ایران پس از عادی سازی امارات و بحرین؛ آیا استراتژی تهران تغییر می‌کند؟

این روز‌ها سوالات زیادی در مورد تاثیر ائتلاف امارات و بحرین با اسرائیل، بر معادله قدرت و نفوذ در خلیج فارس و بویژه در رابطه با سیاست ایران در منطقه مطرح می‌شود.

محمد أحمد بنّیس در العربی الجدید نوشت: این روز‌ها سوالات زیادی در مورد تاثیر ائتلاف امارات و بحرین با اسرائیل، بر معادله قدرت و نفوذ در خلیج فارس و بویژه در رابطه با سیاست ایران در منطقه مطرح می‌شود.

به گزارش انتخاب ، در ادامه این مطلب آمده است: ایران می‌داند ائتلافی که احتمالا دیگر دولت‌های عربی نیز به آن می‌پیوندند، یک چالش استراتژیک برای نقش‌های سیاسی، اخلاقی و مذهبی آن در منطقه است. در واقع، پس از آنکه ائتلاف مذکور به اسرائیل حاشیه‌ای برای از سرگیری برنامه‌ها و اهدافش داد، برای اولین بار، ایران خود را در مقابله با یک واقعیت جدید در خلیج فارس می‌یابد.

در حالی که تصمیم امارات برای عادی سازی با اسرائیل، به موضوعاتی مربوط به نقش امارات در جنگها، ارتباط می‌یابد، تصمیم بحرین برای عادی سازی، تا حد زیادی مرهون تنش ایران – بحرین است، بدین معنا، توافق عادی سازی بین بحرین و اسرائیل، به منزله تعهد اسرائیل برای حمایت از بحرین در مقابل تهدیدات ایران است و شکی نیست که این مساله به نفع اسرائیل است، چرا که این توافق زمینه را برای حضور اسرائیلی‌ها در یکی از مهمترین مناطق جهان از نظر موقعیت استراتژیک فراهم می‌کند.

با وجود مخالفتی که تهران نسبت به توافق امارات و بحرین با اسرائیل از خود نشان داد، هنوز زود است تا در مورد موضع واضح و مشخص ایران در این باره اظهار نظر کنیم. این مساله به طبیعت سیاست خارجی ایران باز می‌گردد، که نتیجه هم افزایی بین نهادهایی است که بیشترین تاثیر را در این سیاست دارند.

بنابراین، بعید نیست که این موضوع، در نهایت به توافق‌های جدیدی بین ایران و ایالات متحده ختم شود، به این اعتبار که مقابله نظام بین ایران و اسرائیل، مورد رضایت دولت آمریکا نیست و دلیل آن، پیامد‌های امنیتی و اقتصادی این درگیری، برای منطقه است. در سایه این واقعیت، ایران به یک گزینه متوازن و پراگماتیست نزدیکتر به نظر می‌رسد، گزینه‌ای که می‌تواند ثمره یک توافق داخلی بین اصولگرایان و اصلاح طلب‌ها باشد، چرا که چنین انتخابی برای ایران، از هزینه‌های یک مقابله فراگیر می‌کاهد، مقابله‌ای که می‌تواند پیامد‌های احتمالی برای داخل این کشور نیز داشته باشد.

این در حالی است که همه چیز به دستاورد‌های ائتلاف امارات و بحرین، باز می‌گردد. قطعا اسرائیل به توافق‌های تجاری و اقتصادی با این دو دولت اکتفا نکرده و به سمت دستاورد‌های سیاسی، استراتژیک و امنیتی نیز خواهد رفت، تا به این شکل امنیت ملی خود را در برابر ایران، تحکیم بخشد. در این میان، اصرار ایالات متحده و اسرائیل برای نامیدن این توافق به نام معاهده صلح، جالب توجه است، در حالی که امارات و بحرین هیچ گاه قصد مقابله با اسرائیل را نداشته اند. بنابراین، دو توافق مذکور، در ضمن دیدگاه صهیونیست‌ها برای «صلح دائمی» در منطقه جای می‌گیرد.

در همین رابطه، به نظر می‌رسد سعودی‌ها پراگماتیست‌تر از امارات و بحرین هستند و تردید آن‌ها برای عادی سازی، می‌تواند بیانگر تمایلشان برای دست یابی به یک تحفه استراتژیک گرانبها باشد، که عنوان آن، وارد کردن ضربه‌ای به نظام ایران یا حداقل به انزوا کشاندن آن است. بدین معنا، حداقل در زمان حاضر، محاسبات سعودی مطابق با محاسبات امارات و بحرین در خصوص مشکل ایران نیست.

به انزوا کشاندن ایران، هدف استراتژیک اسرائیل است و بدون شک، موفقیت آن در نفوذ به منطقه آسیای میانه و قفقاز در طول سال‌های گذشته، در همین راستا بوده، بویژه در صورتی که عربستان و پادشاهی عمان به حلقه دولت‌های عربی نزدیک به اسرائیل بپیوندند، این مساله به معنای بازنگری ایران در محاسبات و سیاست‌ها بوده و چه بسا در ادامه این کشور به فکر تشکیل ائتلافی برای مقابله با ائتلاف امارات – بحرین و اسرائیل باشد.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک