شهردار تهران یک نجومی بگیر میشود؟!
محمدرضا زمردیان در رشته توییتی نوشت:
این تیتر خبری بود که یک جریان سیاسی در مورد یکی از گزینههای شهرداری تهران منتشر کرده است.کدام گزینه؟! فردی که متولد ۱۳۴۹ است. از دانشآموزان نخبه المپیادیکشور که دانش آموخته شریف است.
او کارشناسی،ارشد و دکترا را در رشته مهندسی عمران و سازه طی کرده و در ژاپن و آمریکا نیز دوره های تکمیلی تحصیل خود را گذرانده است. دوره هایی مانند مدیریت استراتژیک، ریسک و بحران،مدیریت پروژه،اقتصاد کلان، بورس و بازار سرمایه و روش های نوین تامین مالی.
زمانیکه ستاد حوادث غیر مترقبه داشتیم ادبیات این حوزه را تغییر داد و با ترویج دانش مدیریت نوین این حوزه واژه مدیریت بحران را جایگزین آن کرد. حتما مانور های زلزله و آموزشهای آن را که حدود دو دهه پیش در تهران اجرا میشد به یاد دارید؟!
اساس این مانورها، تاسیس سوله های بحران، تشکیل اتاق های عملیات و آموزش نیروهای داوطلب بر اساس کارشناسی های انجام شده از جمله متخصصان ژاپنی کار او بود.کتاب او در این حوزه بعد از دو دهه همچنان رفرنس است.
در دورهای معاون عمران شهرداری بود.ساخت پلهای کابلی که امروز در سطح شهر عادی شده اما اون روزها غیر ممکن می نمود کار او و تیمش بود. اگر به دریاچه شهدای خلیج فارس برای گشت وگذار رفتهاید یا از تونل نیایش و پل صدر عبور کردهاید.
نام مازیار حسینی به عنوان طراح و مجری آنها به یادگار مانده است. طرح های عظیمی که در دوره دکتر قالیباف با اعتماد به متخصصان ساخته شد و نه تنها چهره شهر را تغییر داد و مشکلات بسیاری را حل کرد که جوایز متعدد بین المللی را از آن خود کرد.
در مدت کوتاهی که معاون ترافیک بود سرعت توسعه مترو رکورد زد و طولانی ترین خطوط مترو احداث شد، به لحاظ نرم افزاری مدیریت ترافیک تغییرات جدی کرد و بسیاری اتفاق های دیگر که در این #رشتو نمیگنجند.
در این سالهای که میشناسمش بیشتر معلم بوده و خلق وخو و رفتارش تابع این واژه مقدس بوده. سبیل می گذارد و ته ریش اندکی دارد چون تیپ و ظاهرش از زمان نوجوانی که پشت لبش سبز شده اینگونه بوده.
برای همین برخی تخریبش میکنند که چهرهاش حزب الهی نیست! اما نمی دانند که با همان سبیل تازه سبز شده و در ۱۶ سالگی جبهه رفته است اما دفاع از وطن را کیسهای نان دانی نکرده است. نمی دانند که پروژههایی که نام بردم هر کدام چندهزار میلیارد تومان هزینهاش شده است
و اگر نجومی بگیر بود و خدای نا کرده مثل برخی! مسئله دار با یک صدم این بودجه زندگیش متحول میشد. البته او بچه شمال تهران است! نه اینکه بعد از انقلاب و ازجنوب شهر به شمال تهران رسیده باشد !خانه پدریش در اختیاریه جنوبی بوده و امروز هم در همان خانه که البته باز سازی شده ساکن است!
البته به چهرهاش جهادی بودن نمیخورد چرا؟! چون عادت کردهایم کار جهادی رو فقط در یک الگو و یک قالب تبلیغ کنیم. اما آنها که اینگونه می گویند غافل هستند از اینکه اجرای طرح های مهم و بزرگ بر اساس علم روز در زمان کوتاه و حل مشکلات مردم و با پاکدستی جهاد است.
مثلا شاید ندانند تولید دانش فنی ساختمانهای صنعتی که از سازه تا سیستم تاسیسات و تزیئنات آن برای یک ساختنان ۱۲ طبقه کمتر از ۶ ماه ساخته و نصب می شود و در اختیار صرفا چند کشور پیشرفته بود به همت او و تیمی از جوانان متخصص و متعهد انجام شد
و کارخانه اش هم افتتاح شد تا انقلابی جدید در صنعت ساختمان سازی کشور رخ دهد و همه اینها در کمتر از یکسال اتفاق افتاد یعنی یک کارجهادی در حوزه صنعت و دانش!
ضمنا اگر این را کار جهادی نمی شناسند و کار جهاد را فعالیت صرفا یدی در مناطق محروم میشناسند بد نیست بدانید که او علاوه بر حوزه فنی ،پزشکی هم خوانده و فارغ تحصیل این رشته هم هست .
اما نه مطب دارد و نه برای طبابت پولی میگیرد و سالهاست جمعه های خود را وقف ویزیت رایگان نیازمندان مناطقی در اطراف تهران کرده است
ضمنا او معماری را هم می شناسد، اهل فرهنگ و هنر است و روی میز کارش در کنار قرآن همیشه یک گلستان یا حافظ است که هر روز نگاهی به آن میاندازد . او یک نخبه و جوان انقلابی است که شهر و شهرداری را می شناسد
زمانیکه ساختمان پلاسکو فروریخت معاون ترافیک بود و البته روزی بود که پدر بزرگوارش دارفانی را وداع گفت. خاطرم هست زمانی که تلقین پدر را خواند و از قبر بیرون آمد لباسش را که تکاند مستقیم به پلاسکو رفت و تا چند روز بعد محل حادثه را ترک نکرد
اما چون سیاسی به معنای بازیگر سیاست نیست این روزها مورد هجمه بی اخلاقی برخی به ظاهر سیاسیون که متاسفانه خود را اصولگرا مینامند قرار گرفته است. اینها را نوشتم بنا بر حجت شرعی که دارم تا بگویم
شورای ششم این روزها در مقابل آزمونی بزرگ قراردارد که یکسوی آن پشت کردن به دانش، تخصص، تعهد و کارنامه است و سوی دیگرش بازی سیاست. بزودی مشخص خواهد شد آنانکه رای مردم را گرفته اند کدام را بر میگزینند