نسبت انحلال خانه سینما با انحرافی ها
آنچه از قرائن و شواهد و گفته های پشت صحنه پیداست، انحلال خانه سینما یک کار ویژه تازه از سوی تاریکخانه ای است که مقاصد سیاسی خود را دنبال می کند.
به گزارش فرهنگ نیوز، بعد از انتخابات ۸۸ اتفاق غیر منتظره ای افتاد، شمقدری که با دولت نهم در تکاپو بود و حتی در سخنانی توهین آمیز گفته بود: «احمدینژاد و صفار همچون زن و شوهری هستند که فقط همدیگر را تحمل میکنند» که بلافاصله با واکنش احمدی نژاد مواجه شد. احمدی نژاد این سخنان را توهین به خود و وزیرش اعلام کرد. اما گویا در اواخر عمر دولت نهم که بحث مشایی و جریان انحرافی به اوج خودش رسید و صفار هرندی نیز مانند دیگر منتقدان این جریان از دولت اخراج شد، مِهر شمقدری ناگهان به دل رییس جمهور افتاد.
نزدیکی به شمقدری باعث شد او در دولت احمدی نژاد پست بگیرد، همانطور که اشاره کردیم شمقدری از همان سالهای پیش همواره منتقد افرادی در دولت احمدی نژاد بود که خود از منتقدان جدی مشایی و جریان انحرافی بودند و مثل دشمن دشمن من دوست من است شاید بهترین فرمول برای رسیدن به چگونگی ارتباط این افراد با جریان انحرافی باشد.
* همسویی شمقدری با جریان انحرافی زمانی نظریهی ورود جریان انحرافی به سینما را قطعی کرد که مشایی در خانهی سینما حضور یافت. دیداری که به قصد یارگیری و وارد کردن خانهی سینما در فضای سیاسی(انتخابات) به نفع جریان انحرافی شکل گرفت اما با واکنش منفی خانهی سینما مواجه شد. اهالی خانهی سینما با در نظر گرفتن منافع صنفی حاضر به همکاری با مشایی نشده و فریب وعدههای عجیب و رویایی او را نخوردند و از همینجا بود که ناگهان موج کارشکنی و تخریب خانهی سینما توسط برخی از نزدیکان دولت صورت گرفت و مشخص بود هدفشان خارج کردن خانهی سینما از فضای سینمایی کشور است تا بتوانند با زیر پوشش گرفتن صنوف سینمایی در زمان نیاز از آنها به نفع جریان انحرافی استفاده کنند.
در ابتدا زمانی که در قضایای دستگیری برخی مستند سازان، خانهی سینما بنا بر مسئولیت صنفی خود از قوهی قضائیه خواستار شد برخوردی مبتنی بر رافت اسلامی با مستند سازان دستگیر شده داشته باشد، ناگهان از سوی همین افراد متهم به طرفداری از بی بی سی و همکاری با رسانههای بیگانه گردید. مسئلهای که مشخص بود به قصد ارعاب خانهی سینما و در جهت انتقام از جواب منفی آنان به مشایی صورت گرفته است.
* آنچه از قرائن و شواهد و گفته های پشت صحنه پیداست، انحلال خانه سینما یک کار ویژه تازه از سوی تاریکخانه ای است که مقاصد سیاسی خود را دنبال می کند. تمام قرائن و شواهد و شنیده های پشت صحنه حاکی از آن است که طراحی این بازی نه در وزارت فخیمه ی زنده، پویا، پر تحرک، اثر بخش، فرهنگ ساز و هنر آفرین ارشاد – خصوصا در دوره جناب سید محمد حسینی- بلکه در تاریکخانه ی دیگری دردولت رقم خورده است.
دوستان نزدیک در فرهنگستان هنر تا روزنامه و سایت های نزدیک به جریان انحرافی، روایت های جالبی از این ماجرا نقل می کنند….
* تحلیل یکی از عناصر نزدیک به رسانه های جریان انحرافی در نشست انتخاباتی اخیر از واقعه انحلال خانه سینما شنیدنی است:
” دولت احمدی نژاد، دولت مردم است، نه نخبگان. این برنامه ها اتفاقا در آستانه انتخابات جواب می دهد. مردم با جریان احمدی نژاد هستند. هنرمندان دلسرد می شوند که بشوند. به صحنه نمی آیند و ساختار آراء برای ما فراهم تر می شود. مردم و احمدی نژاد راه خودشان را می روند و جریان طبقه متوسط به بالا و نخبگان علیه حاکمیت رسمی درون نظام صف می کشند. دیگر لازم نیست احمدی نژاد جلوی نگاه رسمی حاکمیت بایستد تا خراب شود. خود نخبگان به حاکمیت بد بین می شوند و از حاکمیت دور می شوند…”
به گزارش همشهریآنلاین، احمد توکلی در انتقاد به انحلال خانه سینما توسط دولت گفت: خانه سینما یک جمعیت صنفی است که با جامعه ارتباط عاطفی و قوی دارد و کارگردانانی که افتخار سینمای دینی و انقلابی ما هستند از جمله مجید مجیدی، ابراهیم حاتمیکیا، رضا میرکریمی، احمدرضا درویش، مهدی عسگرپور و تهیه کنندگانی چون منوچهر محمدی و سایر دوستان جزو این خانه هستند. از نظر حقوقی نیز انحلال خانه سینما وجاهت قانونی ندارد زیرا خانه سینما یک شرکت ثبت شده است و اجازه فعالیت دارد. برخورد دولت باید با همه اقشار قانونی و عاقلانه باشد در حالیکه این برخورد با خانه سینما به احتمال قوی قانونی نبوده و اصلا هم عادلانه نیست.
* در عین حال احمد توکلی دلایل پرداختن به موضوع خانه سینما را اینگونه بیان میکند : اینکه وزارت ارشاد پس از سالها فعالیت این خانه به فکر تعیین تکلیف آن افتاده است دو دلیل می تواند داشته باشد. یک احتمال این است که جریان خاصی که در دولت هستند و از آن تحت عنوان جریان انحرافی یاد میشود ممکن است قصد داشته باشد اقشار مختلف را در آستانه انتخابات دلزده کرده و شرایط مشارکت پایین مردم در انتخابات را فراهم کنند. احتمال دوم نیز این است که قصد دارند خانه سینما به دست وزیر ارشاد منحل شود و سپس رئیس جمهور به شکل ناجی وارد صحنه شود و در راستای مقاصد انتخاباتی خود ابقای خانه سینما را اعلام کند.
فرهاد توحیدی رئیس هیئت مدیره خانه سینما در مصاحبه با سینما رسانه مطلب جالبی می گوید ، سینما رسانه: ازطرفی گویا نیرو و اهرمی از بیرون دولت نمیگذارد جواد شمقدری برداشته شود. ازطرف دیگر، جواد شمقدری هم تحت فشار قرار میگیرد و بودجه مناسب و به موقع در اختیارش قرار نمیگیرد.
توحیدی: من با آقای شمقدری همدردی میکنم. حالا این نیرو، نیروی آقای مشایی است یا هرکس دیگر، من نمیدانم. اینقدر منازعات درون دولت پیچیده است که فردی مثل من، از آن سر درنمی آورد. از بیرون که نگاه کنم، من هم مثل شما که فکر میکنید شمسیان وابسته به جریان انحرافی است، منم فکر میکنم…
جدال حوزه هنری و وزارت ارشاد را بسیاری به حضور مدیران خانه سینما در حوزه و لجبازی آنها با مدیران ارشاد نسبت می دهند. غائله خانه سینما البته در سال ۹۰ و با انحلال این نهاد صنفی توسط وزارت ارشاد و جایگزینی آن با نهادی جدید و کاملاً دولتی به نام «سازمان سینمایی» زیر نظر شخص رئیس جمهور آغاز شد، اما دامنه آن به سال ۹۱ نیز کشیده شد. از ابتدای بالا گرفتن زمزمه های تعطیلی خانه سینما، بسیاری از دست اندرکاران و هنرمندان هشدار دادند که دولت با این کار در واقع قصد از ریشه در آوردن سینمای غیر دولتی و محدود کردن فعالیتهای سینماگران مستقل را دارد.
بهرحال به نظر میرسد جریان انحرافی تحت هیچ شرایطی حاضر نیست از فرصت بهره بردن و سوء استفاده از محبوبیت و فراگیر بودن سینما و سینماگران دست بکشد. هدفی که سبب میشود با تصمیمات غیر کارشناسانه، نه تنها سینمای ملی را به تخریب و نابودی بکشاند بلکه موجب قهر سینماگران کشور با نظام شده و آنها را رو در روی نظام قرار میدهد چرا که به نظر میرسد این تصمیمات به نام دولت صورت گرفته و به کام دشمنان نظام ریخته میشود.