جهانگیری عزیز، یادتان هست، چگونه ۱۸میلیارد دلار را بر باد دادید؟
اسحاق جهانگیری معاون اول آقای رئیسجمهور این روزها در تلاش است چهرهای جدید و مستقل از دولت فعلی از خود به نمایش بگذارد، ولی عملکرد ۸سالهاش و نقشی که در برخی تصمیمات خانمانسوز اقتصادی دولتهای یازدهم و دوازدهم داشته است، گریبانش را رها نمیکند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، درحالی کمتر از یک ماه به انتخابات ریاست جمهوری 1400 باقی مانده و هنوز اسامی نامزدهای تأییدصلاحیتشده، اعلام نشده است که برخی از نامزدهای ریاست جمهوری زودتر از دیگران کُریخوانیهای انتخاباتی را آغاز کردهاند.
اسحاق جهانگیری معاون اول دولت روحانی در 8 سال گذشته یکی از چهرههای انتخاباتی 1400 است، او درحالی وارد کارزار انتخابات شده است که سال 96 بهعنوان کاندیدای پوششی ثبتنام کرده بود تا در مناظرات یار کمکی حسن روحانی باشد.
اینکه نقش جهانگیری در انتخابات پیشِرو نیز مانند 96 پوششی است یا خیر، البته موضوع گزارش ما نیست و قصد داریم اشارهای داشته باشیم به عملکرد آقای جهانگیری که در 8 سال گذشته دومین مرد کابینه روحانی بوده و علیالقاعده سهم بالایی در وضعیت اقتصادی امروز ایران دارد.
اسحاق جهانگیری معتقد است اگر دولت دوازدهم و اقداماتش نبود تاکنون کشور فروپاشیده بود و اگر اینطور نشده است، بهخاطر اقدامات آنهاست. او البته قبلتر هم در نشستی با مدیران ارشد بانکی گفته بود: «هریک از ما در دوران مسئولیتهای مختلف خود کارنامهای داریم و عملکرد ما از حافظه مردم پاک نخواهد شد…»!
باوجود رشد افسارگسیخته قیمتها در بازارهای مختلف و ثبت رکورد دلار 32هزار تومانی، سکه 16میلیونی، پراید میلیونی، گوشت 140هزار تومانی، مرغ 36هزار تومانی، مسکن چندمیلیاردی و افتضاح مدیریتی دولت در بورس و زیان 80درصدی سهامداران و… جهانگیری معاون اول رئیس جمهور گفته است که “عملکرد ما از حافظه مردم پاک نخواهد شد”.
اتفاقاً آقای جهانگیری به نکته دقیقی اشاره داشته است، امکان ندارد مردم فراموش کنند که چطور در دولت آقای روحانی که جهانگیری 8 سال معاون اول او بود، دلار از 3 هزار تومان به 32 هزار تومان هم رسید، چه شد که سکه از یکمیلیون تومان به 16 میلیون تومان رسید؟ پراید 17ـ18میلیونی چرا یکباره بالای 100 میلیون تومان قیمت خورد؟ حتماً مردم فراموش نخواهند کرد که در دولت آقای روحانی خانهدار شدن به آرزوی محال تبدیل شد. مگر میشود گرانی قیمت بنزین و افزایش سایر قیمتها را در این دولت فراموش کرد، آن هم دولتی که از ابزار خوب مذاکره هم بهره برد ولی وضع اقتصاد، حتی پس از مذاکره و قبول برجام هم بدتر شد که نشان میدهد اینها مذاکرهکنندگان خوبی هم نیستند و بیش از آنکه بهنفع معیشت مردم امتیاز بگیرند، امتیاز میدهند.
قطعاً آمار کاهش چشمگیر مصرف گوشت و مرغ در دولت روحانی از حافظه تاریخی مردم و رسانه ها پاک نخواهد شد؛ گوشت 140 هزار تومانی و مرغ 36 هزار تومانی را مگر می شود فراموش کرد؟ افزایش قیمتها با دستور دولت حتی در روزهای پایانی دولت را مگر میتوان فراموش کرد؟ زیان 80درصدی سهامداران بورسی آن هم بعد از دعوت رئیس جمهور از مردم برای حضور در بورس آیا قابل فراموشی است؟
تورم 50درصدی به روایت مراکز غیررسمی و بیش از 40درصدی بهاستناد مرکز آمار آیا امری است که بهراحتی از حافظه مردم پاک شود آن هم درحالی که جهانگیری که نقش کاندیدای پوششی روحانی در انتخابات 96 را بازی میکرد در یکی از مناظرات خطاب به مردم میگفت: «امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند، چون کاری شد کارستان رونق شروع شده، رشد اقتصادی در سال جاری بالا رفته و فضای بینالمللی مثبت شده است».
بله آقای جهانگیری، کاری کردید کارستان، بهاذعان مرکز آمار تورم سالانه در اردیبهشت ماه از 41 درصد عبور کرد؛ البته طبق گزارشهایی که برخی نمایندگان مجلس ارائه دادهاند برآوردهای دقیقتر نشان میدهد که تورم فروردین ماه 1400 بیش از 50 درصد بوده و رکورد 75ساله تورم در دولت روحانی شکسته شده است.
“مردم عزیز، یادتان میآید وضع اقتصادی ما چه بود؟ کره، شیر و شیرخشک پیدا نمیشد؟” این هم یکی دیگر از جملههای معروف آقای جهانگیری در مناظرات 96 بود؛ البته همانطور که معاون اول رئیس جمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم بهدرستی اشاره کردهاند عملکرد دولت در اقتصاد از حافظه مردم پاک نخواهد شد و مردم فراموش نخواهند کرد دولتی که با این ادعا روی کار آمده بود و 8 سال اقتصاد کشور را معطل غرب کرد، باعث شد مردم برای تأمین مایحتاج روزانه خود آن هم در ایام پیک کرونا ساعات طولانی در صف بایستند؛ یک روز در صف مرغ روز دیگر صف روغن! درباره روغن جامد و پوشک و شیرخشک و کره هم البته وضعیت همین بود و در مقاطعی این اقلام در بازار نهتنها کمیاب که حتی نایاب هم شده بود.
” مردم عزیز، بدانید که وعدههای توخالی سبب میشود که مردم به کارآمدی نظام بدبین شوند. مردم عزیز ایران، هوشیار باشید. میخواهید فردای شما و فرزندان شما چگونه باشد؟ توسعه میخواهید یا آشفتگی؟ مردم یادتان هست در دوران دولتهای نهم و دهم (احمدینژاد) قیمت ارز لحظهای بالا میرفت، واقعاً یک آواری بر سر اقتصاد کشور خالی شد. موتور اقتصاد روشن شده است و اقتصاد را راه انداختیم. ما سهام عدالت را واقعی خواهیم کرد، دیگر هیچ فقیری در ایران نباید باشد.”
اظهارات جنجالی جهانگیری از همان روزهای بعد از انتخابات 96 تا امروز دست به دست میچرخد و باعث میشود که مردم حداقل شعارهای توخالی دولت تدبیر و امید را فراموش نکنند آن هم درحالی که مدعی بودند جلوی رشد لحظهای قیمت دلار و گرانیها را میگیرند.
نکته تأسفبار دیگر این است که جهانگیری قبلاً شعارش این بود که کاری میکنند که دیگر هیچ فقیری در ایران نباشد اما درحالی که 8 سال در دولت روحانی مسئولیت معاون اولی را بهعهده داشت و سمتهای مهم در تصمیمگیریهای اقتصادی را یدک میکشید هنگام قرائت بیانیه انتخاباتیاش، زمانی که به موضوع فقر رسید بغض کرد و از برنامهاش برای مبارزه با فقر گفت! این در حالی است که فقری که الآن گریبانگیر مردم شده، ناشی از سیاستهای اقتصادی و ارزی است که در دولت روحانی اجرا شد و اتفاقاً آقای جهانگیری هم جزء مدیران ارشد اجرایی آن بود. بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که سیاست ارزی دولت بهخصوص در حوزه ارز 4200تومانی یا همان دلار جهانگیری باعث توزیع ناعادلانه ثروت شد و رانت بزرگی برای برخی نزدیکان دولت ایجاد کرده است.
دوشنبه 20 فروردین 97، روزی که اسحاق جهانگیری با اعتمادبهنفس کامل اسماً سیاستگذاری کرد و رسماً حکم تعطیلی صرافیها و فعالان بازار ارز را داد و گفت: «از فردا دیگر هیچقیمتی جز 4200 تومان برای هر دلار آمریکا رسمیت ندارد و کسانی که غیر از این قیمت بخواهند خریدوفروش کنند به جرم قاچاق دستگیر خواهند شد!» شاید فکرش را هم نمیکرد که آن تصمیم سیاهترین سیاست ارزی 40ساله کشور نام بگیرد.
آن روزها حامیان دولت ازجمله ارگان رسمی کارگزاران، جهانگیری را «سوپرمن» نامیدند و با ابراز خوشحالی از میدانداری او، گفتند کشتی توفانزده اقتصاد کشور، ناخدای کاربلدی دارد! اما در کمتر از 40 روز ورق برگشت و با این سیاست اقتصادی نافرجام، 18 میلیارد دلار از اموال و داراییهای کشور سوخت و از بین رفت. البته در همان زمان نیز اغلب کارشناسان اقتصادی نقدهای تندی نسبت به دلار 4200تومانی مطرح کردند اما گوش دولت بدهکار نبود و چند روز پس از اظهارات جهانگیری دستگیریها آغاز شد و دلالان میدان فردوسی و سبزهمیدان با دستبند به تیتر یک رسانههای دولتی تبدیل شدند.
این اقدام عجیب که برخی آن را تیر خلاص به اقتصاد بیمار کشور در دوران روحانی میدانستند تا همین امروز همچنان جزء سیاستهای دولت است و هنوز هم دولت بنای دست کشیدن از آن را ندارد؛ اقدامی که نهتنها باعث نشده است کالاهای اساسی بهقیمت دولتی دست مردم برسد که همزمان ضمن افزایش گرانیها، موجب فسادی پیچیده هم شده است، فساد و رانتی بیسابقه که از یکسو جیب برخی خواص را پر کرده است و از سوی دیگر جیب دزدانی را که با کارتهای استیجاری افراد دیگر چون کارتنخوابها، میلیونها دلار پول کشور را بالا کشیدهاند.
با این حال اما آقای جهانگیری بدون توجه به کارنامه بسیار ضعیف دولتی که 8 سال معاون اول آن بوده و اتفاقاً سهم بالایی هم در تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی داشته است، با اعتماد به نفس وارد کارزار انتخاباتی شده و حتی تأکید هم کرده است کشور به اصلاحات افقگشا و واقعی نیاز دارد!
احتمالاً آقای جهانگیری در 8 سال گذشته فرصت کافی برای اعمال اصلاحات افقگشا و واقعی نداشتند و یا از توان کافی بهعنوان معاول اول رئیس جمهور و دومین فرد اصلی کابینه برخوردار نبودند که این روزها باز هم سودای حضور در انتخابات را دارند و حتی مدعی هستند که برای تغییرات جدید آمدهاند.