تصادف و مرگ مشکوک یک نویسنده(عكس)

تصادف مشکوک نویسنده‌ای که برای تقویت جبهه انقلاب ماشینش را فروخت.

در خبر‌ها آمد که حجت‌الاسلام محمدحسین فرج نژاد، به همراه خانواده سوار بر موتور بودند که در تصادفی، فوت کردند. پس از این واقعه پیام‌های متعدد تسلیت از سوی مدیران فرهنگی و حوزوی کشور برای ایشان داده شد.اما در خبر‌های نیامد که ایشان، چرا به همراه خانواده سوار بر موتور بودند؛ چرا با وجود سال‌های زحمت در حوزه نگارش و تحلیل سواد رسانه، از ماشین برای جابجایی استفاده نکرده‌اند. یکی از رفقای ایشان می‌گوید: اخیراً به او گفتم چرا ماشینت را فروختی؟ گفت:، چون هر جا رفتم هزینه چاپ کتابم را ندادند و، چون موضوعش را برای جبهه انقلاب لازم می‌دانستم، مجبور شدم ماشینم را بفروشم و هزینه کنم! موضوع کتاب ایشان در مورد دسیسه‌ها و برنامه‌های صهیونیست بود!مصیبتی که تازه شداز دست دادن محمدحسین فرج نژاد، مصیبت است. ایشان عضو سابق هیأت مدیره انجمن مطالعات سواد رسانه فضای مجازی حوزه علمیه قم و از اساتید برجسته سواد رسانه و صهیونیسم‌پژوهی بود. او از جمله محققان و پژوهشگران برتر کشور در حوزه سواد رسانه بود. از مرحوم فرج نژاد آثار فاخری هم، چون «دین در سینمای شرق و غرب»، «اسطوره‌های صهیونیستی سینما»، «سینما و فلسفه شک گرایی و صهیون»، «هیورکایت و سینمای صهیونیسم» و «ارتباط کابالیسم یهودی و مدرنیته» به یادگار مانده است.اما مصیبت اصلی داستان تکرار مشکلات فرج نژادهاست. فرج‌نژاد به رغم مسؤولیت‌ها و فعالیت‌های فراوان در منطقه پردیسان قم اجاره‌نشین بود و برای چاپ کتابش ماشینش را هم فروخته بود.داستانی تکراری در حمایت نکردن از فعالیت‌های فرهنگی، پژوهشی و جهادگران عرصه فرهنگ. داستان تکراری مشکلات معیشتی طلاب. داستان تکراری توازن نداشتن بودجه کشور. بودجه‌ای که اگر مقداری کم شود، اولین جا که از ردیف بودجه حذف می‌شود، حوزه پژوهش و فرهنگ و کتاب است. این است آن مصیبت اصلی که هنوز فرج نژاد‌ها با آن دست و پا می‌زنند.با همین وضعیت اسفناک بودجه‌های فرهنگی، اما شاهد حیف و میل همین چندرغاز در سازمان‌ها و نهاد‌های فرهنگی هستیم. این‌ها قرار بودن بودجه فرهنگی را به کار فرهنگی برسانند، نه اینکه عمده بودجه را به افراد و کارکنان حقوق دهند! نه اینکه خود را در قبال حمایت کردن از اقدام‌های فرهنگی موظف ندانند.این نگارش به معنای ندیدن اقدام‌ها و حمایت‌های فرهنگی نیست؛ اما آنچه می‌شود تا آنچه باید بشود فرسنگ‌ها فاصله دارد. چه خوب بود همین مسؤولانی که در این دو روز اخیر، پیام تسلیت ارسال می‌کنند، پول چاپ کتاب را به دکتر فرخ نژاد کمک می‌کردند تا او مجبور به استفاده از موتور برای خانواده ۵ نفره خود نباشد.نکته دیگر اما، درخواست از دولت پیش‌روست. امید است به فرهنگی و پژوهش در تراز جمهوری اسلامی توجه شود. این انقلاب بر پایه انقلابی فرهنگی بنا شده است؛ اما امروزه جوانش می‌دانند برای زندگی راحت، بهتر است به عرصه‌های فرهنگی واردنشود؛ چون با چندین مدرک و سابقه علمی، اما باید برای حداقل‌ها دست و پا بزند!نکته نهایی، درخواست از خیرین است. عزیزانی که در عرصه‌های مختلف دینی، پشتیبان مالی اقدام‌ها بوده‌اند. آن‌ها باید توجه داشته باشند که کار خیر تنها به ساخت مکان‌های مقدس و دادن غذا در مناسبات نیست که آن‌ها کار‌هایی بسیار بسیار مبارک و لازم است؛ اما حمایت از اقدام‌های فرهنگی و چاپ کتاب، و حمایت اقتصادی از طلاب فاضل، اگر انجام نگیرد، فرهنگی نمی‌ماند که بخواهد آن مکان‌ها را پر کند! لازم است در این زمینه نیز فرهنگ‌سازی لازم انجام گیرد.امید است با اصلاحات و اقدامات لازم، از فقدان فرج‌نژاد‌ها جلوگیری شود. پیشنهاد می‌شود در طرحی با نام مرحوم فرج نژاد، از کتاب‌های قابل، پشتیبانی مالی شود. مرحوم فرج نژاد متولد ۱۳۵۹ و اهل شهر ابرکوه در استان یزد و به شدت فعال بود. او همراه با خانواده سوار بر موتور در روز سه‌شنبه ۲۹ تیر ماه هنگام بازگشت از دعای عرفه در بلوار الغدیر، روبه‌روی ورودی پردیسان پس از برخورد با خودروی سواری ۲۰۶، در دم جان باختند.

عضویت در تلگرام عصر خبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
طراحی سایت و بهینه‌سازی: نیکان‌تک