شاکی مجری مشهور: بیمارستان خوابید تا شلاق نخورد!

کافه سینما نوشت: حکم دادگاه یکی از مجریان که از
چندی پیش داستان پرونده قضایی‌اش با حاشیه‌های بسیاری همراه شده و برای
بررسی مجدد پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع شده بود، از سوی این مرجع
قضایی تایید شد.چندی قبل دختر جوانی با مراجعه به دادگاه کیفری از یکی از
مجریان صدا و سیما شکایت کرد.

این در حالی است که این فرد با حضور در
دادگاه ادعاهای دختر جوان را رد کرد.پس از رسیدگی به موضوع در شعبه 78
دادگاه کیفری، مجری معروف از اتهام زنای به عنف و اکراه تبرئه اما به علت
بزهکاری در ملاقات با شاکی پیش از اجرای صیغه به تحمل 80 ضربه شلاق تعزیری
محکوم شد.پس از صدور رای، شاکی و متهم در مهلت قانونی به رای صادره اعتراض
کردند که پرونده برای رسیدگی و صدور حکم نهایی به دیوان عالی فرستاده شد و
پس از بررسی پرونده، حکم صادره از سوی دادگاه کیفری تهران تایید شد و با
این اوصاف این مجری مشهور در آینده به اجرای حکم تن خواهد داد.

به دنبال صدور اين حكم، شاكي اين پرونده
در گفتگو با كافه سينما درباره ميزان رضايتش از حكم صادره گفت: اصلا از اين
حكم راضي نيستم. با وجود مسايلي كه در دادگاه مطرح شد و 50-60 صفحه مداركي
كه ارائه دادم (كه چند برابر مدارك ديگر پرونده هاي دادگاههاي كيفري است)
اما ماجرا با حكم شلاق فيصله داده شد.

وي در گفتگو با خبرنگار کافه سینما،
درباره اينكه بعد از مصاحبه هاي قبلي آيا از طرف صدا و سيما يا نهاد ديگري
مشكلي برايش ايجاد شده گفت: اصلا تحت فشار قرار نگرفتم و مشكل خاصي برايم
ايجاد نشد. شكايت من يك شكايت كاملا شخصي است و اصلا ارتباطي به هيچ نهاد
يا صدا و سيما ندارد و دخالتي هم از سوي هيچ نهادي صورت نگرفته. اگر اسمي
از صدا و سيما برده شده، دليلش اين است كه شغل اين آقا مجري گري است. درغير
اينصورت من كاري با شغل ايشان ندارم و اين خلافي است كه ايشان شخصا انجام
داده.

وي ادامه داد: وكيل ايشان مصاحبه كرده و
گفته يك مقام آگاه در صدا و سيما من را افسانه سرا خوانده، يا اينكه اداره
حقوقي سازمان مي خواهد از من شكايت كند. من همه اين ها را پيگيري كردم و
هيچكدام واقعيت خارجي نداشت.

شاكي اين پرونده درباره اينكه آيا با صدور
اين حكم، بايد اين ماجرا را پايان يافته بدانيم گفت: خير، همان زمان كه
اين شكايت مطرح شد پدر من به عنوان ولي قانوني ام از اين آقا شكايت كرد كه
در دادسراي فرهنگ و رسانه دارد بررسي مي شود و فكر كنم آنها منتظر بودند كه
اين حكم قطعي شود تا در مورد شكايت پدرم تصميم بگيرند. در حال حاضر تمام
اميدم به شكايت پدرم است. مگر اينكه از اين طريق حقمان ايفا شود. متاسفانه
بازپرسي كه كاملا در جريان اين پرونده بود عوض شد و بازپرس جديد آمد. ضمن
اينكه واقعا نمي خواستم حكم شلاق را براي ايشان اجرا كنم اما وكيل ايشان
كارهايي كردند كه نمونه اش مصاحبه اي بود كه انجام دادند. كارهايي كه اين
وكيل انجام داد و صحبت هايي كه در مصاحبه با يكي از سايتها مطرح كرد من را
در اجراي اين حكم مصمم كرد. شايد اختلاف من با اين آقا بود اما وكيل ايشان
من را به پافشاري روي شكايتم مصمم كرد. شايد اگر اين رفتار و اعمال نبود
كار به اينجا نمي رسيد.

وي در ادامه گفتگو با كافه سينما درباره
اينكه چه هدفي از اين شكايت دارد و چه آينده اي براي اين ماجرا متصور است
گفت: من دنبال هيچ اتفاقي نبودم. اين آقا همه جا پر كرده كه من بيمار رواني
هستم و مي خواهم براي اين آقا پاپوش درست كنم. گفته اين دختر عاشق من شده و
به من بند كرده و چون محلش نمي گذارم اين داستان را راه انداخته و با وجود
مداركي كه ارائه دادم همچنان مي گويد من داستان سرايي مي كنم .من فقط
خواستم آبروي خودم را در مقابل خانواده ام نگه دارم و حقانيتم را نشان
بدهم. يكي از دلايل شكايتم اين بود. دليل دوم خانمي بود كه در مصاحبه قبلي
ام گفته بودم با ايشان رابطه داشته. من بي گناه دارم زندگي ام را مي كنم،
يكدفعه مي بينم اين خانم برايم احضاريه مي فرستد در خانه و برايم مزاحمت
ايجاد مي كند. وقتي اين خانم از من شكايت كرد به متهم گفتم تو شماره و آدرس
من را به اين دختر دادي؟ گفت خدا شاهده من بي خبرم. اما وقتي از آقاي مجري
شكايت كردم ديديم وكيل هر دو نفرشان يكسان است. كه آن وكيل هم وقتي جريان
را فهميد از پرونده كشيد كنار. زماني كه اين خانم از من شكايت كرد من هم از
اين آقا شكايت كردم كه يكباره اين خانم به طور كامل غيب شد وديگر پيگير
شكايت مزاحمت تلفني نشد. استعلام هاي شركت مخابرت هم نشان داد كه هيچ
مزاحمتي از جانب من براي ايشان ايجاد نشده. در برابر ادعاهاي اين خانم هم
اعاده حيثيت مي كنم. ديگر ساكت نمي نشينم. چون اين آقا واقعا من را آزار
داد. من دانشجوي دكترا هستم و آني نيستم كه اين آقا از من نشان داده. به
دنبال شكايت من، ايشان رفت يك شكايت كرد به علت مزاحمت تلفني، يك شكايت كرد
به علت نشر اكاذيب و دقيقا روزي كه دادگاه كيفري براي ايشان قرار وثيقه
صادر كرد، از من شكايت كرد به علت سب النبي و تمام استدلالشان  پيامكي بود
که مدعی بود به ايشان داده بودم. پيامكي كه به صورت دستنويس روي كاغذ نوشته
بود و من درخواست كرده بودم كه استعلامش از مخابرات بيايد كه هنوز نيامده.
وكيل شان گفت ما شكايت سب النبي را مي بريم جلو شما هم اين را ببر جلو.
آدم اگر گناهاكار نيست مي آيد تبرئه اش را مي گيرد. چرا جلوي شكايت، شكايت
مطرح مي كند؟

شاكي اين پرونده درباره اينكه چه تلاشي
براي مصالحه در اين ماجرا صورت گرفته گفت: ايشان به علت برخي كارهايي كه
كرده بود فكر مي كرد تبرئه مي شود و دليلي براي رضايت گرفتن نيست. وكيلشان
خيلي قاطع گفت ايشان مي خواهد شلاقش را هم بخورد. گفتم اشكالي ندارد، من هم
تا تهش مي روم. اين ماجرا حل نمي شود. چون وكيلشان مدام مي خواهد من را
اذيت كند. من منتظرم كه بعد از اين مصاحبه وكيل ايشان دوباره از من شكايت
كند. هيمن جا اعلام مي كنم به محض اينكه ايشان دوباره بخواهد من را آزار
بدهد سريعا حكم را مي برم براي اجرا. و فكر كنم جريان بيمارستان خوابيدن و
سكته اش هم براي اين بوده كه شلاق را نخورد در حالي كه من كوتاه نمي آيم.
مي برمش پزشكي قانوني و پزشكي قانوني بايد تاييد كند ايشان ناراحتي قلبي
دارد يا خير. تا الآن گناه كار بودنشان اثبات شده و عدالت در مورد ايشان
حكمي است كه قانون اسلام در مورد چنين جرمي معين كرده. خيلي ها در اينترنت و
در كامنت ها من را مقصر دانستند و هرچه از دهن شان درآمده به من گفتند .
شايد اگر قدرترين آدم ها هم به جاي من بودند، در برابر زبان و مهارت زبان
بازي اين فرد بدتر گول مي خوردند.

وي ادامه داد: من از وكيل ايشان به خاطر
تهمت هايي كه در مصاحبه با يك سايت به من زد شكايت كردم كه در دادسراي
فرهنگ و رسانه دارد پگيري مي شود. از سايتي كه آن مصاحبه را منتشر كرد و
جواييه من را منتشر نكرد هم شكايت كردم. از الآن هم مي گويم هر رسانه و
فردي بخواهد توهين يا تهمتي را متوجه من كند از راه قانوني برخورد مي كنم.
چون خسته شدم از اين وضعيت . اين آقا مي خواهد با شكايت هاي پي در پي من را
بترساند. هر شكايتي از الآن به بعد از من بكند آن را رسانه ايي مي كنم. و
ديگر نمي ترسم.

شاكي اين پرونده جنجالي در پايان گفتگويش
با كافه سينما گفت: دلم مي خواست يكبار هم كه شده همسر ايشان به جاي اين
تهمت ها و بد و بيراهها صحبت هاي من را مي شنيد. از خانواده ايشان هيچ كس
حاضر نشد پادرمياني كند و همه در مقابل من گارد مي گرفتند و توهين آميز
برخورد مي كردند. انگار من متهمم و ايشان شاكي است. اقوام ايشان مي
توانستند حرف هاي من را بشنوند و منطقي صحبت كنند تا كار به اينجا نكشد.
شايد تصميم بگيرم فعلا حكم را اجرا نكنم چون نمي خواهم آبرويش جلوي خانواده
و بچه هايش برود هر چند خانواده اش فكر مي كنند من ديوانه ام. فقط
اميدوارم به اين آزارها و شكايت هاي واهي پايان بدهد.

کافه سینما آمادگی انتشار هر گونه پاسخی
از سوی مجری فوق الذکر (فردی که از سوی این خانم، از او شکایت شده)، نسبت
به موارد مطرح شده در این پست را، دارد.