رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری: مستضعفان فقط کارمندان و خانواده دولت هستند و ارتشیها و معلمان!
به گفته وی، دولت از محل بند و تبصره ۲ قانون بودجه، ۳۲ هزار میلیارد تومان را پرداخته اما نمایندگان مجلس میگویند خلاف قانون بوده و باید سازمان ۱۵ هزار میلیارد تومان به ما بدهد تا به اقشار محروم – یعنی گروههایی به جز کارگران شاغل و بازنشسته- یارانه غذایی بدهیم!
عصر خبر: رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری میگوید: مجلس یازدهم میخواهد از جیب فقرا ۱۵ هزار میلیارد تومان برداشت کند و این پول را ببرد بین اقشار مختلف مردم توزیع نماید تا محبوبیت کسب کند! آنها میخواهند از محل داراییهای طبقه کارگر، هزینههای سومین دور از یارانهپردازی خود را فراهم کنند تا به اصطلاح شعار انتخاباتی خود را عملی کرده باشند!
به گزارش خبرنگار ایلنا، تلاش نمایندگان مجلس برای برداشت از بودجه همسانسازی و دستاندازی به منابع سازمان، مورد انتقاد شدید فعالان کارگری واقع شد. این فعالان میگویند مجلس نمیتواند برای تامین اعتبار طرح «کالابرگ الکترونیک»، بخشی از اعتبار ۳۲ هزار میلیارد تومانی داده شده به سازمان را برداشت نماید.
حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) در این رابطه میگوید: در مجلس قبل ۵۰ هزار میلیارد تومان در بودجه دوسال پیاپی (۹۸ و ۹۹) برای پرداخت بدهیهای دولت به تامین اجتماعی گنجانده شد و دولت متعهد شد برای همسانسازی بودجه جداگانه بدهد. نمایندگان در آن زمان تصمیم گرفتند که در این بند قانونی، تامین اجتماعی به عنوان تنها صندوق بیمهای حضور نداشته باشد، بلکه صندوق لشگری را هم در این بند تحت عنوان صندوق تامین اجتماعی نیروهای مسلح گنجاندند. زمان گذشت و وزیر کار تغییر کرد و دوره مجلس دهم نیز به پایان رسید. جناب شریعتمداری در مقطعی که میخواست کار وزارت خود را شروع کند، وعده داد همسانسازی را برای بازنشستگان سازمان به سرانجام میرساند. با روی کار آمدن آقای سالاری، کار وارد فاز جدیدی شد به این ترتیب که مقرر شد از دولت ۵۰ هزار میلیارد را تحت عنوان رد دیون مطالبه کنند و همسانسازی را کلید بزنند.
وی ادامه میدهد: دولتیها و از جمله رئیس سازمان برنامه و بودجه با مدیرعامل فعلی سازمان تعامل خوبی دارند و کار تا حدودی خوب پیش رفت. در نهایت، ۵۰ هزار میلیارد تومانی که باید پرداخت میشد، تبدیل به ۳۲ هزار میلیارد تومان و در قالب سهام نه شرکت قابل عرضه در بورس به سازمان پرداخت شد. از این محل، ۱۷ هزار میلیارد تومان خرج همسانسازی شد که البته نام آن به «متناسبسازی» تغییر یافت؛ چراکه آنچه در مردادماه سال جاری صورت دادند فقط متناسبسازی مستمریها بوده نه همسانسازی واقعی. همسانسازی واقعی ۵۳ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد و سازمان این پول را ندارد؛ به عبارت درستتر، ۱۴ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان خرج متناسبسازی شد و حدود ۳ هزار میلیارد تومان نیز برای افزایش بن خواربار و حق مسکن بازنشستگان صرف شد.
چگونه همسانسازی به کاممان زهر شد؟!
به گفته صادقی، متناسبسازیِ اجرا شده در مهرماه، گرچه شیر بییال و دم و کوپال و پر از نواقص و ایرادات بود، اما بازهم تا زمانیکه دولت تبعیض و اجحاف روا نداشته بود، تا حدودی برای بازنشستگان کارگری پذیرفتنی بود.
او ادامه میدهد: وقتی دولت حقوق زیرمجموعهها و بازنشستگان خودش را ۷۵ درصد افزایش داد، دیگر بازنشستگان کارگری نمیتوانستند به دستمزدهای ۳ میلیون تومان یا زیر ۳ میلیون تومان راضی باشند. در ادامه، مجلس یازدهم نیز قصد کرد به داراییهای کارگران تعرض و دست درازی کند. نمایندگان مجلس دنبال پول میگشتند تا علاوه بر چلوکباب سلطانی و سفره زربفتی که به کشوریها دادهاند، یک سبد یارانه هم برای عموم مردم تعریف کنند. آنها به محض اینکه متوجه شدند تامین اجتماعی ۳۲ هزار میلیارد تومان گرفته و فقط ۱۷ هزار میلیارد تومان آن را خرج کرده، گفتند باید ۱۵ هزار میلیارد تومان به ما برگرداند! برای رسیدن به این هدف، آمدند ایرادات شکلی از رد دیون دولت به سازمان گرفتند و ادعا کردند دولت حق نداشته این کار را بکند و نباید ۳۲ هزار میلیارد به سازمان پرداخت میشده!
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با تاکید براینکه رد دیون صورت گرفته در تیرماه، مطالبات برحق و قانونی سازمان بوده و باید در اصل ۵۰ هزار میلیارد تومان به سازمان پرداخت میشد نه ۳۲ هزار میلیارد تومان؛ میگوید: این نمایندگان مجلس یازدهم مثلاً خود را نماینده محرومان و مستضعفان میدانند! به ظاهر اصولگرا هستند و طرفدار کوخ نشینان! اما از دیدگاه اینها، کارگران به هیچ وجه مستضعف نیستند، بلکه مستضعفان فقط کارمندان و خانواده دولت هستند و ارتشیها و معلمان!
مجلس دنبال چیست؟!
به گفته وی، دولت از محل بند و تبصره ۲ قانون بودجه، ۳۲ هزار میلیارد تومان را پرداخته اما نمایندگان مجلس میگویند خلاف قانون بوده و باید سازمان ۱۵ هزار میلیارد تومان به ما بدهد تا به اقشار محروم – یعنی گروههایی به جز کارگران شاغل و بازنشسته- یارانه غذایی بدهیم!
صادقی؛ استراتژی نمایندگان مجلس را «تلاش برای گرفتن قدرت در انتخابات ۱۴۰۰» توصیف میکند و میگوید: اینها دنبال گرفتن قدرت در انتخابات پیش رو هستند و میخواهند با عوام فریبی مردم را به سمت خودشان بکشند اما هزینه این پوپولیسم را میخواهند از جیب کارگران که آسیبپذیرترین قشر جامعه هستند، تامین کنند! اقدام مجلس، دستاندازی واضح به معیشت طبقه کارگر است. مجلسی که ادعا میکرد دغدغههای معیشتی دارد، حالا میخواهد از جیب فقرا ۱۵ هزار میلیارد تومان برداشت کند و این پول را ببرد بین اقشار مختلف مردم توزیع نماید تا محبوبیت کسب کند! آنها میخواهند از محل داراییهای طبقه کارگر، هزینههای سومین دور از یارانهپردازی خود را فراهم کنند تا به اصطلاح شعار انتخاباتی خود را عملی کرده باشند!
او ادامه میدهد: از توزیع یارانهها چه سودی قرار است حاصل شود؟! اگر یارانهپردازی میتوانست به توفیق دست یابد، تا الان مردم باید توفیقاتِ یارانههای قبلی را در زندگی خود میدیدند! مگر در این زمانه، کوپن و یارانه راهحلِ فقرزدایی است؟! اگر به دنبال فقرزدایی هستند، اقتصادی را که هر سال در حال ریزش است، ترمیم کنند، تورمی را که در حال حمله بیامان به فقراست، مهار کنند، رشد بیکاری را کنترل کنند و با سیاستگذاریهای درست، اقتصاد را نجات بدهند نه اینکه بروند به سمت نظامِ صدقه پروری! نظام صدقه پروری، در زندگی با عزتی که ما از نظام اسلامی انتظار داشتهایم و داریم، هیچ جایی ندارد. با این حساب، مجلس یازدهم به مردم آدرس غلط میدهد و این کار، گناهی کبیره و نابخشودنی است. آیا این درست است که از ما بازنشستگان کارگری بگیرند و به بیمه شدگان سایر صندوقها بدهند؟! نماینده مردم همدان گفته بود ما میخواهیم منابع مورد نیاز برای یارانه را با جابجایی اعتبارات تامین کنیم. باید در پاسخ بگویم اساساً جامعه کارگری با سازوکار بودجهای یارانهپردازی جدید، مخالف است. کارگران اینکه از جیب فقرا به فقرا یارانه بدهند را برنمیتابند.
چرا از جیب کارگران؟!
صادقی با بیان اینکه بروند از جیب افراد و اشخاصی منابع یارانه را تامین کنند که برندگان اصلی این اقتصاد نابسامان هستند؛ اضافه میکند: کارگران بازندگان این نابسامانیهای اقتصادی هستند. چرا نمیروند سراغ برندگانی که از لطف این نابسامانیها، هر روز فربهتر از قبل شدند و ثروتشان انبوهتر شد؟! چرا سراغ رانتخواران نمیروند؟! کارگران در این گرانی ارز و تورم، نه املاکی داشتند که قیمتش افزایش یابد نه صاحب مستغلات و داراییهای سرمایهای بودند؛ دستمزد ناچیزی به پول نقد و ریال میگرفتند که روز به روز بیارزشتر شد! بروند سراغ گروههایی که به خاطر سیاستهای غلط همین مجلسها، ثروتشان هر روز بیشتر شده است. بروند و بخشی از این ثروتهای انبوه را که حقاً و قانوناً جزو بیتاالمال است، از اینها پس بگیرند و با این پول به فقرا، یارانه و کوپن بدهند. چرا باید جیب منِ کارگر بازنشسته را که بازنده اصلی این اقتصاد نابسامان هستم، خالی کنند تا به فقرا یارانه بدهند؟!
به گفته او، دردناک است که بعد از چهل سال دوباره سراغِ «یارانه غذا» رفتهاند؛ مگر قرار نبود کوخ نشینان از کوخ نشینی نجات یابند و به عزت و احترام برسند؟! پس چرا اینگونه شد؟!
صادقی در ادامه با بیان اینکه کارگران اجازه هیچ نوع برداشتی نمیدهند؛ تاکید میکند: طرح تامین کالاهای اساسی یا همان یارانه غذای مجلس باید از منظر منابع مورد تجدیدنظر واقع شود؛ اگر اصراری بر اجرای این طرح دارند، باید دولت برای آن منابع جدید تعریف کند. بگذارند دولت از محل سرجمع افزایش درآمدها منابع تعریف کند نه اینکه نمایندگان مجلس چراغ قوه بردارند و سراغ جیب کارگران بروند!
سازمان چقدر از دولت طلب دارد؟
او ادامه میدهد: به جای اینگونه طرحهای ضدکارگری که جیب کارگران آسیبپذیر را خالی میکند، نمایندگان مجلس اگر واقعاً حامی محرومان هستند، دولت را موظف کنند ۳ درصد حق بیمه سهم دولت را بعد از چهل سال غفلت بپردازد؛ این قانون سال ۱۳۵۴ تصویب شده اما شوربختانه در چهل سال بعد از انقلاب، هرگز دولت این سه درصد را نپرداخته است! مجالس هم به دولتهای وقت فشار نیاوردهاند که چرا حق کارگران را نمیپردازی! امروز مطالبات تامین اجتماعی از دولت ۳۲۷ هزار میلیارد تومان شده است. مجلس باید به دولت فشار بیاورد تا این طلب انبوه پرداخت شود.
صادقی هشدار میدهد: امروز که طلبهای ما را نمیپردازند، اگر اصرار به برداشت از اعتبار بند و تبصره ۲ بودجه داشته باشند، حق مسلم ماست که در همین شرایط کرونایی کشور، اعتراض کنیم. نظام مزدی و بودجهای کشور همواره به ضرر طبقه کارگر بوده است و غفلتها، نگاه قهرآمیز، کملطفیها و شانه خالی کردنها، کار را به جایی رسانده که کارگران امروز فقیرترین قشر جامعه هستند. امروزه بسیاری از کارگران کشور در حد افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی زندگی میکنند. دولت و مجلس اگر بیش از این بخواهند کم لطفی کنند و کارگران را نبینند، نگران این میشویم که سرمایه کارگری خود را از دست بدهند؛ از ابتدای انقلاب، بزرگترین سرمایه اجتماعی، طبقه کارگر بوده است؛ آیا میخواهند این سرمایه باارزش را از دست بدهند؟!