زنگ خطر حذف هزینهدادگان برای انقلاب و جلوداری غایبان در انقلاب
انصاف نیوز نوشت:جلالیزاده گفت: هر چه ما از زمان پیروزی انقلاب دور میشویم وحدت و اتحاد و یگانگی در بین احزاب، گروهها و شخصیتها کمرنگتر میشود و شعارهایی که در اول انقلاب داده میشد و خیلی از جوانان رشید این کشور به خاطر تحقق این آرمانها و شعارها شهید شدند کمرنگ میشود..
-
«این وحدتی که خوشبختانه در زیر تابوت پیکر مطهّر شهید سلیمانی و شهدای همراه ایشان در بین مردم دیده شد باید محفوظ بشود و محفوظ بماند»؛ این جملهای بود که رهبری حدود دو سال قبل و پس از حضور طیفهای مختلف در تشییع پیکر فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران بر آن تاکید کرد. تاکیدی که چندی قبل به نوعی تکرار شد و آیتالله خامنهای در ارتباطی تصویری با مردم قم گفتند: «تذکّری که بسیار مهم است، مسئلهی حفظ وحدت در کشور است. ما عوامل تفرقه را هر چه میتوانیم باید کم کنیم. البتّه اختلاف سلیقهها وجود دارد، اختلاف نظرها وجود دارد، اختلاف روشها و منشها وجود دارد؛ اما انسجام عمومی مردم نباید از بین برود، نباید بگذاریم این اختلافها اوج پیدا بکند».
با نگاهی به سخنان رهبر فقید انقلاب نیز شاهد هستیم که بنیانگذار جمهوری اسلامی پیش و پس از انقلاب ۵۷ بر «وحدت کلمه» تاکید داشتهاند و عباراتی همچون «رمز پیروزی انقلاب وحدت کلمه است»، «وحدت کلمه را باید حفظ کنید»، «باید همه در صف واحد به مبارزه ادامه دهند»، «بین شیعه و سنی نباید تفرقه باشد»، «اسلام به اقلیتهای مذهبی احترام گذاشته و آنها را محترم میشمارد»، «ما برادری خودمان را به برادران اهل سنت اعلام میکنیم»، «ما با همه ملت هم صدا هستیم»، «ما پیوستگی خودمان را به اقلیتهای مذهبی اعلام میکنیم» و… به دفعات در سخنرانیها دیده میشود.
اما تاکید رهبران نظام بر وحدت تا چه اندازه در عملکرد مسئولان قابل مشاهده است و برای تحقق وحدت ملی چه راهکارهایی وجود دارد؟جلال جلالیزاده، نمایندهی اهل سنت مردم سنندج در مجلس ششم در پاسخ به این دو پرسش میگوید: «با نصیحت و موعظه و شعار دادن هیچ مشکلی حل نمیشود. تا حالا چه وزیری بهخاطر عدم اجرای قانون اساسی از سوی مجلس استیضاح شده است یا کدام مسئول بهخاطر عدم عمل به فرامین رهبری توبیخ شدهاند. رهبری دستوراتی را میدهد اما میبینیم به آن عمل نمیشود. بین دستورات و عملکرد مسئولان تناقض و دوگانگی وجود دارد. هر کسی حرفی میزند یا بحثی مطرح میکند به نام اقدام علیه امنیت ملی و مخالف مصالح ملی مورد مواخذه قرار میگیرد».
- جلالیزاده با اشاره به آرمانهای انقلاب۵۷ گفت: «هر چه ما از زمان پیروزی انقلاب دور میشویم وحدت و اتحاد و یگانگی در بین احزاب، گروهها و شخصیتها کمرنگتر میشود و شعارهایی که در اول انقلاب داده میشد و خیلی از جوانان رشید این کشور به خاطر تحقق این آرمانها و شعارها شهید شدند کمرنگ میشود».
خلاصه گفتوگو با جلال جلالیزاده را میتوانید در ادامه بخوانید:
– متاسفانه باید عرض کنم که هر چه ما از زمان پیروزی انقلاب دور میشویم وحدت و اتحاد و یگانگی در بین احزاب، گروهها و شخصیتها کمرنگتر میشود و شعارهایی که در اول انقلاب داده میشد و خیلی از جوانان رشید این کشور به خاطر تحقق این آرمانها و شعارها شهید شدند کمرنگ شده است. برای نمونه شعار «نه شرقی، نه غربی» امروز فراموش شده و شعار «آری به شرقی و نه غربی» جایگزینش شده. و یا در مسئلهی آزادی که ما متاسفانه شاهد این هستیم که خیلی از افراد به خاطر تلاش برای رسیدن به آزادی دچار مشکلات میشوند،
– نمونهی دیگر مسئلهی استقلال است که برای تحقق آن باید کشور بتواند از توانمندی و پتانسیل همهی شهروندان ایرانی و با ایجاد وحدت بیشتر استفاده کند، اما شاهد هستیم که بهعنوان مثال اهل سنت هنوز به عنوان شهروند درجه دوم شناخته میشوند یا خیلی از احزابی که در پیروزی انقلاب نقش داشتند ممنوعالفعالیت هستند و خیلی از کسانی که در انقلاب و جبهههای جنگ بودند امروزه متاسفانه به نوعی حذف شدهاند. یا در گزینش استخدامها و کاندیداتوری در انتخابات افراد رد صلاحیت میشوند.
– به هر صورت اگر این روند این گونه پیش برود که هزینهدادگان برای انقلاب روز به روز فراموش شوند و از صحنه خارج شوند و کسانی که یک روز هم در انقلاب حضور نداشتند و شاید مخالف انقلاب هم بودند امروز جلودار انقلاب و نظام شوند من معتقدم که هر روز فاصلهها و دوگانگیها بیشتر میشود و شاهد مهاجرتها و رفتن سرمایههای مادی و معنوی از کشور خواهیم بود.
– وحدت منجر به پیروزی انقلاب شد اما بعدها بعضی افراد وارد صحنهی انقلاب شدند و انقلاب را مصادره کردند. کسانی که در شهرها و استانهای مختلف نقش اساسی در پیروزی انقلاب داشتند چرا امروز باید ساکت شوند یا فراموش شوند؟ به نظر من اگر هنوز کسانی که در انقلاب و پیروزی آن نقش داشتند و امروز بر مصدر امور هستند دارای سعه صدر نباشند و خودشان را و مقام و منصب خود را مدیون خانوادهی شهدا و جانبازان و ایثارگران ندانند و همچنین کسانی که بدون هیچ توقعی هزینه دادند تا این اشخاص امروز دارای نام و نشان و عنوانی شوند را فراموش کنند این فاصلهها بیشتر میشود و به هر صورت آیندهی خوبی در انتظار نخواهیم داشت.
– به نظر من انقلاب با این فراگیری متاسفانه نتوانست در خدمات و آثار و ثمراتش فراگیر باشد و پس از مدتی متاسفانه آن خوی انقلابیگری که مبتنی بر عدالت و آزادی و مساوات و برابری حقوق همهی شهروندان ایرانی بود کمرنگ شده است. شاهد هستیم که مذهب به طرف خرافات میرود و اسلامی که به دنبال اقتصاد بی طبقه توحیدی و رفع فاصلههای طبقاتی بود کنار گذاشته شده و امروز شاهد ساختن برجها و کاخها و ویلاها هستیم. خیلی از این اماکن برای همان کسانی هستند که ادعای حمایت از کوخنشینان میکردند و خودشان را نمایندهی کوخنشینان میدانستند.
– زندگی مسئولان نشاندهندهی این است که ما چقدر از آن شعارهای انقلاب فاصله گرفتیم و تحقق عدالت علوی متاسفانه هر روز در جامعهی ما کمرنگتر میشود؛ نه توانستیم بازارمان را اسلامی کنیم نه بانکمان اسلامی شد و نه وضعیت جامعهمان اسلامی است. به نظر من ما بیشتر به طرف یک نوع توخالی بودن شعارها میرویم. به نوعی که خیلی از افراد احساس میکنند از نقششان در پیروزی انقلاب پشیمان شده باشند.
– با نصیحت و موعظه و شعار دادن هیچ مشکلی حل نمیشود، همین قانون اساسی را نگاه کنید؛ تا حالا چه وزیری بهخاطر عدم اجرای قانون اساسی از سوی مجلس استیضاح شده است یا کدام مسئول بهخاطر عدم عمل به فرامین رهبری توبیخ شدهاند. رهبری دستوراتی را میدهد اما میبینیم از سوی مسئولان به آن عمل نمیشود. اینجا تناقض و دوگانگی وجود دارد. برای مثال در برخی استانهای سنینشین در برخی مناطق حتی اجازه نمیدهند اذان اهل سنت پخش شود. سالهای سال است که یک استاندار اهل سنت منصوب نشده است، یک وزیر اهل سنت منصوب نشده است. در هیچ نهادی یک اهل سنتی وجود ندارد. به شهدای اهل سنت و هزینهای که دادهاند برای پیروزی انقلاب و در جنگ تحمیلی چه توجهی شده است؟
– متاسفانه ما هر روز بیشتر به سمت توهم توطئه میرویم و هر کسی حرفی میزند یا بحثی مطرح میکند به نام اقدام علیه امنیت ملی و مخالف مصالح ملی مورد مواخذه قرار میگیرد. ما اولا باید یک مقایسه و بررسی انجام دهیم و ببینیم که تا چند درصد شعارهای انقلاب محقق شده است؟ جایگاه ما در قبل از انقلاب در منطقه چگونه بوده و امروز به کجا رسیده؟ از نظر بازرگانی و تجارت خارجی ما دچار چه موقعیتی شدهایم؟ از نظر پیشرفت صنعتی و امکانات و بودجه و اعتبارات امروز نسبت به کشورهای منطقه چه تمایزی پیدا کردیم؟ از نظر جایگاه کشور و استقلال آن، شعارها و حرفهای خوبی مطرح میشود اما ببینید که میزان وابستگی بعد از پیروزی انقلاب تا چه حد بوده است. آیا ترقی یا تنزل داشتهایم؟ ما باید همهی اینها را در نظر بگیریم تا نقاط مثبت و منفی انقلاب را بشناسیم و سپس نقاط منفی و معایب را برطرف و اصلاح کنیم نه اینکه فقط در ۲۲ بهمن مردم در خیابان بیایند، شعارهایی بدهند و قطعنامه صادر شود و مردم برگردند به خانههایشان