توافق، صورت گرفت.
در خصوص توافق هسته ای که یک سال پس از عقب نشینی ترامپ از آن، ایران اقدام به خروج تدریجی از آن کرد، مساله خنده دار اینجاست که ترامپی که خود از برجام خارج شد، عدم پایبندی ایران به بندهای توافق را محکوم می کند!
بدون شک، ترامپ اطمینان یافته است که سیاستش در قبال ایران، نه تنها سودی نداشته، بلکه خسارتهای ان بیشتر بوده است؛ بویژه آنکه با حمله ایران به عین الاسد، ضربه محکمی به هیبت آمریکا وارد کرد. در صورتی که ترامپ بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده و به سیاستهای متجاوزانه خود علیه ایران ادامه دهد، باید خود را برای خسارتهای بزرگتری آماده کند.