حسرت جهش توليد
چه افرادی بایستی پاسخ دهند که چرا این همه ظرفیت برای کنترل و هدایت نقدینگی موجود در کشور به حوزه تولید را به فعالیت های سوداگرانه ای چون بازار بورس و بازار ارز هدایت می کنند؟
عصر خبر؛سید علی لطفی زاده- هفتمین ماه از سال جهش تولید رو به پایان است و بهترین فرصت ها به سرعت از دست می رود.
بالغ بر 3000 هزار میلیارد تومان نقدینگی سرگردان در کشور وجود دارد که به دلیل سیاست گذاری غلط، هر روز باعث تورم بیشتر می گردد .
بازار بزرگ داخلی 83 میلیونی ایران، تشنه خرید کاالی تولید داخل است و رانت واردات با ارز دولتی استخوان تولید کننده را خُرد کرده است.
رونق بازارهای کاذب و حبابی که از سوی مسئولین هم حمایت و هدایت می شود، انگیزه تولید را از بین برده و تولید کننده را به ورود به بازارهای موهوم با سودهایی که جز تورم و کاهش ارزش پول ملی و ایجاد فاصله طبقاتی حاصلی ندارد وسوسه می نماید.
جوانان با استعداد و توانمند در جستجوی کار خسته و نا امید می شوند و کشوری که بازار مصرفی بزرگ و منابع طبیعی زیاد و تاریخ و تمدنی باشکوه دارد، به دلیل تعطیلی تولید بیکار مانده و در کشوری که بیگانگان راه نجات و پیشرفت خود را در آن می بینند، مردم برای خود آینده روشنی نمی بیند.
در بهترین سال های بارش نزوالت آسمانی در کشور که می تواند با کمترین سرمایه گذاری، جهش تولید و خودکفایی در تولید محصوالت کشاورزی را رقم بزند، شاهد بی تفاوتی و بعضا تصمیمات مخرب در روند ایجاد امنیت غذایی در کشور هستیم و همچنان در تولید محصوالت استراتژیکی چون برنج، گندم، جو، ذرت، سویا، پنبه و گوشت قرمز واردات حدود 10 میلیارد دالری را بر تولید داخل ترجیح می دهند و فرصت ها را می سوزانند تا با رسیدن تعداد معدودی به رانت های چند صد میلیاردی ناشی از واردات، هم وابستگی ادامه یابد و هم منابع ارزی نابود شود و در مقابل با ممنوعیت صادرات محصوالت کشاورزی و یا ایجاد موانع متعدد، انگیزه کشاورزان را نیز کم رنگ و زمینه خروج آنها را از چرخه تولید محصوالت کشاورزی در این روزهای حساس فراهم می نمایند.
همه صاحب نظران، مسکن را موتور محرک اقتصاد می دانند و جمعیت جوان کشور تولید ساالنه یک میلیون واحد مسکونی را نیاز دارد. از آنجا که وابستگی این بخش به مواد اولیه و محصوالت خارجی تقریبا صفر و از سویی قادر به جذب سرمایه حداقل 300هزار میلیارد تومانی بوده و به دلیل نداشتن ریسک از جذابیت باال برخوردار و نقش مهمی در کنترل نقدینگی و قادر به ایجاد اشتغال چند صدهزار نفری می باشد، متاسفانه شاهد بی توجهی و ممانعت از رونق این بخش از سوی تصمیم گیرندگان و در نتیجه از دست دادن فرصت های ارزشمند هستیم.
در شرایطی که دستیابی به بازار تقاضای خرید خودروی کشورمان، از آرزوهای کشورهای توسعه یافته می باشد و بخشی از دالیل خروج آمریکا از برجام را انحصار بازار خودرو ایران توسط فرانسه شکل داده است و با وجود ظرفیت و دانش فنی تولید سالیانه 3 میلیون دستگاه خودرو در کشور، شاهد ناکارآمدی ساختار مدیریتی در تامین تقاضای 5.2 میلیونی بازارداخلی و 200 هزار دستگاهی بازار خارجی و از دست دادن فرصت های بی بدیل در این حوزه هستیم. اگر به این موضوع عنایت شود، شاهد ورود حداقل 500هزار میلیارد تومانی از سرمایه های سرگردان به تولید خودرو و جلوگیری از روند مخرب این نقدینگی افسار گسیخته و ایجاد چند صد هزار شغل خواهیم بود.
در شرایطی که انتظار می رود تا افزایش قیمت ارز حداقل سبب ایجاد مزیت صادراتی برای تولیدات داخل و خارج شدن واردات و قاچاق کاال از صرفه اقتصادی باشد، شاهد هستیم که با سوء مدیریت، همچنان صنعت نساجی و پوشاک کشور که قادر به تامین صدها هزار شغل ارزشمند در کشور می باشد، در پیچ و خم های اداری سهوی و عمدی زمین گیر است و بازار پوشاک خارجی داغ می باشد.
اما به جز دشمن چه کسی از این سوء مدیریت ها سود می برد، آیا حاصل این گونه بی توجهی ها و نداشتن دغدغه نسبت به جوانان و مردم و در واقع عدم اتخاذ تصمیمات درست، چیزی بجز ایجاد یاس و ناامیدی در مردم و تزریق احساس بی توجهی مسئولین به مشکالت مردم و نهایتا فاصله میان مردم و نظام که همان خواسته اصلی دشمن می باشد خواهد بود.
چه کسی یا کسانی بایستی از مقصرین عدم جهش تولید در روزگاری که شدیدترین دشمنی ها در قالب جنگ اقتصادی به مردم ایران اسالمی تحمیل می شود توضیح بخواهند؟
چه افرادی بایستی پاسخ دهند که چرا این همه ظرفیت برای کنترل و هدایت نقدینگی موجود در کشور به حوزه تولید را به فعالیت های سوداگرانه ای چون بازار بورس و بازار ارز هدایت می کنند؟
چه کسانی باید پاسخ دهند که چرا در شرایطی که امکان افزایش تولید و صادرات محصوالت تولید داخل فراهم و به دلیل افزایش نرخ ارز، مزیت صادراتی برای آنها ایجاد شده است، از صادرات محصوالت ممانعت می نمایند و علاوه بر جلوگیری از ورود ارز به کشور، انگیزه تولید را هم از بین می برند.