آقا! اژدهای خوب چی دارین؟
آیدین سیارسریع در قانون نوشت: در سالیان اخیر به دلیل سودجویی برخی افراد علاوه بر فروش
ماهیهای سفره هفتسین، عرضه جانورانی چون سمندر و لاک پشت و مار نیز
مرسوم شده و قرار است که با فروشندگان این جانوران برخوردهای لازم و قانونی
صورت گیرد. در این راستا ما که –تعریف از خود نباشد- در عرصه طنزنویسی
برای خودمان جانوری هستیم اقدام به نوشتن دیالوگهایی حول این موضوع
کردهایم:
دیالوگ 1 (کنار سفره هفتسین)
بچه خانواده: بابا این چیه خریدی؟ مگه قرار نبود سیلوفیسیس دم قهوهای بخری؟
پدر خانواده: به هزار تا مغازه سر زدم ولی گفتن سیلوفیسیس دم قهوهای منقرض شده، دیگه مجبور شدم سمندر بخرم.
مادر خانواده: سیلوفیسیس دم قهوهای چیه دیگه؟
پدر خانواده: یه نوع دایناسور گوشتخواره، گفتیم امسال بهعنوان «سین» بذاریم تو سفره!
مادر خانواده 😐
دیالوگ 2 (کنار سفره هفتسین)
– عزیزم چرا مار خریدی گذاشتی تو سفره؟
– گفتم هفت سین کامل شه.
– آخه مار که سین نداره. میم داره.
– نه عزیزم، یه کم دقت کن، میگه سسسیس سسسییس!
– 😐
دیالوگ 3 (کنار سفره هفتسین)
بچه: بابایی! بابایی! برای چی مار میذارن سر سفره هفتسین؟
پدر: برای این که بپره و بچههایی که تو این وضعیت اقتصادی از باباشون عیدی میخوان رو نیش بزنه! تو که عیدی نمیخوای هان؟
بچه: غلط بکنم من! مهم همین دور هم بودنه.
پدر: آفرین! خانوم اون دفترچهات رو بیار این نکات تربیت اصولی رو یادداشت کن!
خانوم 😐
دیالوگ 4 (در مغازه جانور فروشی!)
– سلام. خسته نباشید.
– سلام، مرسی. امرتون؟
– اژدهای خوب چی دارین؟
– جان؟
– اژدهای خوب!
– اژدها برای چی میخواین؟
– واسه چهارشنبه سوری دیگه. وقتی آتیش از دهنش میاد بیرون فاز میده. آخر مراسم هم همه رو میخوره، میخندیم!
– وا… اژدها که نداریم، ولی سمندر هست. میخواین؟
– از دهنشون آتیش هم در میاد؟
– نه ولی خودشون رو میشه آتیش زد!
– باشه، پس یه دونه میبرم.
دیالوگ 5 (در خانه)
زن: شهرام چرا «در سمند» گذاشتی وسط سفره هفتسین؟
شهرام: همه فامیل گذاشتن، زشته ما نذاریم.
زن: چی میگی تو؟ آخه کی در سمند میذاره وسط خونهاش؟
شهرام: الان مده بابا، همه میذارن.
زن: آخه در سمند؟
شهرام: حقیقتش پولم نرسید سمندر بخرم، ولی از یه زاویه دیگه به قضیه نگاه کنیم اینم میشه سمندر! فرقی ندارن. هان؟ نظر تو چیه؟
زن:|